نشست های هفتگی:معرفی کتاب فروغ خاور -ارتقاء خود- ۲۰ شهریور ۱۳۸۶

گزارش نشست به تاریخ   ۲۰ شهریور ۱۳۸۶    به دبیری فریبرز و کمک دبیری فائزه

زمان شروع نشست و همراهان حاضر :

نشست این هفته گروه نیک اندیشان با معرفی کتاب فروغ خاور و بحث پیرامون ارتقاء خود. با حضور به ترتیب خانمها و آقایان : فریبرز ، نینا ، بردیا ، مهدیه ، فائزه ، فرناز ،سینا ، شهاب ، فروغ ، مهسا ساعت ۵.۲۵ دقیقه رسمی گردید و آئین نشست به همراهی همراهان مرور شد .

معرفی کتاب فروغ خاور توسط : بردیا

کتاب فروغ خاور کتابی در رسته شناخت می باشد و از جمله موضوعات بررسی شده میتوان از تمدن آریائی و دنیای باختر و هندوستان، برهما و برهمن ، زندگی بودا و کیش بودائی نام برد .
در کتاب فروغ خاور به دسته بندی رنج به پنج چشمه و راه های نابودی هر کدام که بکمک هشت پیشراه پاکی صورت می پذیرد، پرداخته شده است و غایت آن زندگی شادمانه در زنجیره عشق و دوستی رها از هرگونه دشمنی و کینه و انتقام می باشد .

گوینده سخن زیبا : همه همراهان

بعد از معرفی کتاب فروغ خاور طی پیشنهاد سینا پس از رای گیری تصمیم گرفته شد در این جلسه نشست ، همراهان خود در بخش ارائه سخن زیبا به ایراد مطلب بپردازند. گزیده ای از سخنان به شرح ذیل می رسد :
مهدیه : مثل اشک تمساح ریختن .ترشح اشک تمساح بعلت خاصیت چسبندگی باعث جذب حشرات می شود .
بردیا : در نقش وحدت ، بیان داستان ما ده نفر بودیم تنها، آنها ۳ نفر بودند همراه .
مهسا : مثل دست گل به آب دادن
نینا : چندین جمله کوتاه و زیبا از جمله : از این نترسید که زندگیتان تمام شود ، از این بترسید که زندگیتان شروع نشود . ۲- کسی که دائم می خواهد دیگران برایش کف بزنند خوشبختی اش را در دست دیگران قرار داده است . و ….
نکات قابل ذکر :

گفت و شنود آزاد با موضوع : ارتقائ خود

در بخش گفتگوی آزاد ابتدا آیین بحث با همراهی همراهان بیان شد.
– ارتقاء از درون هر شخص شکل می گیرد و رشد میکند که لازمه آن تفکر و تأمل می باشد .- تنها علاقه به شنیدن سخنرانی نشانه تنبلی است از آنجائی که صحبت کردن درباب موضوعات بمراتب آسان تر از عملی نمودن آنها می باشد گروهی در بخش خطابه استاد شده اند و گروهی دیگر در نقش شنونده منفعل .- هنگام رویاروئی با مسائل مهم ، نمی توانیم با همان تفکری که مسائل و مشکلات را به وجود آورده ایم ، آنها را حل کنیم .
– مشکل در نگرش ما به مشکل است .- عوامل ارتقاء : همراهان از تجربه شخصی در ” گروه بودن ” شان صحبت نمودند و نقش بسزای این گونه ” بودن ” را در در پیشرفتهای مختلف خود برشمردند . هر یک تاثیر عمیقی را خاطر نشان شدند ژرفای آن تنها برخودشان آشکار است .
زمان پایان نشست :
جلسه نشست در ۷:۳۰ دقیقه خاتمه یافت
برنامه نشست آینده :
مسئولیت های پذیرفته شده همراهان طی هفته آتی به اطلاع می رسد

 

نشست های هفتگی: مسائل و مشکلات شخصی – ۱۳ شهریور ۱۳۸۶

گزارش نشست به تاریخ   ۱۳ شهریور ۱۳۸۶    به دبیری فائزه و کمک دبیری سینا
زمان شروع نشست و همراهان حاضر :
نشست حول موضوع مسائل و مشکلات شخصی و با حضور بردیا ، فائزه ، سیاوش ، پویا ، نینا ، فریبرز ، حمید ، سعید ، سینا ، الهام ، ساسان به دبیری فائزه و به کمک دبیری سینا ساعت ۵ تشکیل شد.

همراهان تا ساعت ۵:۲۰ دقیقه با هم بیشتر آشنا شدند و سی دی و کتاب رد و بدل کردند . سا عت ۵:۲۰ آیین اول نشست با همراهی و همیاری همراهان بیان شد.
– موبایل ها در حالت سکوت قرار داده شوند.
– همراهان می توانند برای بیان برنامه یا موردی خاص از دبیر نشست وقت در خواست کنند.
– به گوینده سخن زیبا و معرفی کننده کتاب گوش سپرده و از صحبت دو نفره اجتناب شود.
– دود کردن سیگار و امثال آن در تمام برنامه های گروه نیک اندیشان در جمع ممنوع است.
همه موبایل های خود را در حالت سکوت تنظیم کردند و تا حد امکان از رد و بدل کردن پیام و پاسخ به تماس ها خودداری کردند.
سینا برای بیان برخی مسائل از دبیر نشست وقت درخواست کرد.

معرفی کتاب خداحافظ گری کوپر توسط : آرزو
آرزو از هفته گذشته مسوولیت معرفی کتاب را به عهده گرفته بود که در این نشست کتاب ” دیوار” از گروه پینگ فلوید و کتاب “خداحافظ گاری کوپر” نوشته رومن گاری و ترجمه سروش حبیبی را معرفی کرد.

به گفته آرزو کتاب ” خداحافظ گاری کوپر” داستان هایی است به صورت طنز تیز نوشته شده است.

از جملات عامیانه بسیاری در این داستان ها استفاده شده که ترجمه این کتاب را بسیار دشوار کرده است که مترجم به خوبی از عهده آن برآمده است.

گوینده سخن زیبا : حمید
حمید بیان سخن زیبا را برای این نشست به عهده گرفته بود که داستان سیندرلای ایرانی را برای ما خواند که همان داستان قدیمی ایرانی ماه پیشونی بود که بسیار خنده دار بیان شده بود. و پندهایی را نیز در خود پنهان داشت.
نکات قابل ذکر :
سینا در وقت خود در مورد ارتقا خود و بهینه کردن روش گروه صحبت کرد؛ همه چیز لازم است که ارتقا یابد اما بستر لازم را نیاز دارد. در ادامه بیان داشت که بستر لازم برای ایجاد یک جامعه ایده آل در درون گروه در حال شکل گیری است.
سینا کناره گیری خود را از دبیرمسوولی گروه و تشکیل مجمع عمومی و انتخاب همراهان شورا و تصمیم گیری مسائل مختلف گروه توسط مجمع عمومی را اعلام کرد.در ادامه نشست ، بخش پذیرایی را داشتیم که استقبال بسیاری شد و همراهان از خود پذیرایی کردند که وسایل پذیرایی توسط دبیر و کمک دبیر تهیه شده بود. همراهان در این بخش نیز با هم بیشتر آشنا شدند و سی دی و کتاب رد و بدل کردند . فائزه معاون جدید امور مالی نیز فرم ها و پاکت های مربوط به پرداخت ماهانه همراهان را توزیع کرد و مبالغ را جمع آوری نمود.
گفت و شنود آزاد با موضوع : مسائل و مشکلات شخصی
در ادامه نشست آیین بحث با همیاری و همراهی همراهان بیان شدصحبت همدیگر را قطع نکنیم و در نوبت خود با هماهنگی دبیر صحبت کنیم.
در بیان عقیده خود پافشاری نکنیم و در هنگام بیان عقیده خود شخص خاصی را خطاب قرار ندهیم و به همه سخن خود را بیان کنیم.

هنگامی که همراهی صحبت می کند تمام توجه خود را به او بدهیم و به سمت اوعشق و انرژی ارسال کنیم.

گوش دادن را تمرین کرده و تحمل شنیدن عقاید مختلف را در خود تقویت کنیم.

….

موضوع گفت و شنود این هفته مسائل و مشکلات شخصی بود.

یکی از دوستان بیان داشت که چرا من نمی توانم در نشست ها راحت بنشینم و تکان نخورم؟ که مدیتشیشن برای آرامش بیشتر توصیه شد.

یکی از همراهان بیان داشت که هدف از این دنیا و زندگی چیست و هدف من چگونه تعیین می شود؟ آیا من خود هدف و رسالت خود را تعیین می کنم یا برای من تعیین شده است و باید به آن پی ببرم؟
یکی از همراهان در مورد برنامه ریزی زندگی و برنامه ها پرسید.
همراهان موارد زیر را اشاره کردند( از آنجاییکه گروه حضور و عملی هست اینجا به نکات اشاره می شود و به تفصیل بیان نمی شود.)؛

یک هدف معنوی داریم که ابزار مادی برای رسید به آن هدف معنوی نیاز است.
هدف چه چیزی را ارضا می کند؟
لازم است تجربه کنیم.
ته خطر کجاست؟
کیهان براساس عشق ساخته شده است.
انسان اشرف مخلوقات است که می تواند کیهان را در مسیر خود همراهی کند.
راه گاهی اوقات مهم تر از هدف است.
گاهی قشنگ است که به رسیدن فکر نکنیم و در حال باشیم.
ایمان مسئله مهمی است.
شاد باشیم و به هم انرژی بدهیم.
رجوع کنیم به درون خود.
مسئله راه یابی مورچه ها به شیرینی قرار داده شده در وسط آب بیان شد.

