قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
۸۵.۱۰.۲۶بحث : خرد و خرد ورزی + کتاب : حقوق زنان و حقوق بشرسیاوش
نشست هفتگی گروه در یک روز زمستانی به روزگار ۲۶/۱۰/۸۵ با حضور همراهان: حمید،ساسان،آرزو،سمیه،فریبرز،مینا،بردیا،سعیده،سیاوش،شیوا،مهدی،شهرام،سینا،فروغ،اعظم در ساعت ۰۵:۲۹ رسمیت یافت و به دبیری سیاوش آغاز شد.آرزو و سمیه به ترتیب از دبیر جلسه وقت خواستند.

موضوع نشست خرد و خرد ورزی بود و کتاب حقوق زنان معرفی شد.

پس از معرفی کتاب توسط آرزو (توضیحات در مورد کتاب در اولین فرصت به این بخش اضافه خواهد شد) ارزو از وقت درخواستی خود استفاده کرد و از تمامی بچه های گروه خداحافظی کرد و اعلام کرد که تا مدتی نمیتواند گروه را همراهی کند.سمیه نیز در ادامه صحبتهای آرزو و با استفاده از وقت درخواستی خود نیز از بودن با همراهان گروه ابراز خوشحالی کرد و او هم نیز اعلام کرد که مدتی نمیتواند گروه را همراهی کند.سیاوش به عنوان دبیر جلسه از همراهی این دوستان در این مدت تشکر کرد.سپس سخن نغز توسط شیوا خوانده شد.سخن نغز این هفته نیز برگرفته از کتاب «راز» نوشته بگوان اشو نویسنده نامدار هند بود.با هم نگاهی به این سخن میاندازیم:

سعدی شاعر بزرگ قرن است و یک و یک فیلسوف بزرگ،او یک خردمند است و یادت باشد،منظورم از «خردمند» این نیست که او زیاد میداند نه دانش ربطی به خرد ندارد.یادت باشد که دانش یک جایگزین است.یک جایگزین کاذب برای خرد،خرد در آگاهی تو می روید ولی دانش را در تو میکارند و به تو تحمبل میکنند.تو داشن را از دانشگاه فرا می گیری ولی خرد را را از زندگی، هیچ دانشگاهی نمیتواند به تو خرد بدهد.تو باد زندگی را زندگی کنی تو میتوانی دانش را از کتابها و متون مقدس،آموزگاران و تجربه های دیگران و خودت به دست آوری ولی خرد پدیده ای کاملا متفاوت است.انسان تنها زمانی خرد را به دست می آورد که در مقابل جهان هستی باز آسیب پذیر باشد و در عشقی عمیق نسبت به هستی باشد.

خرد از مشاهده گری می آید،خرد با مطالعه بلکه با هشیاری نه با تمرکز بلکه با مراقبه حاصل میشود.انسان فقط باید به شکوه بی نهایتی زندگی نام دارد باز باشد.باید نسبت به همه چیز باشد .شخص باید بدون داوری با باشد،انگاه خرد فرا می رسد.

آنوقت حتی افتادن یک برگ پوسیده و مرده از درخت هم میتواند به تو خرد ببخشد.میتواند به تو خرد ببخشد.میتواند به تو رویارویی زندگی را نشان دهد،میتواند پیام مرگ را به تو بدهد.و شیوه ای که ان برگ بر زمین میافتد و با وقار و بدون ترس-می تواند به تو خردی بدهد که چگونه باید مرد.گل سرخ در بامداد می شکفد و در عصر رفته است ،با آمدن مسرور بود و با رفتن سرور است.اگر داوری کنب مانع خرد خواهی بود.اگر انتخاب کنی مانع می شوی،اگر محکوم کنی،مانع خواهی بود و اگر ارزش گذاری کنی از وقوع خرد جلوگیری خواهی کرد.فردی که بخواهد خرد بر او ببارد باید فقط شاهد خالص باقی بماند.او بدون تفکر نگاه میکند.او تنها یک آئین است که بازتاب میکند او نتیجه گیری نمیکند،او عجله ای ندارد.او هرگز دانش جمع آوری نمیکند.او به آموختن ادامه میدهد و ادامه میدهد ولی هرگز دانش اندوزی نمیکند.

