قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
 ۲۱ شهریور ۱۳۸۵موسیقی درمانیآرین
موضوع موسیقی درمانی بود.

حاضرین در این نشست :  سعید ، آرزو ، مهدیه ، حسن ، حمید ، آرین ، بردیا،پویا و شهاب عزیز بودند.

در این نشست :

معرفی کتاب از سعید

سخن نغز از آرین

 

یک سه شنبه،همان پارک سبزو دوست داشتنی…

به رسم دوستی منتظر ماندیم تا همه گرد هم آیند و بزم همراهی اندیشه هامان را جشن بگیریم.بعضی ها به موقع و بعضی ها به تاخیر حاضر شدند.

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

 

پس از بر قراری نظم بین دوستان حاضر در نشست و اعلام شروع جلسه ،بر اساس قوانین دوستانی که در خواست وقت داشتند درخواست خود را به قرار زیر به دبیر اعلام کردند:

یکی از دوستان درخواست ۲ وقت و هر یک به مدت ۲ دقیقه و دیگری درخواست ۲ دقیقه

 

قبل از هر چیز آیین نشست توسط آرین برای دوستان خوانده شد.

معرفی کتاب

سپس معرف کتاب بود و یک دایره از آدمای نیک اندیش، که همه منتظر بودن در مورد کتابی که می خواست معرفی کنه بشنوند.این بار دوباره نوبت رسیده بود به پائولو کوئلو و کتابی که نظر او را به خودش جلب کرده بود – زهیر – این کتاب از انتشارات کاروان و ترجمه ی آرش حجازی است.

او به مطالبی در مورد شخصیت پائولو کوئلو و زندگی نامه ی وی اشاره کرد.سپس در مورد کتاب و برداشت شخصی خودش صحبت کردو با صدای گرمش قسمت هایی از کتاب را برای همه خواند.

او به تفاوت های این اثر با بقیه آثار پائولو اشاره کرد. اون  معتقده در این کتاب پائولو مثل همیشه ننوشته.این بار داستان همین نزدیکی هاست،داستان یک تجربه در زندگی

که هر کسی میتونه برداشت خودش را داشته باشدوتصویر های مختلفی از آن در ذهن خود بسازد.به نظر اون مشکلات اجتماعی ما بسیار حاد است.

 

پس از معرفی کتاب، آرین قسمتی از کتاب ” چنین گفت زرتشت” به نام ” زالو ” را برای همه خواند و دیگران به گفتار او گوش سپردند.

 

حالا نوبت دوست ما بود تا از وقتی که ابتدای نشست در خواست کرده بود استفاده کنه.

۲ دقیقه اول او اختصاص یافت به پیشنهاد وی برای بازدید از موزه ی هنر های معاصر

برای فردا چهار شنبه … بعضی از دوستان علاقه نشان دادند که قرار شد بعد از جلسه برنامه را با وی هماهنگ کنند.

 

۲ دقیقه ی بعدی یکی از اعضا برای چندمین بار برای پیدا کردن مکانی مناسب فصل پاییز جهت اجرای نشست های هفتگی به نظر خواهی پرداخت.دوست دیگری پیشنهاد داد که با یکی از اعضای داوطلب این مسئولیت را بپذیرد.

۲ دقیقه از وقت های درخواستی مانده بود تا رسیدن به نوشیدنیها و بخش پذیرایی… ۲ دقیقه ی دیگر یکی از دوستان بوی خداحافظی می داد.اون دانشجوی اهوازه و همین روزا باید همشاگردی سلام بخونه و عازم سفر بشه.مدتی کنار ما نیست که جاش هیچی نمیشه گذاشت…حتی گل! همه برای او آرزوی موفقیت کردند.

 

ما هنوز تو حال و هوای خداحافظی بودیم که دیدیم یه چیزی داره تو دست بچه ها دست به دست می چرخه…بله اشتباه نکردین…لیوانای یک بار مصرف پذیرایی.حدودا” ۱۵ دقیقه پذیرایی داشتیم و بچه ها با هم گپ میزدند.