زمان پایان نشست :
در ساعت ۷:۳۰ نشست پایان یافت و همراهان برای هفته آینده مسوولیت پذیرفتند و تا ساعت ۸ جدا شدن و عملیات خداحافظی به طول انجامید.
برنامه نشست آینده :
دبیر نشست آینده را فریبرز ، کمک دبیر را شهاب به عهده گرفتند.

معرفی کتاب را هدا و بیان سخن زیبا را سیاوش به عهده گرفتند.

 

نشست های هفتگی: بررسی کتاب “هفت عادت مردمان موثر” – ۳۰ مرداد ۱۳۸۶

گزارش نشست به تاریخ   ۳۰ مرداد ۱۳۸۶    به دبیری ساسان و کمک دبیریسعید
زمان شروع نشست و همراهان حاضر :
نشست هفتگی گروه نیک اندیشان از طرف باشگاه نشست هفتگی در روز سه شنبه سی ام مرداد هزار و سیصد و هشتاد و شش در ساعت پنج وسی دقیقه ی بعد از ظهر به دبیری ساسان و کمک دبیری سعید و با حضور آقایون و خانوم ها سینا، ساسان، بردیا، ناهید، سعید، آرزو، و حمید آغاز شد. در این نشست طبق روال برنامه های باشگاه نشست هفتگی نوبت به بررسی کتاب “هفت عادت مردمان موثر” رسید. ابتدا آیین نشست توسط همراهان به صورت جمعی یاداوری شد
معرفی کتاب – توسط : –
گوینده سخن زیبا : –
نکات قابل ذکر :
در این نشست طبق روال برنامه های باشگاه نشست هفتگی نوبت به بررسی کتاب “هفت عادت مردمان موثر” رسید. ابتدا آیین نشست توسط همراهان به صورت جمعی یاداوری شد

همان طور که از قبل ساسان قسمت هایی از کتاب را برای دوستان مشخص کرده بود هر کسی در نوبت خود به بیان نکات آن بخش از کتاب که به عهده ی او بود بر آمد و به علت غیبت سیاوش و فریبرز هم ساسان بخش هایی را که مربوط به آنها بود خواند.

در ادامه ی برنامه فروغ، نینا، مهسا و حامد به جمع همراهان پیوستند.

گفت و شنود آزاد با موضوع : کتاب هفت عادت مردمان موثر
در این جلسه در مورد عناوین “از درون به بیرون” ، “اخلاقیات شخصیت و اخلاقیات منش” ، “عظمت اصلی و عظمت فرعی” ، “تاثیر برداشت” ، “قدرت نغییر برداشت” ، “دیدن و بودن” ، “برداشت مبتنی بر اصول”، “اصول رشد و دگرگونی” ، “مشکل نگرشی است که نسبت به مشکل داریم” ، “سطح تازه ای از تفکر” ، “توصیف عادت ها”، “پیوستار بلوغ” ، “توصیف موثر بودن” ، “سه نوع سرمایه” ، “قابلیت تولید سازمانی” ، “شیوه ی کاربرد این کتاب ” و ” آنچه می توانید انتظار داشته باشید” از کتاب هفت عادت مردمان موثر بحث شد.در زیر نکاتی از گفته های دوستان آمده است که به منظور تفهیم بیشتر می توانید به بررسی کتاب “هفت عادت مردمان موثر” بپردازید.

-ما ایرانی ها بیشتر در کارهایمان نتیجه گرا هستیم و فقط به دنبال نتیجه هستیم.

-کارایی بر دو قسم است: تولید و قابلیت تولید. ما برای داشتن حد اکثر کارایی می باید تعادلی میان این دو قطب ایجاد کنیم و گر نه زیاده روی در هر کدام از این دو مورد موجب شکست ما خواهد بود
.
– مکتب ها و نهضت های اجتماعی بیشتر به دنبال استقلال هستند ولی در این کتاب بزرگترین آرمان ” اتکای متقابل” است که مرحله ای فراتر از استقلال است

-وقتی تعداد کسانی که به استقلال رسیده اند زیاد شود آنها می توانند در کنار هم گرد ایند و در یک همکاری تیمی” اتکای متقابل” را به وجود آورند

-استقلال سه جنبه دارد:جسمی،ذهنی و عاطفی . آن کسی به استقلال رسیده که در هر سه ی این موارد وابسته به دیگری نباشد.

-برای رسیدن از اتکا به استقلال بررسی سه عادت اول این کتاب و برای رسیدن از استقلال به اتکای متقابل سه عادت دوم کتاب پیشنهاد می شود.

-دست شستن از آنچه که اکنون هستیم برای رسیدن به آنچه که میخواهیم برسیم لازم است

-عادت های موثر الگوها و اصولی هستند که درونی شده اند

-ایجاد عادت نقطه ی تلاقی برخورد سه عامل دانش(برداشت نظری ما و دانستن اینکه چه باید کرد) ، مهارت (چگونگی انجام کار) و اشتیاق(انگیزه و میل به انجام ان کار) است.

-هنگامی که اندیشه بکاریم عمل درو می کنیم، هنگامی که عمل بکاریم عادت درو می کنیم، اگر عادت بکاریم منش درو می کنیم و آن وقت که منش بکاریم تقدیر درو می کنیم.

-مسائل و مشکلات را از درون به بیرون حل کنید و به جای اینکه برای مشکلاتتان مقصر خارجی پیدا نکنید ریشه ی آن را در درون خودتان جست و جو کنید.

-همواره مشکلات در همان سطحی که به وجود می آیند قابل حل نیستند.

– هر موقعیتی مناسب برای آموزش نیست

-وقتی کسی هنوز مالکیت را تجربه نکرده نمی تواند مشارکت را تجربه کند.

-اخلاقیات شخصیت خلاف سیر طبیعت است چون بین آن چیزی که می خواهیم به آن برسیم و آن چیزی که هستیم فرایندی وجود دارد به نام پرورش. که این فرایند در اخلاقیات شخصیت حذف شده است.

-اخلاقیات شخصیت راحت به دست می آید و راحت هم از دست می رود.

-اصول همان ارزش ها نیستند،اصول مانند یک منطقه است و ارزش ها نقشه ی آن منطقه.خود منطقه همواره امری بدیهی است اما نقشه ی منطقه انواع مختلف دارد.

-انسان باید در ابتدا اثر بخش باشد سپس به فکر کارایی بیفتد اخلاقیات منش نیز بیشتر به اثر بخش بودن توجه می کند.

زمان پایان نشست :
برنامه نشست آینده :

 

نشست های هفتگی: پیشرفت خود – کتاب دردجاودانگی – ۱۶ مرداد ۱۳۸۶

گزارش نشست به تاریخ   ۱۶ مرداد ۱۳۸۶    به دبیری هدا و کمک دبیریبردیا
زمان شروع نشست و همراهان حاضر :
نشست حول موضوع پیشرفت خود و با گردهم آمدن به ترتیب خانمها و آقایان فائزه-ناهید-زهرا(مهمان ناهید)-بردیا-هدا-ساسان-پویا-سینا-حمید-سعید در ساعت ۵ آغاز و در ساعت ۵:۲۰ دقیقه رسمی گردید و آیین نشست برای حاظران خوانده شد.
سعید در همان چند دقیقه آغاز نشست از نشست خداحافظی کرد.
معرفی کتاب درد جاودانگی توسط : فائزه
این کتاب که نوشته میگل داونامونو است. این کتاب یک کتاب در رسته عرفانی – فرهنگی – خودشناسی بوده که نویسنده سعی در تشویق خواننده به خودانتقادی دارد و در نهایت او را در برانگیختن خودش به سوی پیشرفت خود و تعالی خویشتن خویشش همراهی و هدایت می کند.
و باز در هر مرحله سعی در هدایت فرد به سوی خرابات دارد تا بخشهای ضعیف منش و شخصیت فرد در آنجا توسط خود شخص ویران گردد و بر این بستر از نوع شخص به ساختن منش و شخصیتی نو بپردازد…
گوینده سخن زیبا : حمید
حمید شعری از عباس معروفی با عنوان سیب و همچنین دو شعر سروده خویش را با عنوان های کنسرت نیمه شب و نام تو را در قالب سخن زیبا برای گروه در ساعت ۵:۳۸ دقیقه خواند.
نکات قابل ذکر :
سعید در وقت درخواستی خویش در قالب باشگاه تئاتر و موسیقی با مسوولیت خودش و آرزو و زیر نظر و مدیریت ناهید؛ همراهان را دعوت به دیدن تئاتر عشقه نمود.

پویا مدیر باشگاه فیلم و سینما در وقت درخواستی خویش همراهان را برای هماهنگی بیشتر و بهتر با باشگاه فیلم و سینما فراخواند و از آنان دعوت نمود که برنامه های تفریحی سینمایی را با هماهنگی با این باشگاه اجرا کنند تا همدلی در گروه در این زمینه نیز افزایش یابد و دیگر اینکه با ارایه لیست فیلم هایمان به این باشگاه؛ خودمان را در ایجاد یک آرشیو فیلم همراهی کنیم تا این آرشیو را به اشتراک همدیگر بگذاریم.