 

خردمندی با کوشش به دست نمی آید،انسان میتواند پر دانش شود،این یک سرمایه گذاری enterprise،دانش را میتوانی کاشت کنی ولی نمی توانی خردمند بشوی،خرد شدنی نیست،بودنی نیست.شدن روندی از زمان است:امروز این مقدار دانش داری و فردا بیشتر و روز بعد بیشتر و همینطور…ول خرد یک کیفیت است و کمیت نیس.کمیت را میتوان بیشتر کرد ولی خرد هیچ گاه کم و زیاد ندارد،یک کیفیت است.

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

خرد رویدادی ناگهانی است و تدریجی نیست.چنین نیست که تو خردمند هستی و لحظه ای بعد خرد بیشتری داردو روز بعد خردمند میشوی و همینطور….تا روزی که کاملا خردمند شوی!نه،خرد ناگهان رخ میدهد.وقتی از زندانی که جامعه براست آفریده رها شوی ،خرد رخ میدهد.وقتی دوباره کودک شوی خرد رخ میدهد.

تا زمانی که به آن آزادی که با آن زاده شده اید نرسید،نمیتوانید وارد سکوت خداوند شوید.هر آنچه را که جامعه به تو داده دور بینداز:شخصیت،اخلاق،مفهوم خوب و بد،جدائی بدن و روح،شکاف بین زمین و بهشت،هر آنچه را که جامعه به تو تحمبل کرده دور بینداز،دوباره معصوم شو، لوحی سپید شو،و ناگهان خردمند هستی.

هیچ چیز سبب خرد نیست،سبب خودش از قبل وجود دارد،تو خردمند زاده شده ای ،خرد طبیعت توست،آنچه موردنیاز توست این است که تمام تظاهرات را که خودت کاشته و پرورده ای دور بیندازی.انچه مورد نیاز است یک کشف مجدد است.

دانش به خرد شخصی نمی گرد،دانش به جنون می انجامد.داشن به اشراق ختم نمی شود،دانش به زوایای تاریک تر وجودت ختم میشود.دانش تمام شادمانی و ضیافت را از زندگی تو را دور می سازد.تمام شعرها و آواز و رقصها را نابود میکند.دانش تو را جدا میکند.

خرد میداند که چگونه باید زندگی کرد،چگونه خندید و چگونه عشق ورزید.هر چه بیشتر بدانی معرفت تو کمتر خواهد بود.سقراط حق داشت که در پایان زندگی طولانی خود بگوید:«من فقط یک چیز می دانم که هیچ چیز نمیدانم»این خرد است.

 

پس از پایان سخن نغز و معرفی کتاب طبق سنوات گذشته به مدت ۲۵ دقیقه نیز آنتراک اعلام شد.پس از استراحت جلسه یا خوانده آئین نشست نیز غاز شد.گل گفته هائی از این بحث را با هم میخوانیم.

 

 

پس از خواندن سخن نغز و معرفی کتاب طبق معمول همیشه در ادامه وقتی را برای پذیرایی از خود و گپ دوستانه اختصاص دادیم و دوستان در این فرصت سعی در محکم کردن رابطه دوستی یکدیگر و آشنائی با دوستان و همراهان جدید داشتند.

در ساعت ۲۵/۶ دقیقه آیین گفت و شنود توسط دبیر این جلسه(سیاوش) خوانده شد و بحث این نشست که در رابطه با خرد و خرد ورزی آغاز شد.

 

گل گفته هایی از این نشست را با هم میخوانیم:

خرد ورزی یعنی آگاهی داشتن از هستی ، عوامل هستی و اتفاقات هستی ، که در تمام این عوامل و اتفاقات خود ما دخالت داریم.

خرد ورزی شاید همان دانایی باشد ، یا شخصی که به مرز دانایی و خردورزی رسیده است

 

انسان خردورز در این کیهان شناور است  ، قضاوت نمی کند ، منتظر است همه چیز به سمت او برود ، به دنبال کنکاش نیست ، که با دانش هایش قضاوت کند و بفهمد

 

خرد یعنی به آگاهی رسیدن و بر اساس آن آگاهی عمل کردن ، خرد را نمی شود از کتاب یا از جایی به دست آورد ، خرد اکتسابی نیست . زندگی و معلق بودن در زندگی  ، و زندگی کردن خرد را ایجاد می کند

 

خرد به معنی قدرت حلاجی کردن و تحلیل کردن . نوع نکردن کنجکاوی و داشتن حس وارسی لحظه لحظه در زندگی . خرد خواندن علوم تجربی و انسانی نیست ، اما خود این علوم برگرفته از خرد است

 

خرد مساوی با دانایی و تفکر است

 

