با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
شعر دوشیزه گان تگرگ (اندیشه)
دوشیزه گان تگرگ
در کناره
در کارِ گرد آوردن نمک اند.
آنان، از آن سان خمیده پشت
قادر به رؤیت دریا نیستند.
زورقی با بادبان سپید
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
از پهنه ی دریا به جانب ایشان اشارتی می کند.
دوشیزگان
او را نمی بینند
و زورق
از اندوه
به تیره گی در می نشیند.
============================================
شعر دوشیزه گان تگرگ برگرفته از کتاب : گزیده یی از اشعار شاعران بزرگ جهان
از احمد شاملو
ناشر: موسسه انتشارات نگاه
============================================
بر اساس باور و اندیشه ام برداشتم از این شعر (هست) این گونه است.
در شعر دوشیزه گان تگرگ، دوشیزه انسانی است که هنوز اندیشه اش به چالش یک اندیشه دیگر در نیامده است. و ذهنش هنوز دست نخورده و باکره و خویشتن خویشش نیز ناورزیده و ناآزموده مانده است.
در شعر دوشیزه گان تگرگ می خوانیم که این دوشیزه گان از برای پرداختن به کار روزانه و خم شدن پشت شان به سوی زمین و کناره دریا، توانا به دیدن دریای آزاد و رها(اندیشه کردن و ورزیده شدن) نیستند. قایقی از دوردست با بادبان سپیدش از دوردست در دریای اندیشه به آنان نشانه ای برای اندیشیدن و شنا کردن و ورزیده شدن می دهد. و این دوشیزگان ناآگاه، این نشانه را نیز نمی بینند و در تاریکی نادانی و ناآگاهی خودشان غرق می شوند و آن قایقران و قایقش نیز از اندوه منفعل ماندن آنان تا امید دیگری برای برافراشتن بادبان سپید دیگری برای آن دوشیزه گان و دیده شدن، به تیره گی در می نشیند.
بردیا گوران
سایت نیک اندیشان
نوشته شده توسط بردیا