گفت و شنود آزاد با موضوع : پیشرفت خود در قالب گفت و شنو
در این نشست درباره ارتقای خود در قالب کتاب ۷ عادت مردمان موثر گفت و شنود کردیم. که اندیشه هایی که به میان آمد را در زیر خواهیم خواند…

– شخصیت همچون یک نقاب یا پرسونا بوده و سطحی تر است در حالیکه منش درون ماست و عمقی تر است.
– درباره تاثیر برداشت در پیشرفت خود صحبت شد. اینکه کسی که بر اساس برداشتی نادرست برای پیدا کردن یک آدرس در شهر تبریز نقشه شهر سنندج را بدست دارد قطعا به جایی نخواهد رسید. یا کشاورزی که بر اساس برداشتی نادرست در زمین کشاورزی خود جو کاشته و بر این گمان بوده که گندم کاشته قطعا گندم درو نخواهد کرد. پس برداشت های آگاهانه و درست و نوع نگرش واقعی ما و نه بدبینانه و نه خوشبینانه ما ؛ تاثیر ژرفی بر پیشرفت و ارتقای ما خواهند داشت.که اگر درست در نظر گرفته شوند ما به راه درست خواهیم رفت و در غیر این صورت از مسیر درست به بیراهه خواهیم رفت.
– هر پیشرفت علمی بدست آمده از تغییر برداشت ها و گسست از سنت پیشین و برداشت گذشته است.
– درباره برداشتهای مبتنی بر اصول اساسی صحبت شد اصول اساسی اصولی هستند که در رشد و ارتقا و دگرگونی فرد موثر بوده و با تعصب و جانبداری ناآگاهانه به وضعیت پیشین و گذشته همراه نیست.
– درباره عظمت اصلی و عظمت فرعی و تاثیر آن در ارتقای فردی و جمعی صحبت شد.
-هنگامی که در مسیر ارتقای خویش گام بر می داریم و به مشکلی بر می خوریم بهتر است که زوایه نگرش خود به مشکل را دگرگون کنیم تا با ارتقا یافتن به سطحی تازه تر و نوین تر بتوانیم از آن مشکل گذر کنیم.
– رنچ را با تغییر برداشت می توان بهتر تحمل کرد. می توانیم به رنج و مشکلمان نیندیشیم و به تمرکز ذهن و انرژی روی آن انرژی را روی پیدا کردن یک راه حل متمرکز کنیم و با این تغییر برداشت و نگرش می توانیم خود را ارتقا دهیم و از رنجمان بکاهیم.

زمان پایان نشست :
ساعت ۷:۵۰ دقیقه
برنامه نشست آینده :
مسوولیت های زیر توسط همراهان زیر داوطلبانه بر عهده گرفته شد.
دبیر : شهاب
کمک دبیر: پویا
کتاب : ناهید
سخن زیبا: ساسان

 

نشست های هفتگی: معرفی کتاب بازیها – صبر – ۹ مرداد ۱۳۸۶

گزارش نشست به تاریخ ۹ مرداد ۱۳۸۶ به دبیری سینا و کمک دبیریاعظم

زمان شروع نشست نیک اندیشان و همراهان حاضر :
شروع نشست راس ساعت ۵:۳۰دقیقه طبق روال روزهای سه شنبه بر گزار گردید.همراهان حاضر سینا،ساسان،شهاب،ناهید،نینا،فائزه،زهرا،فریبرز، سعیده ،فروغ،سعید،حمید واعظم

معرفی کتاب بازیها روانشناسی توسط : سینا
کتاب بازیها نوشته اریک برن. او یک روانشناس و نظریه پرداز است که ذهن و عملکرد ذهن انسان را به سه دسته تقسیم می کند.۱- کودک ۲-بالغ ۳- والد
بعد در قسمت بعدی کتاب بازیها دو انسان با دو عملکرد مختلف را با هم مقایسه رفتاری می کند به طور مثال یک انسان والد با یک انسان والد می خواهند ارتباط برقرار کنند یا یک والد با یک بالغ و یا کودک .این کتاب رفتارهای ایجاد شده را تحلیل و بررسی می کند و توضیح می دهد کجای رابطه دچار اشکال است و چگونه باید برخورد شود .
کتاب بازیها می گوید اگر همیشه بالغ عمل کنی موفق هستی یعنی به این درجه شناخت می رسی که چه موقع کودک ،چه موقع والد و چه موقع بالغ عمل کنی.

بعد از معرفی کتاب بازیها نوبت سخن نغز رسید
سعید دو قطعه شعر زیبا از خانم سارا محمدی خواندند که بسیار زیبا بود و یک قطعه داستان کوتاه از یک مجله

نکات قابل ذکر :
شهاب و ساسان از قبل از دبیر وقت خواسته بودند که به ترتیب شهاب در وقت خود راجع به برنامه تفریحی تنگه واشی صحبت کرد که به تاریخ ۱۹/۵/۸۶
ساسان در وقت خود راجع به جلسه نقد کتاب صحبت کرد که کتاب تقسیم بندی شود که هر کس بخش کوچکی از آن را بر عهده گرفته و نشست پر بار تر برگزار شود.قسمت بعد به کمک دوستان شهاب و ناهید پذیرایی شدیم که زحمت خرید را سینا و اعظم کشیده بودند.بعد از گپ دوستانه موضوع گفت و شنود را آغاز کردیم

گفت و شنود آزاد با موضوع : صبر
موضوع در ارتباط با صبر بود که بعد از مرور آیین گفت و شنود به ترتیب دوستان نظرات خود را در جمع مطرح کردند.گزیده ای از صحبت های دوستان به شرح زیر است:
صبر بسیار سازنده است هر چند شاید بسیار سخت باشد.
گاها صبر را با تحمل کردن ظلم و یا با وقت تلف کردن اشتباه می گیرند
همیشه صبر کنیم ولی معطل نکنیم
صبر کردن نیاز به تمرین کردن دارد
صبر معادل پشتکار است ،صبر توانایی شنیدن نه است.
گوید سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود لیک با خون جگر شود.

زمان پایان نشست :
نشست راس ساعت۷:۳۵دقیقه پایان یافت.

برنامه نشست آینده :
دبیر نشست : شهاب
سخن زیبا :حمید
کتاب : فائزه
کمک دبیر :بردیا

 

نشست های هفتگی: مشکلات شخصی – آرزو، عشق و … – ۲ مرداد ۱۳۸۶

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
۲ مرداد ۱۳۸۶گفتگو پیرامون مشکلات شخصی همراهان – آرزو، عشق و …سعید
«به نام او»
نشست به دبیری سعید و کمک دبیری آرزو در تاریخ دوم مرداد سال ۱۳۸۶ و در ساعت ۵:۱۵ رسمی شد. خانم ها و اقایون  آرزو-سعید-سینا-زری-بردیا-الهام-ناهید-مهدی قاسملو-هدا-نغمه(میهمان هدا)-ساسان به موقع در نشست حاضر بودند  و در ادامه ی نشست هم سیاوش و حامد و محمد رضا و فائزه و  فرناز  به جمع ما پیوستند و قاسملو نشست را ترک کرد.
در ابتدا توافقات ۴گانه که در قالب آئین نشست تدوین شده اند (۱- موبایلهای خود را روی گزینه بی صدا تنظیم می کنیم ۲- طبق آئین کل گروه سیگار کشیدن در حضور همراهان دیگر ممنوع می باشد ۳- در صورتی که بخواهیم برای دیگر همراهان درباره موضوعی خاص صحبت کنیم از دبیر نشست درخواست وقت می کنیم ۴ – در هنگام خوانده شدن سخن زیبا یا معرفی کتاب، نگاه و گوش خود را متوجه معرفی کننده کتاب یا خواننده سخن زیبا می کنیم و از گفتگوهای دو نفره می پرهیزیم) خوانده شد و سپس

بردیا،سینا،سعید و ساسان درخواست وقت نمودند.
ساسان در مورد دعوت از همراهانی که دوست دارند تا در نشست گفتگو پیرامون کتاب ماهانه گروه که به صورت کارگاهی برگزار خواهد شد، سخن گفت.
سعید پیشنهاد داد در جلساتی که مربوط به مشکلات شخصی است،  شخصی که می خواهد مشکلش را بیان کند از قبل وقت این هفته را برای مشکلش رزرو کند تا در ایمیل اطلاع رسانی بیان شود که قرار است در مورد چه مشکلی صحبت کنیم تا دوستان وقت داشته باشند راجع به راه حل های این مشکل فکر کنند.بردیا در وقت خود برنامه ی تنگه واشی این هفته را کنسل اعلام کرد و اجرای این برنامه را به وقت دیگری موکول کرد.سینا برنامه ی پنج شنبه و جمعه مربوط به والیبال و رفتن به فرحزاد را اعلام کرد و اشاره کرد که همراهان برنامه های مختلف را به هم خبر دهند.
خواندن سخن زیبا بر عهده ی بردیا بود که برایمان در مورد تاریخچه ی ضرب المثل “آب زیر کاه” سخن گفت:
آب زیر کاه از ابتکارات قبایل و جوامعی بود که به علت ضعف و ناتوانی، جز از طریق مکر و حیله یارای مبارزه با دشمن را نداشته اند. به همین جهت برای آنکه بتوانند حریف قوی پنجه را مغلوب نمایند،در مسیر او باتلاقی پر از آب حفر می کردند و روی آب را با کاه می پوشاندند که هیچ رهگذری تصور نمی کرد “آبی زیر کاهی” باشد.

و در ادامه چند سخن زیبا برایمان خواند :
• به کعبه گفتم تو از خاکی منم خاک، چرا باید به دور تو بگردم ؟؟؟ ندا آمد تو با پا آمدی باید بگردی ، برو با دل بیا تا من بگردم

• هر چه بیشتر اوج بگیری در نظر مردمی که پرواز را نمی فهمند ، کوچیکتر به نظر میرسی. پس یا نظر مردم برایت مهم نباشد یا پرواز را فراموش کن

• فریدون فرخ فرشته نبود….ز مشک و ز عنبر سرشسته نبود
• به داد و دهش یافت آن نیکویی….. تو داد و دهش کن فریدون تویی

• ما همه ، هم خوب و هم بد ، هم خیر و هم شر هستیم و اگر شما هیچ ناپاکی و پلیدی در خودتان نمی بینید ، دلیلش آن است که خوب به خودتان نگاه نکرده اید… کوبریک

• کسی را که دوست داری،تورادوست نمی دارد کسی که تورا دوست دارد ،تو دوستش نمی داری اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد به دشواری پیدا توان نمود شاید در پس  سده ها و هزاران سال پیدایش کنی…

 

• هرگز نمی توانید کسی را مجبور به دوست داشتن خود بکنید زیرا عشق و علاقه دیگران نسبت به شما آیینه ای از کردار و اخلاق خود شماست

• جرج آلن : اگر کسی را دوست داری، به او بگو. زیرا قلبها معمولاً با کلماتی که ناگفته می‌مانند، می‌شکنند

• پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است ///  تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است…. گمونم برای سعدی باشه.

