کسانی که او را می شناسند هم صدا فریاد می زنند که او خواننده، او ترانه و او همان موسیقی است او از طریق آوا حرف می زند و در هر ملودی آشکار می شود. «نظیر شاعر صوفی» تقریباً اکثر ما می دانیم که صداها تأثیراتی مطلوب و مخرب بر زندگی ما بخصوص بر سلامتی مان می گذارند و عبارت موسیقی درمانی را شنیده ایم. اگر به تاریخ نگاهی بیاندازیم، می ببینیم که درتمام دوران، صوت و موسیقی با طبابت پیوند داشته اند و در برخی ادیان و فرهنگ های کهن از ریتم طبل ها، نواختن زنگ ها، خواندن ذکرها و سرودهای مذهبی یا آیینی برای دفع بیماری و ارواح ناپاک از کالبد بیماران استفاده می شده است. حتی بعضی از بزرگان هم اصوات و یا موسیقی خاصی را برای درمان بیماری ها و موسیقی درمانی بکار می گرفتند. به هرحال نواهایی این چنین ، تأثیرات بسیار قدرتمند و شفابخشی بر حال بیماران می گذاشت و باعث صحت و سلامتی آنها می شد. این نکته، یعنی استفاده از برخی اصوات و موسیقی یکی از توصیه هایی است که در روش های درمانی طب مکمل وجود دارد. به طور کلی در این روش های درمانی از امواج صوتی برای معالجه بیماری ها استفاده می شود. مثلاً یکی از آنها استفاده از اصوات آغازین است که ریشه در طب کهن هند دارد. این روش اعتقاد دارد که اصوات بخصوصى تأثیرات مثبتی را بر بدن و ذهن ما مى گذارند. این الگوهاى صوتى بازتاب ارتعاشات آغازین طبیعت هستند. اگر ما به این اصوات گوش بدهیم و یا آن را تکرار کنیم، فرکانسهاى بنیادینی را در درون آگاهی مان احیاء می کنیم و هوشیارى مان را با نخستین نوسانات قوانین طبیعت هماهنگ و همنوا مىسازیم، در نتیجه تعادلى در سیستم روانى – فیزیولوژیکى خود ایجاد مىکنیم. درمان از طریق اصوات آغازین بر این پایه استوار است که ذهن ما مىتواند به سطح کوانتوم برگردد و اصوات معینى را که احتمالاً در مقطعى از مسیر تغییر شکل دادهاند، بکار گیرد و به این ترتیب تأثیر عمیق شفابخشى را در بدن ما برجاى بگذارد. اصواتی هم وجود دارند که از دهان ما خارج می شوند و می توانند بر جریان انرژی بدن مان تأثیر بگذارند. به این دلیل که ما در حالت ناراحتی یا بیماری و شرایط استرس از خود صداهایی خارج می کنیم. این اصوات باعث می شوند که فشارهای وارده بر اندام های داخلی از طریق شش ها کاهش پیدا کنند. در بررسی های بعمل آمده مشخص شده که اصوات مختلف بر روی ارگان های مختلف بدن تأثیر می گذارند. مثلاً اصوات معینی در طب چینی وجود دارند که این کار را انجام می دهند. به طور نمونه در سرماى شدید هوا، صوت «شی» همراه با جمع کردن اعضاى بدن به داخل و تنفس عمیق، باعث گرم شدن بدن ما مىشود. یا درد ناشى از بریدگى، با صوت «شوو» و دمیدن در ناحیه بریده شده تخفیف پیدا می کند، همچنین این صوت باعث آرامش کبد شده و آرامش این عضو به نوبه خود باعث کاهش خونریزى مىشود. صداى «های» باعث مىشود که نیروى بدنى ما افزایش پیدا کند و «ها» تب را کاهش مىدهد .