درباره موسیقی

بعد از پذیرایی آرین آیین گویمان که قبل از شروع هر بحث در نشست های هفتگی خوانده می شود را برای همه خواند و با اعلام موضوع بحث از پیشنهاد دهنده ی بحث  خواست تا در مورد آن توضیح دهد.این موضوع توسط رای گیری در سایت نیک اندیشان انتخاب شده بود.

او نیز با تعدادی سوال موضوع و دلیل انتخاب آن را برای گروه توضیح داد.

– موسیفی درمانی چیست؟تعاریف خود را از آن ارائه دهید

– به چه شیوه هایی می توان از موسیقی درمانی استفاده کرد؟ به طور مثال از طریق تاثیر آن توسط رقص،آهنگسازی و نواختن آلات موسیقی یا گوش دادن به موسیقی یا…

– چه بیماری هایی از این روش قابل درمان هستند و تاثیر این روش تا چه حدی است؟

– اگر در این روش تجربه ی شخصی تا به حال داشته اید در مورد آن توضیح دهید.

 

طبق آیین نشست و گویمان هر یک از اعضا تمایل خوذ را برای صحبت کردن در مورد موضوع را با بلند کردن دست به دبیر اعلام کردند.

 

نوبت اول به دوستی رسید که این روزها هدایت گروه را به عهده داره.اوگفت برای صحبت کردن در مورد موسیفی درمانی پیش از هر چیز باید دریابیم که موسیقی چیست؟ و کلا” قدرتهای موسیقی چه ها هستند؟آیا موسیقی قدرت درمانی دارد؟و منظور از درمان با استفاده از موسیقی چیست؟

 

دبیر جلسه پس از صحبت وی تعداد کسانی که در زمینه ی موسیقی فعالیت داشته اند را جویا شد.بعضی از دوستان حاضر به این پرسش پاسخ مثبت دادند.

 

دوستی در مورد بعضی تجربه های شخصی خود و تاثیر موسیقی در زندگی خودش صحبت کرد.

 

دوست دیگری مجددا با کسب اجازه سوالاتی که خودش مطرح کرده بودرا پاسخ داد…در پاسخ به سوال موسیقی چیست گفت:موسیقی تخلیه ذهنی فرد سازنده است،فرکانس های فیزیکی که با فرکانسهای گیرایی شنونده ایجاد ارتباط می کند.او در مورد تجربه ی شخصی خودش به موردی اشاره کرد که زمانی که حس تعلیق در خودش داشته با گوش کردن یک موسیقی متال مشکل خود را مرتفع کرده است.جالب تر اینکه به چنان درکی از این موسیقی رسیده که فقط با گوش سپردن به آن توانسته حسی پیدا کند که بعد ها خیلی نزدیک به کلیپ این موسیقی بوده است .او یکی از علاقه مندان پرو پا قرص موسیقی متال است.

و صحبت خودش را با این سوال تمام کرد که آیا هر آهنگی موسیقی است؟

دوست دیگری  که دانشجوی یک شهر دیگر است از دلتنگی و بی قراری خود در روزهای اولیه در خوابگاه اشاره کرد و گفت که بعضی اوقات هیچ چیزی مثل موسیقی درمانگر نیست.

روز بی قراری داشته و یک هم اتاقی که علاقه ای به موسیقی نداشته.در یک فرصت مناسب بدون حضور هم اتاقی با گوش دادن به یک موسیقی به سطحی آرامش رسیده.

 

یکی دیگر از حاضرین گفت درمان از طریق موسیقی نیاز به تجربه تبحر و تخصص داره.یک بیمار پس از مرحله ای که تشخیص داده شد موسیقی درمانی روی اوموثر خواهد بود باید مورد تحلیل یک روانشناس قرار گیرد که او بتواند موسیقی که ممکن است موثر باشد را انتخاب کند.

 

یکی از اعضا معتقده ما موسیقی را می شنویم ولی گوش تنها راه ورودی و درک موسیقی نیست.موسیقی رابطه ی مستقیمی با احساس داره و حس شنوایی به تنهایی کارامد نیست.