• انسان
دشواری وظیفه است
انسان…
کهنه رند خدایی ست بی گمان
از احمد شاملو – لحظه ها و همیشه

به جای معرفی کتاب این هفته( که به عهده فروغ بود ولی در نشست حضور نداشت) در ادامه ی جلسه به گپ و گفتگو با یکدیگر پرداختیم و دوستان به معرفی خود و علاقمندی هایشان  پرداختند سپس به مدت ۲۰ دقیقه دوستان از خودشان پذیرایی کردند.

آئین گفت و شنود توسط دبیر بیان شد :
(۱- برای صحبت کردن با بالا بردن دست از دبیر اجازه می گیریم ۲- صحبت یکدیگر را قطع نمی کنیم ۳- پرسشهای خود را در نوبت خود بیان می کنیم ۴- به اندیشه دیگران احترام می گذاریم و اندیشه خود را در نوبت خود بیان می کنیم ۵- اندیشه مان را برای جمع مطرح می کنیم و شخص خاصی را مخاطب قرار نمی دهیم و نگاه خود را بین همراهان تقسیم می کنیم ۶- شنیدن را تمرین می کنیم و تحمل خود را افزایش می دهیم ۷- بر اندیشه خود اصرار نمی کنیم ۸- در مواقع ضروری مثلاً موقع خارج شدن بحث از موضوع یا هشیار نبودن دبیر، با بالا بردن دست و باز و بسته کردن انگشتان به دبیر تذکر می دهیم ۹- همگی مسئولیم که این موارد را به عنوان یک همراه گروه نیک اندیشان به یکدیگر یادآوری کنیم)

بحث این هفته ی ما در مورد مشکلات شخصی بود که دوستان به ترتیب مشکلات خود را بیان کردند:

 

۱. من مشکلم اینه که هیچ آرزویی ندارم و بنابراین همه چیز برام پوچ و بی اهمیته و هیچ آرزویی ندارم که دوست داشته باشم برآورده بشه،

راه حل ها:
– خودت را بهتر بشناس.
– شاید بیش از حد معمول وقتت آزاد است.
– تصور انسان ها از آرزو تغییر کرده است .ما آرزوهایمان را با توانایی هایمان تنظیم می کنیم در صورتی که آرزو می تواند خیلی بزرگ تر از توقعات ما باشد.
– آرزو اگر دست نیافتنی باشد ما دیگر هیچ تلاشی برای رسیدن به آن انجام نمی دهیم، زیرا برآورده شدن آن را خیلی بالاتر از سطح توانایی مان می بینیم.
– آرزو خیلی چیز بزرگی نیست می تواند یک چیز خیلی کوچک و روزمره باشد.
– لزومی ندارد که آرزو ها دست یافتنی باشد،آرزو می تواند دست نیافتنی باشد چون خود انسان هیچ حدودی ندارد.اگر هم خواسته ای به نظر دست نیافتنی می آید این نقص ماست.
– بهتر است خودت را بشناسی منتظر اتفاقی بیرون از خودت نباش زندگی لذت ها و خوشبختی های کوچک اطراف ماست.
– کتاب انسان در جستجوی معنا(نوشته ی فرانکل) را بخوان این کتاب می تواند کمک زیادی به تو در رفع این مشکلت بکند.
– آرزوی بزرگ داشتن خوب نیست چون صحبت کردن و فعالیت هایی که در راستای رسیدن به آن آرزو داریم خود به خود ما را ارضا می کند. بهتر است دغدغه های خود را بیابیم.

 

– به نظرم مشکل بر سر آرزوی بزرگ یا کوچک داشتن نیست، مشکل بر سر نوعی احساس بی تفاوتی و بی انگیزگی است که شاید زودگذر باشد.
– بهتر است به جای از این شاخه به آن شاخه پریدن و امتحان کردن فعالیتهای گوناگون، روی یک نوع فعالیت تمرکز کنیم.
– همان طور که برای مشکلات جسمی مان پیش متخصص می رویم برای مشکلات روحی مان هم  بهتر است پیش متخصص برویم و مشاوره بگیریم وقتی که احساس می کنیم مشکلمان حاد شده و خودمان نمی توانیم آن را حل کنیم.
– هر کسی این مشکل را با مشکل خودش مقایسه می کند و راه حل ارائه می دهد و چون هیچ کسی اشراف کامل به مشکل شخص ندارد.
– تو یک مجموعه ای و فقط روی یک چیز تمرکز نداری و این عدم تمرکز شاید به نظر بیاید که پراکنده و جسته گریخته فعالیت می کنی یا هدفی نداری ولی در واقع این گونه نیست.
– از تعدادی از بچه ها دو نوبت تست گرفته اند.اولی مربوط به زمانی بود که تازه شروع به صحبت کرده بودند و دیگری در ۶ سالگی.باور کردنی نیست که خلاقیت بچه ها در تست دوم ۹۵ درصد کاهش یافته بود چون خلاقیت آنها با گفتن هدفشان از بین رفته بود.
-چرا ما بیهوده دنباله یک دغدغه ی کلی می گردیم و به همین منظور تمام  زندگیمان از این ناراضی هستیم که هیچ چیزی دغدغه ی ما نیست.دغدغه های ما در علاقیاتمان متمرکز شده و در هر بازه ی زمانی که از چیزی لذت میبریم آن دغدغه ی آن وقتمان را تشکیل می دهد.

حضرت علی : از هر چیز که می ترسی خودت را با آن درگیر کن.

۲. من مشکلم اینه که کسی رو دوست دارم و نمی دونم بهش بگم یا نه میترسم جواب بدی دریافت کنم یا اون شرایطش مناسب نباشه نمیدونم اون چقدر من رو دوست داره ولی خیلی به هم نزدیک هستیم.
راه حل ها:

– باید روش ها و تکنیک ها را یاد بگیریم، صادق و صمیمی باشیم. خودمان باشیم و از بیان احساساتمان نترسیم و از جوابی که به ما داده می شود هراسی به خود راه ندهیم.

– بیان کردن سه جمله بسیار مشکل است :دوستت دارم، کمکم کن، متاسفم.

با شهامت حرفت را بزن فقط به مدت یک ساعت فکر کردن را کنار بگذار و به نتیجه فکر نکن.-
– چون نتیجه برایت مهم است شرایط را مناسب کن، لغات و واژه ها را بشناس و در نهایت توکل کن بعد حتماً مساله را مطرح کن. شناخت آدم ها مشکل است و همه ی دم ها روحیه ی گفت و گو ندارند.
– اگر قرار است کسی به سختی بیفتد بگذار به سختی بیفتد معنی زندگی در همین رنج کشیدن هاست.

– نگرانی تو از آینده بیشتر باعث می شود که فرکانس منفی بفرستی و این کار را خراب تر می کنه. بهتر است در ابتدا تکلیفت را با خودت روشن کنی.

۳. مشکل من اینه که چیزهایی که برای دیگران سرگرمی به حساب می آید برای من پوچ است . بعد از انجام یک کار خودم را سرزنش می کنم که چرا این کار را کرده ام. چرا اجازه می دهم افراد هر چیزی که دلشان می خواهد به من بگویند.
– نباید با همه صمیمی شد و اجازه داد که وارد حریم مان شوند و نباید عده زیادی از مردم را در سطح عالی با آنها رابطه داشت و این دقیقاً به رفتار خودمان بستگی دارد.
– مشکل ما این است که مرزی بین احترام و صمیمیت قائل نیستیم.
– شناخت انسانهای اطرافمان مشکل است و برای همین انتخاب فرد مناسب برای دوستی در محیطی مثل خوابگاه مشکل و زمان بر است. همه افراد روحیه گفتگو ندارند و به همین دلیل نمی توان به سادگی ناراحتی مان از رفتار آنها را بیان کنیم.
– زندگی در خوابگاه را به چشم یک تجربه نگاه کن.

در اواخر نشست باران ملایمی قطره قطره شروع به باریدن کرد و با وزش ملایم باد، هوا لطیف و لطیف تر شد.

با یک ربع تمدید وقت جلسه در ساعت ۷:۴۵ بعد از ظهر به پایان رسید.

برای هفته ی بعد سعیده و اعظم به ترتیب دبیر و کمک دبیر خواهند بود. فروغ کتاب معرفی خواهد کرد و سعید سخنی زیبا خواهد خواند.

آرزو

 

نشست های هفتگی: ارتقا خود -کتاب می‌توان زیبا دید،زیبا زیست-۱۹ تیر ۱۳۸۶

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
۱۹ تیر ۱۳۸۶ارتقاء خود-کتاب “می توان زیبا دید ، زیبا زیست”حمید
جلسه این هفته گروه نیک اندیشان ساعت ۵:۲۵ حول موضوع ارتقا خودبا حضور حمید، بردیا، ناهید، فائزه ، فرناز، ساسان، شهاب ، فریبرز ، هدی ، سینا ، فروغ و سعیده آغاز شد. دبیر این جلسه حمید بود. سینا از دبیر جلسه وقت صحبت گرفت. ابتدا آیین نشست خوانده شد .

