با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
درود بر همراهان عزیز
می خوام در مورد تحلیل رفتار متقابل بنویسم که به تصمیم گیری مربوط می شه
شما برامون بنویسید که تصمیم گیری با انگیزه در ارتباط هست؟
آقای اریک برن در نظریه تحلیل رفتار متقابل خودآگاه رو شامل سه عنصر والد و بالغ و کودک می دونه
در چند مطلب به این موضوع اشاره کردم
>امشب می خوام با یک مثال کارکرد این سه عنصر بالغ، کودک و والد رو توضیح بدم و این یک مثال کاربردی هست که می تونید با عمل به اون به خیلی از مسایل ذهنتون پاسخ بدید
من برای نظری تحلیل رفتار متقابل یک مثالی ابداع کردم که از شیشه اتومبیل کمک می گیرم
شیشه خودرو قابلیت بالا و پایین رفتن داره
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
کودک درون ما خیلی مواقع دوست داره که باد صورتش رو نوازش بده پس می خواد که شیشه ماشی پایین باشه
والد درون ما می گه بهتره شیشه رو بدم بالا وگرنه سرما می خورم
ما بسیاری اوقات این خودگویی ها رو با خودمون داریم
در مواردی که می خواهیم بین دو یا چند موضوع یکی رو انتخاب کنیم
این موضوعات ممکنه درونی و ذهنی خودمون باشند یا چیزهایی در بیرون باشند که لازم باشه انتخاب کنیم
در موقعیت شیشه خودرو لازم هست که بالغ بیاد وسط و تصمیم نهایی رو با تحلیل منطقی بگیره
پس بالغ درون با منطق و تحلیل تصمیم نهایی رو می گیره
پس لازمه که تشخیص بدیم که کدوم خواسته خواسته والد درون هست، کدوم خواسته، خواسته کودک درون هست و والد چطور می شه که وارد مساله می شه
بالغ که حاضر می شه یعنی ما به خودمون می گیم که در مورد موضوع فکر و تحلیل کن ، بالغ بررسی رو شروع می کنه
بالغ می بینه که خودرو در حال حرکت با سرعت بالا هست و باد با سرعت به صورت ما برخورد می کنه در ضمن هوا سرد و پاییزی هست
بنابراین نظر والد درون رو تایید می کنه و تصمیم نهاییش این می سه که شیشه رو بدیم بالا
حالا اگه در یک روز بهاری گرم با سرعت کم در حال حرکت باشیم، بالغ تحلیل می کنه و می بینه که باد ملایم ضرری نداره و کودک می تونه که از نوازش باد لذت ببره، پس نظر کودک رو می پذیره و ما از نوازش باد لذت می بریم
پس نه والد و نه کودک درون ارجحیت ندارند بلکه این بالغه که تصمیم نهایی رو براساس مقتضای زمان و مکان می گیره
پس لازمه که همیشه هوشیار باشیم که بالغ خودمون رو در موقعیت های مختلف فراخوانی کنیم تا در زمان و مکان نامناسب در دام والد یا کودک درونمون نیافتیم
خیلی از مواقع والد یا کودک سبب تصمیم های بسیار نادرستی می شند
اما در عین حال هر دو والد و کودک هم در بسیاری از مواقع ما رو در زندگی بهتر همراهی می کنند
در شب های بعد در مورد اینکه این عنصرها چطور شکل گرفتند و چطور می شه اونها رو شناسایی کرد می نویسم
به طور مثال هر فکری که به دنبال لذت بردن هست از کودک درون ما میاد
این یک نظریه هست و نظریه کاربردی هست که در بسیاری از موارد می تونه به ما کمک کنه
اگر سوالی هست در خدمتم
شاداب و سلامت باشید