 

دوست دیگری در مورد چاکرا ها در بدن ما گفت و بر اساس آن تحلیل کرد که موسیقی های هم بسامد با چاکراها،یکی دیگر از راه های ورودی موسیقی است و موسیقی رابطه مستقیمی با سیستم عصبی و چاکراها در بدن دارد.هر چاکرا موسیقی خاص خود را دارد.موسیقی های هم بسامد با چاکرا ها می توانند نقش درمانگر داشته باشند.

این دوستمان هم به یک تجربه ی شخصی اشاره کرد و گفت در زمان شنیدن موسیقی حس هنر مند در وجودش زنده می شه.و منبع بزرگی از انرژی در وجودش شارش پیدا میکنه.

 

آرین در مورد حرف (گوش راه ورودی موسیقی نیست!) گفت : قبول داره که بتهون یکی از نوابغ موسیقی جهان از نعمت شنوایی محروم بوده ولی اولین راه ورود موسیقی به مغز گوش است.احساس به تنهایی توانایی درک نخواهد داشت.همانطور که گوش به تنهایی از درک موسیقی عاجز خواهد بود.آرین در پایان حرفش این سوال و مطرح کرد که آیا آواز هم نوعی موسیقی است؟

 

نظریکی از دوستان این بود که هیچ کس نخواهد توانست خودش را از طریق نواختن موسیقی درمان کنه.یا هیچ پزشکی نمیتونه به بیمارش تجویز کنه که شما با نواختن موسیقی درمان خواهید شد.شاید کسی بتونه با نواختن موسیقی دیگری را درمان کنه.چرا؟ چون بیمار ممکنه هیچ آشنایی با موسیقی نداشته باشه.

 

یکی از اعضای دوست داشتنی و صادق گروه در ابتدای صحبتش اعتراف کرد زیاد از موسیقی نمی دونه…گوش با تجربه ای برای شنیدن موسیقی و تحلیلش نداره و تا به حال نوازنده ی سازی نبوده…ولی معتقده اینها مهم نیست حتی کسی مثل اون هم تونسته از موسیقی انرژی بگیره.گفت نمی تونم بگم درمان قطعی شدم ولی موسیقی برای من تا به حال بارها نقش مسکن داشته.اون میگه تجربه ی موسیقایی شنونده و بیمار روی روند درمانش تاثیری نداره.

 

یکی از دوستان در ادامه ی حرف قبلی   به خواهرش اشاره می کنه که لیسانس موسیقی داره و در بحثی که با او داشته گفته من و برداشتهای علمیم از موسیقی هیچ وقت نمی تونم همون لذتی را از گوش کردن موسیقی ببرم که تو می بری.چون اون هنگام گوش کردن به موسیقی در حال تجزیه و تحلیل آن است.همچنین در جواب آرین گفت که آواز هم می تونه موسیقی باشه.

 

یکی دیگر از اعضا در مورد رقص درمانی حرف زد و گفت که هم بسامد شدن موسیقی با جسم میتونه تجسم خارجی به همراه داشته باشه که رقص رو میسازه.

 

دوستی به تجربه ی موسیقی خودش اشاره کرد و گفت این تجربه ریشه در دوران طفولیتش داره زمانی که مادرش براش شعر هایی و آواهایی رو به صورت لالایی زمزمه میکرده.اون موسیقی کار میکنه و به گفته ی خودش به صورت آماتور.

 

آرین در مورد تاریخچه ی طنزی از موسیقی حرف زد و گفت شاید خواستگاه موسیقی چیزی مثل این داستان باشه که…روزی سنگی روی پای سرخپوستی می افته و سرخپوست جیغ می زنه.راییس قبیله از این صدا خوشش می آد و از فردای اون روز همه ی سرخپوست ها را کار هم می چیده و با سنگ روی پای آنها می زده تا موسیقی ایجاد کنه.

 

حرفای زیاذ دیگری هم بین اعضا رد و بدل شد ولی درج همه ی حرفا از حوصله ی گزارش خارج خواهد بود.

 

در پابان از همه ی دوستان که در جلسه ای که من دبیری آن را به عهده داشتم همکاری کردند متشکرم. دبیری هفته دیگر با بردیا خواهد بود.

 

گزارش تنظیم شده توسط آرین             ۲۱/۰۶/۱۳۸۵

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

پست قبلیNext Post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 65 = 72