و بعد شهاب کتاب “می توان زیبا دید ، زیبا زیست” نوشته ی نورمن وینسنت پیل – ترجمه ی نسرین گلدار – را معرفی کرد . بخش هایی این کتاب عبارتند از: ۱- برای زندگی کردن ابزار لازم را بردارید ۲- از هیچ کس و هیچ چیز نترسید ۳- هنر همزیستی مسالمت آمیز با خود ۴- قانون جبران و زندگی سعادتمندانه ۵- در جذبه و وجد و سرور زندگی کنید ۶- افکار و شرایط ذهن سالم ۷- با امید مشکلاتتان را برطرف و آنها را به منبع خلاقیت تبدیل کنید ۸- بارها از بند مشکلات خارج شوید سپس حمید سه شعر از عباس معروفی را در قسمت سخنان نغز برای همراهان خواند قسمتی از این شعر ها : هیچ کس زودتر از من لبخند نمی زند به روی تو حتی … بیداری تو می دانی از مرگ نمی ترسم فقط حیف است هزار سال بخوابم و خواب تو را نبینم

**************

و بعد سینا ( مسوول گروه ) در مورد مسوولیت گروه ها و مسوولیت پذیری همراهان صحبت کرد . و هدیه ای که به مناسبت تولد بردیا گرفته شده بود را به دبیر جلسه داد تا به بردیا تقدیم شود. و سینا بعد از این جلسه را ترک کرد. برنامه ی بعدی پذیرایی همراهان از خودشان بود . که هدی مسوولیت تهیه ی شیرینی و آبمیوه را به عهده گرفته بود . موضوع این هفته درباره ی ارتقا خود بود. نظرات همراهان در این باره : • می توانیم حوزه ی نفوذمان را روی دیگران افزایش دهیم • باید برای خودسازی ایدئولوژی و ایده آل داشته باشیم • بزرگترین ضرر از خود بیگانگی ، تقلید است • موسیقی و نقش آن در ارتقاء خود • سعی کنیم ایدئولوژی نداشته باشیم • باید ظرفیت خود را افزایش دهیم • آدمها اول از همه خودشان را دوست دارند • هر کس که بقیه را دوست دارد ، بیشتر از همه خودش را دوست دارد • مادر بودن یک انتخاب آگاهانه است نه یک پدیده ی اجتماعی • مادر بچه را مثل خودش دوست دارد و ارتقا او را ارتقاء خودش می داند جلسه ساعت ۷:۳۰ به پایان رسید همراهان بعد از جلسه به خانه ی هنرمندان رفتند و از نقاشی های آنجا بازدید کردند . ایام به کام

 

نشست های هفتگی: موضوع اتحاد – کتاب این گونه می توانید – ۱۲ تیر ۱۳۸۶

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
۱۲ تیر ۱۳۸۶موضوع گفت و شنود : اتحاد + معرفی کتاب :این گونه می توانیدبردیا
   نشست به روزگار ۱۲ تیرماه سال ۱۳۸۶ حول موضوع اتحاد با دبیری بردیا و حضور به هنگام خانمها و آقایان بردیا، فروغ، پویا، حمید، سینا، فریبرز، رویا و حضور با تاخیر آقایان و خانمها سعیده، ساسان، شهاب، سیاوش، الهام، ناصر طالبی و سمیه در ساعت ۵ عصر آغاز و در ساعت ۵:۲۰ دقیقه با ۵ دقیقه تاخیر رسمی گشت.

 

آیین نشست که مجموعه از توافقات زیر می باشد، توسط دبیر برای بهترداشت فضای نشست هفتگی و داشتن فضایی سالمتر خوانده شد و همراهان به رعایت آن دعوت گردیدند.

 

الف – موبایل های خود را روی گزینه سکوت ( بی صدا ) تنظیم می کنیم.

ب – از کشیدن سیگار ( و مشابه آن؛ قلیان و… ) در حضور دیگر همراهان خودداری می کنیم.

پ – در صورت نیاز به صحبت در مورد موضوعی خاص در همان اول نشست از دبیر، وقت درخواست می کنیم.

ج – به سخن زیبا و معرفی کتاب گوش می سپاریم و از صحبت دو نفره خودداری می کنیم.

ح – به عنوان همراه هم این موارد را به هم یادآوری می کنیم.

همراهان پویا، سینا، سیاوش برای صحبت درباره موضوعات خاص از دبیر وقت درخواست کردند.

 

سپس فروغ در ۱۰ دقیقه وقت در نظر گرفته شده برای سخنان زیبا، جمله ها و شعرهایی از کتاب منظومه شیرین و فرهاد / لیلی و مجنون و همچنین سخنانی از کتاب “پیامبری از کنار خانه ما رد شد” را برایمان خواند.

 

 

در ادامه پویا مدیر باشگاه فیلم و سینما در وقت درخواستی خویش اعلام کرد که ناهید معاونت باشگاه فیلم و سینما را پذیرفته است و همراهان را در حیطه این باشگاه برای همراهی و هماهنگی با ناهید فراخواند. و دیگر گروه را به دیدن فیلم «روز سوم» در روز ۱۶ تیر ماه ۱۳۸۶ ساعت ۶:۳۰، دعوت کرد. این برنامه در چارچوب باشگاه فیلم و سینما اجرا می شود.

 

سیاوش در ۲۰ دقیقه وقت در نظر گرفته برای معرفی کتاب، از کتاب « این گونه می توانید / چگونه به خواسته هایتان برسید» نوشته پال هاوک برای گروه سخن راند.

این کتاب درباره مهار خویشتن می باشد. و با بیان راه هایی همچون غلبه بر دل زدگی، پشتکار داشتن برای رسیدن به لذت و شادی، غلبه بر حقارت، قضاوت نکردن، نداشتن احساس پایین تر و بالاتر نبودن از کسی و آمد ورفت با انسانهای منظم و فرهیخته و آگاه و دانا، سعی در مهار خویشتن و به ساختن خود فرد می پردازد.

 

سینا دبیر مسوول گروه، در وقت درخواستی خویش چندباره درباره کانون عشق یادآوری کرد که هنگام صحبت کردن هر کسی صادقانه و صمیمانه با وجود خویش به آن شخص اعتماد به نفس و انرژی ببخشیم…

همچنین مدیر باشگاه نشست هفتگی (سینا) در حیطه این باشگاه، گروه را به همراهی و همکاری با معاونت باشگاه، یعنی «هدا» فرا خواند و یادآور شد که در گروه بر طبق روال طراحی شده هیچ مسوولیتی تفویض نمی شود و خودمان هستیم که بایستی مسوولانه تماس بگیریم و اعلام کنیم که برای نمونه مسوولیت خرید شیرینی و آب میوه برای وقت پذیرایی را ما بر عهده می گیریم و بدانیم که کسی برای تفویض مسوولیت از سوی مسوولان با ما تماس نمی گیرد و این خودمان هستیم که برای بالابردن سطح مسوولیت پذیریمان و ادراک مان با مسوولان تماس می گیریم.

 

سیاوش نیز در وقت درخواستی خویش در حیطه باشگاه کوه و تفریحات چندباره یادآور شد که بر اساس برنامه هماهنگی شده با مدیریت باشگاه و اعلام شده در روز ۱۵ تیرماه سال ۱۳۸۶ تور یک روز به «شهرستانک» خواهیم داشت.

 

به مدت ۲۰ دقیقه وقت پذیرایی و استراحت اعلام شد. و دوستان از همدیگر پذیرایی کردند و همچنین هزینه پذیرایی نیز برای هر شخص اعلام شد.

 

در ساعت ۶:۲۵ نشست دوباره رسمی گردید و توافقات گفت و شنود که در ادامه در پی می آید برای داشتن فضایی بهتر در بخش گفت و شنود نشست برای همگان خوانده شد.

 

الف – برای صحبت، با بالا بردن دست از دبیر نشست نوبت می گیریم.

ب- صحبت یکدیگر را قطع نمی کنیم.

پ – پرسش های خود را در نوبت خود بیان می کنیم.

ج – به اندیشه های دیگران احترام می گزاریم و اندیشه خود را در نوبت خود بیان می کنیم.

چ – اندیشه خود را برای جمع مطرح می کنیم و شخص خاصی را خطاب قرار نمی دهیم ( حتی اگر در تایید یا خلاف صحبت کسی سخن بگوییم) و نگاه خود را بین همراهان تقسیم می کنیم.

ح – شنیدن را تمرین می کنیم و تحمل خود را افزایش می دهیم.

خ- بر اندیشه خود اصرار و پافشاری نمی کنیم.

د- در مواقع اضطراری دبیر نشست را با بالا بردن دست و باز و بسته کردن انگشتان آگاه می کنیم به طور نمونه هنگام منحرف شدن بحث یا تذکر به دبیر اگر که هوشیار نیست.

ذ- همه به عنوان یک همراه گروه نیک اندیشان، مسئولیم که این موارد را به همدیگر یادآوری کنیم.

 

موضوع این هفته یعنی «اتحاد» که از میان ۵ بحث اول که در بخش بحث های وب سایت نیک اندیشان توسط خود همراهان گروه ایجاد و توسط خود آنان نیز امتیاز دهی شده بود، برای تعیین موضوع بحث نهایی انتخاب گردیدند و به همراهان شورای مرکزی و مشاوران گروه آگاهانده شد که از میان این ۵ بحث یکی را برای گفت و شنود شدن در این نشست انتخاب کنند که در نهایت موضوع «اتحاد» بیشترین رای را به خود اختصاص داد. و اما اندیشه های گفته و شنیده شده با محوریت موضوع «اتحاد» که عبارتند از:

 

 

چه کار کنیم که متحد شویم؟

 

خوب حرف می زنیم و در عمل متحد نیستیم. روی نگرش ها باید کار کرد تا به عملکرد تبدیل شود.