خرد بالاترین سطح از آگاهی است ( برای مثال ابتدا چندین داده داریم که مجموع این داده ها تبدیل می شود به اطلاعات و مجموع اطلاعات می شود دانش و خرد سطح بالاتری از دانش است

 

خرد ترکیبی از تمام دانش هاست

 

خرد پشتوانه عملی است که انجام می دهیم . کرداری که ما داریم برگرفته از یک دیدگاه یا همان کردار بالقوه است . هر عملی برگرفته از یک آگاهی و دید است

 

خرد را ادراک نیز معنی کرده اند . یعنی عاملی برای شناخت اطراف مان و یا همان آگاهی . نیرویی که در ما شناور می شود و باعث می شود ما راه درست را پیدا کنیم

 

خردورز یعنی کسی که با خرد ورزیده شده . مانند ورزشکاری که با نرمش و تمرین به آمادگی و ورزیدگی می رسد

 

در زندگی برای رسیدن به اطلاعات چون مار باش اما برای کاربردی کردنش مثل کبوتری بی منظور باش (کنفسیوس)

 

خرد اگر به معنای آگاهی باشد مواقعی است که کارهای ما به خطا می رود . پس خرد می تواند به معنای آگاهی داشتن و نداشتن باشد.

 

درک یک مفهوم فرق می کند با دانستن معنی یک لغت یا اصطلاح ، تمام تلاش در زندگی برای بیشتر لذت بردن و کمتر آسیب رساندن به دیگران است.

 

همانطور که آگاهی دارای سطح است خرد نیز خود دارای سطح است . وقتی در کردار و سطح عمل قرار داریم باید دقت خود را بالا بریم . اشتباهات باعث بالا بردن یک پله دیگر از خرد می گردد

 

خرد مفهوم مثبتی در ادبیات ما دارد ، اما کلماتی مانند کردار ، گفتار ، معنای دو سویه و دو پهلو دارند ،یعنی هم معنای مثبت دارند هم معنای منفی اما خرد معنایی مستقل و یک سو و مثبت دارد

 

خرد و خردورزی یعنی شما می توانید ، مسیر را درست تشخیص دهید و دل به شما می گوید که از کدام مسیرباید بروید خرد رسیدن این دو به یکدیگر است

 

گاهی داده ها به سمت ما می آیند و گاهی ما به سمت داده ها می رویم . این بستگی به ما دارد که دروازه را باز بگذاریم یا نه . اگر دروازه را باز بگذاریم ، داده ها می آیند و جای خود را پیدا می کنند ، این یعنی رسیدن به خرد و خردورزی

 

ما با حلاجی کردن و ارزیابی کردن می توانیم القا کنیم که ما خردمند هستیم اگر زبانا بگوییم که خردمند نیستیم

 

خرد نیازی به دانش ندارد . وقتی به خرد می رسید با یک عملکرد رها به انجام امور می پردازید.

شما لازم است همه دانش ها را کسب کنید و سپس همه را دور بریزید ، آنگاه خرد خود ظهور می کند

 

مثال چند آدم خردورز  : نیچه ، خردورزی بزرگ که در سن ۵۹ سالگی در گذشت . او مفاهیم زیادی از زندگی را فهمیده بود . مانند استادش شوپنهاور که او هم لذت زیادی از زندگی اش نبرد.

مادر ترزا : او یک عشق ورز بود .به مردم هند کمک می کرد و گزارش خود را به واتیکان می داد.

شاید اگر خردورز بود ، با این شان بزرگ ، هیچ وقت پیش پای پاتیکان تعظیم نمی کرد و او را از خود والاتر نمی دید . او اگر عشق ورزی را با خرد ورزی توام می کرد می توانست بهتر باشد .اما در برابر یک خرد ورز و عشق ورز به تمام معنی اوشو . او تمام تاریخ ایران وغرب و شرق را خوانده است و تلفیق با عرفان شرقی خود بدل شده است

 

خرد همان آگاهی احاطه شده بر جهان است . برای رسیدن به خرد نیازی به معلومات نیست . انسان باید مرحله به مرحله هدایت شود و زندگی ما را برای پذیرش یک سری حقایق مستعد می کند

 

نیاییم با معیار های دیگران زندگی کنیم ، بیاییم هر چیز را همانگونه که هست بپذیریم.

 

و جلسه در ساعت ۷:۴۵ به پایان رسید و بنا به روال همیشه دبیر،معرف کتاب و خواننده سخن نغز مشخص شد.

دبیر:سمیه       کتاب:سیاوش   سخن نغز:فروغ

 

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

پست قبلیNext Post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 + 2 =