با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
گزارش نشست گروه نیک اندیشان به تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۸۹ به دبیری ودیعه و با موضوع کودک درون
زمان شروع نشست و همراهان حاضر :
۵:۴۰ جلسه رسما آغاز شد.
همراهان به ترتیب حضور: سینا – ودیعه
معرفی کتاب – توسط : –
–
گوینده سخن زیبا : –
–
نکات قابل ذکر :
در مورد آب معدنی ها و انواع قابل قبول آن بر اساس یک تحقیق روی پارامترهای شیمیایی صحبت شد.
گفت و شنود آزاد با موضوع : کودک درون
– اشاره ای به شباهت بین انسان و کامپیوتر شد. سخت افزار به سرشت (nature) تشبیه شد و نرم افزار به تربیت محیطی و تجربه و دانش به دست آمده (nurture).
– رفتارهای بچه گانه یا بالغ یا … تظاهرات بیرونی ای هستند که از یک دسته بندی درونی ناشی می شوند. مثلا رفتارهای کودکانه را به کودک درون نسبت داده اند. در اصل این رفتارها را نوعی طبقه بندی کرده اند و این کودک درون وجود خارجی ندارد.
– اشاره به عملکرد “واکنش دفاع روانی” که نرم افزاری برای رهایی ما از اضطراب های آنی است ولی دوستی اش دوستی خاله خرسه است و زیر مجموعه ای از واکنش های کودک درون است و ارایه چند مثال از آن: دل درد گرفتن بچه ها در صبح روزی که امتحان دارند یا خواب ماندن در صبح روز امتحان یا تومور مغزی در نوجوانان تیزهوشی که دیگر جواب گوی خواسته های بی رویه والدین شان نیستند و … . آگاهی به این روال در صورتی که هوشیار باشیم به بهبود اوضاع کمک خواهد کرد.
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
– اشاره به تفاوت هوشیاری و آگاهی: صرف دانستن درباره یک موضوع همان آگاهی است اما الزاما به معنی هوشیاری نسبت به آن نیست. به عبارت دیگر امکان دارد که ما از موضوعی آگاه باشیم ولی هوشیاری لازم برای عمل به این آگاهی را نداشته باشیم.
– اشاره به مکانیزم عملکرد بیماری های هیستریک که در آن ها عضو از نظر مکانیکی سالم است ولی عملکرد درستی ندارد مثلا گوش سالم است ولی نمی شنود.
– کودک درون از دیدگاهی شامل کودک شرور – کودک بازی گوش – کودک خجالتی و … است که این ها همه نظریه های روان شناسی اند.
– اگر بتوانیم کودک درون را بیدار کنیم برده ایم. منظور از “بیداری” این است که همه ما سرشت یا طبیعت را داریم ولی به مرور که بزرگ می شویم “شرطی” می شویم. مثلا: “زشته این حرف رو بزنی” ” تو خیابون بلند نخند”. همه سعی دارند که انسان را بالغ کنند و این به مرور باعث حذف کودک درون می شود یعنی به نوعی از طبیعی بودن دور می شویم. هر چه طبیعی و آزاد باشیم کودک درون فعال تر است.
– چند نمونه از مسدود کننده های کودک درون : خجالت – نگرانی از برداشت های دیگران – برداشت ها و نگرش های محدود کننده خودمان
– چند استفاده دیگر از کودک درون : وقتی کودک خجالتی بروز می کند با کمک کودک بازیگوش می توان به آن غلبه کرد. یا همراهی بالغ به منظور غلبه بر خجالت کودک خجالتی
نکته: بدون وجود بالغ نمی توان به اتکای متقابل (مستقل بودن) رسید و بدون کودک رها شده نمی توان بالغ بود.
نکته: در هر جا و هر زمانی نمی توان با کودک درون رفتار کرد (واکنش نشان داد).
زمان پایان نشست :
۷:۳۰ نشست را به اتمام رساندیم.
برنامه نشست آینده :
ادامه کتاب ” هیچ کس کامل نیست” را بررسی خواهیم کرد. (کتاب این ماه در ادامه ماه گذشته)
دبیر نشست سینا است.