 

سیستم تفرقه بنداز و حکومت کن از عوامل عدم اتحاد است.

 

یکدلی و همدلی از عوامل اتحاد است. با هم بودن و همراه هم بودن می تواند ما را در رسیدن به اتحاد و یگانگی کمک کند. و دیگر اینکه سطح توقع هایمان را پایین بیاوریم و همدیگر را رعایت کنیم.

 

چرا اتحاد؟ برای چه به اتحاد نیاز داریم و دیگر اینکه اکنون چه می کنیم؟

 

معنای لغوی اتحاد از ریشه « و ح د» می باشد که به معنای یکی شدن، یگانگی داشتن، یگانگی کردن، یکدلی، یکرنگی، یک جهتی و یکپارچگی است. و بهترین نمونه و مثال برای این مفهوم همین بدن خود ماست که در همه اندام ها و بخش ها و دستگاه های آن با همدیگر برای ایجاد سلامتی و بهداشت فردی هماهنگ و سیستماتیک با همدیگر در تعامل و کنش و واکنش می باشند. و نتیجه این اتحاد همین خوش و خرم و شاد و خندان و سالم بودن جسمی-روانی-معنوی فرد می باشد که زمینه های ارتقا و تعالی او را برای خود او و در مرحله بعدی جامعه ای که در آن زندگی می کند به ارمغان می آورد.

اتحاد در یک گروه نیز همچون همین اتحاد در بدن خود ماست. با این تشبیه که در بدن انسان سلول های چندین میلیاردی او با همدیگر متحد می شوند و با همدیگر در تعامل می باشند تا انسان سلامتیش تضمین شود و در گروه هم هر انسان در هر جایگاهی به منزله یک سلول از پیکر کل گروه می باشد که با همدیگر در تعاطی (هم اندیشی و همراهی و هماهنگی با همدیگر) برای سلامتی کل گروه در تلاش و کوشش اند.

 

فرض کنیم که چشم جایی را ببیند و مغز بخواهد به آن سمت برود و اندام های بدن مان از فرمان خردمندانه مغز سرپیچی کنند. پا به یک سمت قدم بردارد. کمر به یک سمت دیگر عزم جزم کند و دستها رو به سمتی دیگر. چنین انسانی یک میلیمتر هم از جایش جابجا نخواهد شد و سقوط خواهد کرد. در یک گروه نیز همین گونه است که اگر بخش های مختلف گروه در جایگاه های مختلف که هستند با مسوولان هماهنگ و همراه نباشند گروهی وجود نخواهد داشت و اتحاد هم معنایی ندارد…

 

اتحاد برای رسیدن به هدف مشترک است. اما اگر متحد نباشیم یعنی اهداف ما مشترک نیست یا اینکه درک درستی از هدف مان نداریم و در فهم هدف به اشتباه رفته ایم و شاید هم خود هدف نیاز به تغییر و بازنگری دارد.

 

پس چه کار کنیم تا درک درستی از هدفی که اکنون روشن نیست داشته باشیم که برای رسیدن به آن انگیزه برای متحد شدن با هم داشته باشیم؟

 

اهداف هر گروهی برای تازه واردان به آن گروه ممکن است تا حدی روشن باشد و تا حدی گنگ. که این روشن شدن هدف به تجربه و ورزیدیگی و داشتن صبر در این راه و اعتماد به قدیمی ترهای آن گروه انجام می گیرد.

(گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی)

 

گروه یعنی اتحاد افراد در جهت هدف روشن.

 

چگونگی رسیدن به اتحاد به این صورت خواهد بود که همراهان و اعضا با مدیران و مدیران با مسوولان با جایگاه بالاتر همراه و هماهنگ باشند تا نظم و ترتیب ایجاد گردد. و همچنین هدایت، حمایت و نظارت مسوولان بر مدیران و مدیران بر همراهان در انجام کارها و بالابردن سطح مسوولیت پذیری شان بوسیله خودشان، که این سه مرحله می تواند راهی برای رسیدن به اتحاد و یکپارچگی باشد. اینکه اعضا به مسیر های مورد نظر هدایت شوند و در طی کردن این مسیر آنها را حمایت و پشتیبانی کنیم و در نهایت بر عملکرد آنان نظارت داشته باشیم. که کاستی های فعالیتشان را به آنها یادآوری کنیم تا در برنامه های آینده منسجم تر و سازمانی تر عمل کنند.

 

پیش از اعمال سیستم هدایت، حمایت، نظارت بایستی هدف برای همگان روشن و شفاف باشد.

 

اتحاد یعنی داشتن فرهنگ سازمانی و پرورش این فرهنگ در خویشتن خویش برای ارتقا و تعالی خود و جامعه…

 

انسانها در وضعیت های بحرانی همدل تر و یگانه تر می شوند وضعیت هایی همچون زمین لرزه، جنگ و …

 

روش پرواز غازها که یکی از همراهان به یکی از باشگاه های زیر نظر گروه فرستاده بود اشاره شد که آنها با تقسیم مسوولیت ها و سختی ها و رنج ها و تشویق ها و شادی ها و لذت ها با همدیگر توانستند به اتحاد برسند…

 

اینکه غازها با سرو صدا کردن همدیگر را تشویق می کنند که به پرواز در بیاییند و اینکه به صورت هفت یا هشت یا V در آسمان پرواز می کنند که جلوی ترین غاز متحمل بیشترین فشار می شود ولی او با صداقت صمیمانه و همدلانه اش با تحمل این فشار بسیار بالا هوای پیش رو می شکافد تا دوستانش در این شکاف فشار کمتری را احساس کنند و هنگامی که او خسته می شود جایش را با یک غاز دیگر عوض می کند. و یا اینکه اگر یک غاز بیمار شد دو غاز دیگر او را همراهی می کنند تا او به دسته اصلی پرواز برگردد… و همه اینها یعنی صداقت و صمیمیت و یکرنگی و تعهد به اعتماد همدیگر و خیانت نکردن به صادقانه ترین اعتماد ها خود از فاکتور های بنیادی اتحاد می باشد…

 

به کتاب گانگ هو اشاره شد که این واژه یعنی شور و اشتیاق برای رسیدن به هدف…

 

همراهان زیر مسوولیت برنامه نشست آینده گروه را به عهده گرفتند…

 

سخن زیبا : حمید

معرفی کتاب : شهاب

دبیر نشست : پویا

 

شاگرد و آموزگار هم باشیم در هشیاری و آگاهی

 

بردیا

نشست های هفتگی: بحث پیرامون مشکلات فردی – ۵ تیر ۱۳۸۶

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
۵ تیر ۱۳۸۶مشکلات فردیاعظم
به نام زیبا

طبق روال نشست های سه شنبه در یک روز خوب تابستانی در فضای سر سبز و زیبای پارک دور هم جمع شدیم ،با اینکه در تیر ماه هستیم اما هوا بسیار مطبوع بود.

موضوع جلسه مشکلات فردی بود و جلسه راس ساعت ۵:۱۶ دقیقه روز ۵/۴/۸۶ با حضور همراهان بردیا ،راضیه،ناهید،هدی ،حمید،اعظم ،شیرین (مهمان)،زهرا،سینا،ناصر،سیاوش،شیوا،فریبرز ، شهاب و معصومه برگزار شد.

آئین نامه

دبیر این نشست ، اعظم ، توافق های اول نشست را برای یادآوری بیان کرد؛
– موبایل ها را روی گزینه سکوت تنظیم می کنیم.
– به سخنان زیبا و معرفی کتاب گوش می سپاریم و از صحبت دو نفره خودداری می کنیم.
– در صورت نیاز به صحبت در مورد موضوعی خاص در همان اول نشست از دبیر وقت درخواست می کنیم.
– از کشیدن سیگار در حضور دیگر همراهان خودداری می کنیم.
– به عنوان همراه هم این موارد را به هم یادآوری می کنیم.

همراهان سینا،بردیاو شیوا تقاضای وقت برای صحبت را کردند .

ساسان کتاب ژاندارک را معرفی کرد و مختصری راجع به آن در وقتی که برایش در نظر گرفته شده بود توضیح داد.

توضیح بیشتر راجع به کتاب در این قسمت خواهد آمد.

سخنان نغز

زهرا سخن زیبا را در ساعت ۵:۴۵ دقیقه برای ما خوانند.

سخنان بسیار زیبایی را هر کدام در خور تامل است ،گزیده ای از آنها به شرح زیر است:

-خدا از ما چه می خواهد؟

می خواهد ما فقط مهربان باشیم مهم نیست از چه ملیتی یا چه دین و مذهبی هستیم

همه ما از یک روحیم خداوند از روح خودش به انسان دمیده.

اگه ادعا داریم که خدا را دوست داریم باید اول بندگان او را دوست داشته باشیم چون از روح خدایند.

مهم نیست از کدام ملیت باشیم یا از چه مذهبی تنها چیزی که انسان را به انسان دیگر برتر می کند اعمال انسانه

همه کس طالب یارند چه هشیارو چه مست         همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت

آنتونی رابینس می گوید ما هیچ وقت نمی توانیم در مسند قضاوت قرار بگیریم حتی کسی را که میبینیم اشتباه میکنه نباید سرزنش کنیم ،شاید این اشتباه از دید ما غلط باشد

هر کسی به قدر ظرفیت و تکامل خودش باز خواست میشه

 

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

که گناه دگران بر تو نخواهد نوشت

من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش

هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

-بی مصرفترین روزها روزی است که در آن نخندیده باشیم   (چارلز فیلد)

وقتی مستانه و بی قرار،بی هیچ حساب و چشمداشتی،خود را به دل دریای زندگی می ریزید،دریای زندگی نیز آغوش خود را به رویت میگشاید و گوهر یگانی به دامانتان می گذارد.اینگونه است تحقق حقیقت ناب زندگی.