از تمام این مشاهدات نتیجهگیرى شده که اصوات مختلف بر روى اعضاى گوناگون بدن تأثیر مىگذارد و از آنجایى که ارگانهاى مختلف به کانالهاى انرژى مربوط هستند، جریان انرژى از این اصوات تأثیر مىپذیرد. دراین شیوه از شش صوت براى هدایت نیروى حیاتى «چى» استفاده می شود. هر کدام از این شش صوت با بعضی ازاندام های بدن ما در ارتباط است و اختلالات خاصی را برطرف می کند. یک روانشناس انگلیسی به نام «پال نیوهام» که در زمینه روانشناسی صدای انسان تخصص دارد، سیستمی به نام صداهای شفابخش را بنیانگذاری کرده است. اوعقیده دارد که ما با رها کردن صدای خودمان می توانیم روح خود را نیز آزاد کنیم و خود را از محدودیت و قفل هایی که برای خود ساخته ایم، آزاد نمائیم. پال نیوهام با ابداع روشی جدید با استفاده از ترکیب آواز و صدا، به معالجه و درمان ناراحتی های مراجعین درکلینیکی که مدیریت آن را به عهده دارد، می پردازد. مراجعین روح و روان خود را به وسیله عمق صدای وجود خود که ازطریق تحقیرشدن ها، مصائب، درگیری ها و شکست های زندگی به فراموشی سپرده شده اند، احیاء می کنند. نوع دیگری ازبکارگیری صوت برای درمان، موسیقی درمانی است و یکی ازموسیقی های شفابخش به موسیقی ودایی یا «گاندارواودا» شهرت دارد که این موسیقی هم ریشه در طب کهن هند دارد. موسیقى ودایى یا گاندارواودا شاخهاى از ادبیات گسترده ودایى است که مفهوم آن «دانش الحان موسیقى» است. موسیقى گانداروا به گونهاى دقیق و حساب شده تنظیم شده است که مىتواند تأثیرات مثبت و قابل توجهى را بر بدن و سلامتى آن بگذارد. و موسیقی درمانی به حساب می آید. همانطور که مىدانیم بدنهاى ما نسبت به دگرگونىهایى که بازتاب ریتم متغیر طبیعت هستند، واکنش نشان مىدهند. تنها ضربان نبض ما نیست که در شب آرام مىشود، بلکه تمامى گیاهان و جانوران نیز در هماهنگى با چرخه ویژه خود واکنش نشان مىدهند. موسیقى گانداروا، آن ارتعاشات بنیادى را در برمىگیرد که در هر لحظه زمانى در طبیعت به تپش درمىآیند. در واقع در متون کلاسیک ودایى، فهرستى از مواقع معین براى اجراى راگاهاى (ملودىهاى) مختلف ذکر شده است. به طور مثال، اجراى یک راگا در طول روز به تولید انرژى و ایجاد تحرک براى فعالیت کمک مىکند و راگاى دیگر موجب آرامش پس از صرف غذاى عصرانه مىشود. موسیقى ودایى بر اهمیت این دورههاى طبیعى شبانهروز تأکید دارد. این روش مدعی است که اگر موسیقى ودایى را در ساعات مناسب گوش دهیم، نحوه فعل و انفعالات طبیعى را هموار و آسان مىکنیم و اجازه مىدهیم که ذهن و بدن مان، بدون تلاش در هم نوایى با قانون طبیعت عمل کند. براى نواختن موسیقى گانداروا از سازهاى «سىتار» و «طبلا» همچنین فلوت هندى یا یک ساز سه سیمى به نام «وینا» استفاده مىشود. گاندارواودا را مىتوانیم در محیط خانه و حتى هنگامى که کسى در منزل نیست، بکار گیریم. به استناد عقاید سنتى و علمى، این موسیقی درمانی مىتواند حتى بدون حضور ما داراى تأثیر احیاءکننده و تعادلبخش در محیط خانه باشد. گاندارواودا ابزارى نیرومند براى ایجاد هماهنگى و آرامش تلقى مىگردد که گفته مىشود، اگر به شیوهاى درست نواخته شود، تأثیراتی جهانى به جا می گذارد. به هر صورت در حال حاضر روش های کهن و جدید بسیاری در زمینه اثرات درمانی صوت و موسیقی وجود دارد. بخصوص در سالهاى اخیر، در بسیاری کشورها از موسیقى براى پیشگیرى و درمان بیمارىها، آرامش، تمرکز ذهن و تقویت خودآگاهی استفاده مىشود. مؤسساتى مانند «موزاک» به تهیه موسیقى متن براى تأثیر بر خُلق و خو و رفتار افرادى که در دفاتر، صنایع و محیطهاى عمومى و تجارى کار مىکنند، اقدام کرده است. در حال حاضر انجمنها و سازمانهاى موسیقی درمانی متعددى در دنیا تأسیس شدهاند و در بیمارستانها و مدارس، مراکز بهداشت روانى و خانه سالمندان از موسیقى در درمان ناتوانىهاى