آنگاه که غرور کسی را له می کنی ،آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی ،آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می انگاری،می خواهم بدانم دستانت را به سوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی ؟؟ بسوی کدام قبله نماز می گذاری که دیگران نگزارده اند؟

-سازنده ترین کلمه (گذشت )است ….آن را تمرین کن.

پر معنی ترین کلمه (ما)است ……آن را به کار بر.

عمیق ترین کلمه (عشق )است …به آن ارج بده.

بی رحم ترین کلمه (تنفر )است ….با آن بازی نکن.

خودخواهانه ترین کلمه (من)است …از آن حذر کن.

لطیف ترین کلمه (لبخند )است ….آن را حفظ کن.

رسا ترین کلمه (وفاداری )است …بدان که جمع همیشه بهتر از یک فرد بودن است.

قشنگ ترین کلمه(خوشرویی) است …راز زیبایی در آن نهفته است.

بعد از سخن زیبا در جمع خوب و صمیمی توسط دوستان خوبمان شهاب و ناصر آبمیوه و کیک پذیرائی شدیم و با هم گپی زدیم و صدای شادی و خنده دوستان فضا را دلچسب تر می کرد.

سینا در وقتی که برای خود از دبیر گرفته بود صحبت کرد راجع به اینکه مکانهایی را به ما پیشنهاد داده اند برای برگزاری نشستها اما برای فصل تابستان سعی می کنیم در هوای باز نشست داشته باشیم و از طبیعت هم بهره ای بگیریم .

قانون عشق

قسمت دوم صحبتهایش راجع به قانو عشق بود که سعی کنیم در جمع عشق بورزیم.داستان زیبای عقرب و مرد را مثال زد که هر بار مرد عقرب را با دست می گرفت تا او را کنار رودخانه بگذارد اما عقرب دست او را هر بار نیش می زد.یکی گفت چرا با اینکه دیدی عقرب دست تو را مرتب نیش می زند باز به کارت ادامه می دهی و مرد در جواب گفت چون خصلت عقرب و طبیعت او نیش زدن است و طبیعت من عشق ورزیدن.

سینا اعلام کرد که به مرور فعالیتهایش کمرنگ تر خواهد شد و دوستان باید گروهی را که شکل گرفته را ادامه دهند و به هم یاری رسانند و هر کس مسئئولیتی را تقبل کند و الا ممکن است گروه به مرور از بین برود و هیچ تضمینی برای همیشگی بودن آن مگر با تلاش دوستان نیست.

بردیا در وقتی که گرفته بود راجع به نشریه شماره ۶ که چاپ شده و یک نسخه از آن به هر یک از اعضا داده شد صحبت کرد.

شیوا در وقتی که گرفته بود از همه بچه ها تشکر کرد بابت اینکه در زمانی که او کسالت داشت مرتب نگران حال او بودند و او را همراهی کردند .

سینا از جمع دوستان خداحافظی کرد و نشست را ترک گفت.

مشکلات فردی

آیین گفت و شنود توسط اعظم دبیر جلسه خوانده شد و موضوع بحث که راجع به مشکلات فردی بود عنوان شد.

تقریبا هر کس از مشکلات فردی خود صحبت کرد و از دوستان دیگر نظر خواهی کردند تا راه حل ارائه دهند. راه حل ها به شکل زیر خلاصه میشوند.

-هر کس باید مشکلاتش را خودش و فقظ خودش حل کند و باید این تلاش را بکند هر چند مشکل است اما شدنیست.

-ما هر تجسمی بکنیم هماه اتفاق می افتد پس چه خوب که تجسمهای خوب بکنیم تا بد و ناگوار

-هر لحظه را به کمال طی کنیم

-موسیقی درمانی بسیار می تواند کار گشا باشد برای حل مشکلات و غلبه بر آنها

-در جمع بودن و دوری گزیدن از تنهایی و تنها بودن بسیار می تواند به مقابله بر مشکل اثر گذارد.

-در طبیعت بودن و از زیبایی های طبیعت و عالم کائنات درس گرفتن بسیار می تواند به انسان کمک کند که در مقابل مشکلات مقاوم باشد.

-یکی از دوستان گفتند که در شرایطی هستند که به چندین نفر انرژی می دهند در حالی که روزی خودشان به بیماری افسردگی مزمن دچار بودند.گفتند خودشان تصمیم گرفتند که بیماری را کنار بگذارند و مصمم شدند به دامان طبیعت رفتند و سعی کردند انرژی از محیط بگیرند و امروز حالشان بسیار خوب است و حتی به دیگران کمک روحی می کنند.

انتهای جلسه

حیفه اینو توگزارش نیارم J در نیمه های صحبت بودیم که قطره های بارون رو روی گونه های خود احساس کردیم برگهای درختان به آرومی تکون می خوردند انگار فضا داشت به تک تک ما انرژی مثبت هدیه می داد .هوا فوق العاده بود .لبخند ناخودآگاه روی چهره همه بچه ها نقش بسته بود و همه لذت می بردیم از این هوا .صحبت رو ادامه دادیم که قطره های بارون با همه سرعت خودشونو به ما می رسوند .انگار پیغام شادی داشتند و می خواستند بگند درسته که همه به یاد مشکلات فردیتون افتادید و همیشه مشکلات هست اما این زیبائی های خدادی هم هستند که می تونند تو رو از مشکلات حتی برای دقیقه ای فارغ کنند . تقریبا خیش شده بودیم اما هیچ کس دلش نمی خواست جلسه رو نیمه رها کند .

به خاطر شرایطی با رای دوستان به نشست خاتمه دادیم همه می خندیدیم و از باران ،بوی علفهای باران زده و بوی خدا لذت می بردیم .

در نشست هفته آینده :

سخن زیبا:سعید

کتاب:سیاوش

دبیر :بردیا

نشست های هفتگی:کتاب ۷ عادت مردمان موثر – ارتقاء شخصی- ۲۲ خرداد ۱۳۸۶

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
۲۲ خرداد ۱۳۸۶معرفی کتاب ۷ عادت مردمان موثر – ارتقا شخصیآرزو
«به نام زیبا»
عصر سه شنبه ۲۲ خرداد، یکی دیگر از نشستهای گروه نیک اندیشان با موضوع کلی ارتقا خود و با دعوت از موسی تشکیل و کتاب ۷ عادت مردمان موثر معرفی شد. در این نشست دوستان و همراهان: سیاوش، آقای طالبی، هدا، ناهید، سینا، شهاب، فریبرز، بردیا،  موسی(همراه افتخاری)، آرزو، حمید، پویا، اعظم، سعیده، اقای سیدزاده، آقای میثمی(مهمان)، فروغ، پویان، مهدیه، نرگس، ناصر، حمید، ساسان، میثم، سولماز، زهرا و سمیه شرکت داشتند. آرزو دبیری نشست را بر عهده داشت و نشست در ساعت ۵:۲۰ دقیقه با بیان توافقات نشست توسط دبیر، شروع شد . (۱- موبایلهای خود را روی گزینه بی صدا تنظیم می کنیم ۲- طبق آئین کل گروه سیگار کشیدن در حضور همراهان دیگر ممنوع می باشد ۳- در صورتی که بخواهیم برای دیگر همراهان درباره موضوعی خاص صحبت کنیم از دبیر نشست درخواست وقت می کنیم ۴ – در هنگام خوانده شدن سخن زیبا یا معرفی کتاب، نگاه و گوش خود را متوجه معرفی کننده کتاب یا خواننده سخن زیبا می کنیم و از گفتگوهای دو نفره می پرهیزیم)
در ابتدا سینا کتاب «۷ قانون معنوی موفقیت» نوشته دکتر دیپاک چوپرا را معرفی کرد. معرفی کتاب را زینب از قبل به عهده گرفته بود که با اطلاع قبلی در جلسه حضور پیدا نکرد و ساسان معرفی کتاب را به عهده گرفت ولی چون با تاخیر اندکی در جلسه حاضر شد، در نهایت سینا کتاب ۷ عادت مردمان موثر را معرفی کرد: «در آغاز نه وجود بود، نه عدم و تنها یک وجود یگانه بود.»
مفاهیم کتاب ۷ عادت مردمان موثر مشابه کتاب «۷ عادت مردمان موثر» نوشته استفان کاوی بود، که با تاکید به عامل بودن و توانایی مطلق داشتن کتاب را آغاز کرده است. در بخشی از کتاب ۷ عادت مردمان موثر به سکوت و مراقبه سکوت تاکید شده بود و سپس به بخشایش، اشاره شده بود. «در شور و شوق بخشیدن آنچه که می جوییم، فراوانی کائنات را در زندگیمان به جریان می افکنیم.» «به هر جا که می روم و با هر کس که آشنا می شوم، هدیه ای به او می دهم.»

بعد از معرفی کتاب ۷ عادت مردمان موثر از قانون کارما صحبت شد و روابط علت و معلولی و بیان این حقیقت که «هر چه بکاریم، همان را درو می کنیم.» و قانون کمترین تلاش به عنوان کاربردی از کارما بیان شد: « هوشمندی طبیعت، کمترین تلاش را می طلبد و کمترین تلاش هنگامی روی می دهد که انگیزه اعمالتان عشق باشد.» سپس از قانون قصد و آرزو صحبت شد وخلاصه ای از قانون عدم دلبستگی بیان شد. قانون دارما(غایت حیات) بیان شد و این اندیشه که: «برای به انجام رسیدن هدفی، در این کالبد جسمانی متجلی شده ایم. از آفرینش ما، هدفی وجود داشته که باید آن هدف را بیابیم.»
سپس بردیا ۲ دقیقه در مورد نشریه ی شماره ۶ و بخش نشر کتاب و پویا هم ۲ دقیقه در مورد باشگاه فیلم و سینمای گروه نیک اندیشان صحبت کردند.
در بخش سخن زیبا که به عهده سینا بود، ۳ ضرب المثل بیان شد و توضیح کوتاهی درباره آنها داده شد.
۱- دو قورت و نیمش باقیه. ۲- دیر آمده و زود هم می خواهد برود. ۳- دیگران کاشتند، ما می خوریم، ما می کاریم، دیگران بخورند.
در ادامه سینا و ناصر هر یک شعری از سهراب سپهری  برای همراهان خواندند.
سپس سینا، در مورد نظافت محل نشست و قوانین جدید شهرداری گروههای سه نفره صحبت کرد و درباره نوشته ها و متونی که به دیوار آویزان شده ولی جمع آوری شده بود نیز توضیحاتی داد و آقای سیدزاده هم در این مورد کمی صحبت کردند.
استراحتی داشتیم که با آبمیوه و چای و شیرینی از خودمان پذیرایی کردیم و وقت استراحت ۲۵ دقیقه به درازا کشید.
بعد از پایان استراحت و بازگشت به صندلیهایمان، توافقات گفت وشنود توسط دبیر برای همراهان بیان شد (۱- برای صحبت کردن با بالا بردن دست از دبیر اجازه می گیریم ۲- صحبت یکدیگر را قطع نمی کنیم ۳- پرسشهای خود را در نوبت خود بیان می کنیم ۴- به اندیشه دیگران احترام می گذاریم و اندیشه خود را در نوبت خود بیان می کنیم ۵- اندیشه مان را برای جمع مطرح می کنیم و شخص خاصی را مخاطب قرار نمی دهیم و نگاه خود را بین همراهان تقسیم می کنیم ۶- شنیدن را تمرین می کنیم و تحمل خود را افزایش می دهیم ۷- بر اندیشه خود اصرار نمی کنیم ۸- در مواقع ضروری مثلاً موقع خارج شدن بحث از موضوع یا هشیار نبودن دبیر، با بالا بردن دست و باز و بسته کردن انگشتان به دبیر تذکر می دهیم ۹- همگی مسئولیم که این موارد را به عنوان یک همراه گروه نیک اندیشان به یکدیگر یادآوری کنیم)
و سپس مهدیه از سیاوش برای برنامه لار و از اعضا شورا برای تدوین آئین نامه ها تشکر کرد و در مورد انتقاد از یکی از همراهان، جمعاً ۱ دقیقه صحبت کرد.
جمله ی «شناخت خویشتن خویش، گذر از جهل به سوی دانایی، همراه با رعایت نظم و انضباط در تفکر و رفتار انسانی، به نیروی خرد و خردورزی، نقد و نقادی توأم با آزادگی و عشق آفرینی، سرانجام رهایی از هرگونه سلطه پذیری» از موسی، که جمله ای آشنا برای همراهان نیک اندیشان است، توسط دبیر (آرزو) خوانده شد و دبیر از موسی برای حضور در جمع نیک اندیشان، تشکر کرد و از خود موسی خواست که گفت و شنود را آغاز کند. موسی گفت و شنود را با تکیه روی مفاهیم انتقاد( با توجه به صحبت های مهدیه)، خودخواهی و خودپسندی و غرور آغاز کرد.) صحبتها و نظرات موسی به صورت پررنگتر مشخص شده است)

–     همه چیزها گفته شده اند ولی چون گوش شنوایی نیست، همواره از نو باید گفت.(آندره ژید)

– برای اینکه بخواهیم دیگران رافریب دهیم، اول باید خودمان را بفریبیم.
– روشهایی که امروزه برای بدست آوردن اعتماد به نفس ارائه می شود همراه با خود فریبی است. اینکه خود را قبول داشته باشیم و سنگ زیرین آسیاب نباشیم.
– خود فریبی از روی جهالت است و اینکه آنچه که هستم، را معرفی نمی کنم.
– غرور یعنی خود را بر دیگران ارجحیت دادن
– غرور پسندیده است. غرور یک نوع غیرت است و برای دفاع از خود، لازم است. غرور با علم و دانش و دانایی همراه است. دانایی، غرور می آورد.
– ولی در مقابل، خودپسندی و خودبینی، مذموم و زشت و ناپسند است.
– انتقاد یعنی اینکه قبول کنیم خیلی از رفتارها و گرایشات ما درست نیست. انتقاد یعنی ستایش و نکوهش، هر دو در کنار هم. جدا کردن سره از ناسره، خالص از ناخالص، تاریک از روشن، شب از روز، سیاه از سفید.
– مستدل انتقاد کنیم. باید هر حرکتمان با علم و دانش باشد.
– تعریفی وجود ندارد و حتی خوب و بدی هم وجود ندارد. اخلاق هم نسبی است.
– چرا دوست نداریم که از ما انتقاد بشود؟ هویت فردی در یک نسل قبل از ما جای خود را به هویت جمعی داده است. در واقع انتقاد پذیری نسل ما کم شده چون هویت فردی ما نابود شده است.
– خود برتربینی ناپسند است ولی غرور پسندیده. غرور ملی در افراد کمرنگ شده و افراد حالت جهان وطن بهشون دست داده است.
– ما در جهان احتیاج به تعریف داریم و این تعاریف بر حسب دوره ای که در آن زندگی می کنیم تغییر می کند.
– با کسانیکه دوست و معشوقشان کتاب است، دوستی و مشورت کنید.
– مشرق و مغرب را ما تعریف کرده ایم و برای خورشید آگاهی از معنای مشرق و مغرب بی معنی است.
–  به خود روحیه نقد و انتقاد را بقبولانیم. شهامت، جسارت و گستاخی در خود ایجاد کنیم. اینها صفات خوبی هستند.
– بهترین بی معناست. مثل بهترین حرکت در شطرنج که بستگی به حرکت حریف دارد.
– روش موسی در افراد انگیزه مطالعه ایجاد می کند چون حرف را کامل نمی زند.
– غروری که از روی تعاریف برای خود ایجاد کنیم، نمی تواند پسندیده باشد چون تعاریف تغییر می کنند و دوره ای هستند، در هر فرهنگی تعریفی برای هر لغت وجود دارد. باید غرور را در خود با دانش ایجاد کنیم.
– انتقاد درست کردن، نیاز به صداقت دارد.
– به دوران دو کس را اگر دیدمی/به گرد سر هر دو گردیدمی/یکی آنکه گوید بد من به من/دوم آنکه پرسد بد خویشتن
– در زندگی باید هنرمند بود و هنر زندگی کردن را آموخت و بالاتر از آن هنر مردن را آموخت./سنکا
– هر کسی حق انتقاد از ما را ندارد. اصلاً شاید از ما شناخت نداشته باشد و حتی خودش آن عیب را داشته باشد.
– حکایتی از عطار هست که رد آن شخصی از یک کودک و یک زن بدکاره و یک مست می آموزد، پس از هر کسی می توان آموخت.
– هرکسی حق دارد که از من انتقاد کند ولی من خودم باید با عقل وشعورم تشخیص دهم.
– اگر خودمان را عوض کنیم، دنیا عوض می شود.
– گر سبک سازی چو شبنم از علایق خویش را/می توان در بارگاه خاطر گل بار یافت/از بلند و پست عالم، شکوه کافر نعمتی ست/تیغ این همواری از سوهان ناهموار یافت
– نباید از انتقاد برنجیم. در حیطه های مشترک به راحتی از هم انتقاد کنیم نه در حیطه های شخصی و زندگی خصوصی که به آن علم نداریم.
– از انتقاد نهراسیم. بگذاریم از ما انتقاد کنند.
–  نباید روی دانسته های قبلی تعصب داشته باشیم. باید انتقادپذیر باشیم تا به راحتی دانسته هایمان را جایگزین کنیم.
– انسان کودک، انتقادپذیر نیست. جامعه کودک هم همین طور. پس خود را در معرض نقد قرار نمی دهد تا رشد کند و کودک نماند.
– کسی که ما را نمی شناسد، بهتر از ما انتقاد می کند، تا کسی که با ما آشناست.
– انتقاد را نباید فی المجلس جواب داد، باید ماهها و سالها در موردش فکر کرد.
– باید به انتقاد کننده نگاه کنیم که آیا برای منفعت خودش انتقاد می کند یا نه؟
– باید منتقد را به چشم داور ببینیم ولی کسی که فقط ادعای داوری دارد، خودش سبک می شود.
– تا به حال کسی نتوانسته خود را از علایق خالی کند و علایقش را از خود دور کند.
– زندگی گلخانه ای نداشته باشیم تا آسیب پذیر نباشیم.
– «لکم دینکم ولی الدین»  را همواره در نظر داشته باشیم.
– هنر انتقاد کردن را بدانیم و بعد انتقاد کنیم تا با انتقاد خود هم به دیگران آسیب نرسانیم و کمتر رنجش ایجاد کنیم و هم انتقادی موثر و سازنده داشته باشیم. فقط برای رفع تکلیف انتقاد نکنیم.

در پایان نشست از آقای میثمی درخواست کردیم که برایمان یکی از اشعارشان را بخوانند و ایشان هم پذیرفتند و شعر «عارفانه» از اشعار خودشان را برایمان با صدای گرمشان خواندند.
نشست در ساعت ۷:۵۵ بعد از ظهر بعد از دو بار تمدید وقت، به پایان رسید.
هفته بعد جلسه نقد کتاب به دبیری سینا خواهد بود.
و برنامه دو هفته بعد به شکل زیر مشخص شد:
اعظم دبیر خواهد بود و ساسان و زهرا به ترتیب معرفی کتاب و بیان سخن زیبای نشست را به عهده خواهند داشت.