جسمى، بیماران مادرزادى، تسکین اضطرابهاى مرتبط با عملهاى جراحى و تسکین تنشها و دردها و آمادگى براى زایمان و… استفاده مىشود. به این دلیل که تحقیقات و آزمایشات علمی نشان داده اند که فعالیتهاى مختلف ریتمیک موسیقى و درجات مختلف ضربات اصوات (محرک، آرامبخش) تأثیرات مختلفى روى واکنشهاى روانى، ضربان نبض، تنفس، فشارخون و امواج مغزى … دارد. دکتر «دفوریا لین» پایه گذار برنامه موسیقی درمانی در مرکز سرطان بیمارستان دانشگاه ایرلند، تجربیات زیادی در زمینه درمان از طریق موسیقی داشته و سرطان سینه خودش را نیز با موسیقی درمان کرده است. دکتر لین و همکارانش هم اکنون درباره تأثیر نیروی موسیقی بر بدن و کاهش هورمون هایی که باعث ایجاد سرطان می شوند، مشغول پژوهش هستند. تأثیرانواع مختلف موسیقی نه تنها برروی انسان بلکه برروی تعداد بىشمارى از گیاهان و حیوانات ثابت شده است. براى مثال مرغ ها تحت تأثیر موسیقى هماهنگ، تخم بیشترى مىگذارند و گاو شیر بیشترى مىدهد، در حالىکه موسیقى های ناهنجار و ناهماهنگ تأثیر معکوسی را به جاى مىگذارد. حالا با این همه تحقیقات و بررسی ها در مورد موسیقی و تأثیرات آن که فقط کمی از آن را گفتم، شما چه موسیقی هایی را برای گوش دادن ترجیح می دهید؟ آیا تأثیرات اصوات و یا موسیقی خاصی را بر روی خودتان امتحان و یا احساس کرده اید؟ فکرمی کنید چرا انتخاب موسیقی مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است؟ بد نیست بدانیم که هریک از مراکز انرژی (چاکراها) در بدن ما با نتی از موسیقی در ارتباط است و تمام این مراکز از موسیقی تأثیرمی پذیرد. سمفونی های کلاسیک، اپراها وهمخوانی ها درحین اجرا بر چند مرکز انرژی تأثیر می گذارند. آهنگ های «راک» و «هوی متال» با ریتم های بلند و به هم پیوسته شان باعث تحریک بیش ازحد مراکز پایینی شده و تعادل جریان انرژی را در بدن بهم می زنند واثرات مخربی را همچون عصبانیت وپرخاشگری بوجود می آورند و اغلب موسیقی های محلی برچاکرای قلب تمرکز دارند و ضربه های طبل بومیان برتمام مراکز حیاتی اثر می گذارند، به همین دلیل است که گاهی طبال و شنوندگان در خلسه عمیقی فرو می روند. به نظرمی رسد هدف انواع موسیقی درعصرحاضر این است که تمام مراکزحیاتی دربدن را دوباره به حالت تعادل برگرداند و به سلامتی، رشد و ارتقاء آگاهی و شکوفایی توانایی های بشرکمک نماید. برای همین گوش دادن به هرنوع موسیقی مناسب نیست. همه ما انواع مختلف موسیقی را که می تواند احسساسات ما را برانگیخته کند، می شناسیم. موسیقی درمانی می تواند اثری آرام کننده و تسکین دهنده داشته باشد وتعادل و هماهنگی ایجاد کند، می تواند الهام بخش باشد و یا ما را به حرکت وادارد و یا پوچ و بی محتوا و حتی مخرب باشد و احساس یأس و ناامیدی در ما ایجاد کند. پس اگر می خواهیم مراکز انرژی دربدن مان را به وسیله موسیقی فعال و هماهنگ کنیم و موسیقی درمانی ، بهتراست در انتخاب موسیقی دقیق باشیم. اگر به قطعه ای گوش می دهیم که ما را آرام می کند، آگاهی مان را بسط می دهد و باعث می شود که سکوت و حضورخداوند را بیشتراحساس کنیم، می توانیم برای درمان از آن استفاده کنیم. چون من مطمئنم بهترین، زیباترین و دلنشین ترین موسیقی، نوایی است که در حضور خداوند شنیده شود. پس سعی کنیم گوش و هوش مان را جز به آن موسیقی که حضور او را در خود داشته باشد، نسپاریم. |