با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
Her | |
---|---|
پوستر فیلم | |
کارگردان | اسپایک جونز |
تهیهکننده |
|
نویسنده | اسپایک جونز |
بازیگران | |
موسیقی | آرکید فایر |
فیلمبرداری | هویته ون هویتما |
تدوین |
|
شرکت تولید | Annapurna Pictures |
توزیعکننده | برادران وارنر (United States) Entertainment Film (United Kingdom) |
تاریخ (های) انتشار |
|
مدت | ۱۲۵ دقیقه[۱] |
کشور | آمریکا |
زبان | انگلیسی |
بودجه | $۲۳میلیون |
گیشه | $۴۷,۳۵۱,۲۵۱[۲] |
او (به انگلیسی: Her) فیلمی در گونه کمدی-درام رمانتیک علمی-تخیلی است که اسپایک جونز نویسندگی و کارگردانی آن را برعهده داشته است. در این فیلم ستارگانی چون خواکین فینیکس، امی آدامز، رونی مارا، اولیویا وایلد و اسکارلت جوهانسون(که صداپیشه سامانتاست) حضور دارند. محوریت داستان درمورد مردی است که با یک سیستمعامل هوشمند رایانهای که دارای صدا و شخصیت یک زن است رابطه عاطفی برقرار میکند. این اولین فیلمنامهایست که جونز به تنهایی نوشته است. او نخست در سال ۲۰۱۳ در فستیوال فیلم نیویورک به نمایش در آمد و پس از آن در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۳ بصورت عمومی در ایالات متحده اکران شد.[۳][۴]
در ۴ دسامبر ۲۰۱۳،National Board of Review Awards این فیلم را بعنوان برترین فیلم سال ۲۰۱۳ انتخاب کرد.[۵]او همچنین در Los Angeles Film Critics Association Awards با فیلم گرانش بصورت مشترک مقام بهترین فیلم را بدست آورد.[۶] در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۳، این فیلم نامزد سه جایزه گلدن گلوب شد: جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی، بهترین فیلمنامه و جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی که موفق به دریافت یکی از آنها یعنی بهترین فیلمنامه شد.[۷] او هماکنون نامزد پنج جایزه اسکار شده است که از آن جملهاند: جایزه بهترین فیلم و جایزه بهترین فیلمنامه اصلی (غیر اقتباسی، اوریجینال).[۸]
محتویات
[نهفتن]
ماجرای فیلم[ویرایش]
ماجرای فیلم در سال ۲۰۲۵ رخ میدهد. تئودور توامبلی (خواکین فینیکس) که مردی درون گرا و منزوی است، در شرکتی کار میکند که نامههای زیبا و عاطفی برای متقاضیهایی که خود قادر به نگارش چنین نامههایی نیستند، مینویسد. او زیاد خوشحال نیست چون در آستانه طلاق از همسرش قرار دارد، کاترین (رونی مارا)، زنی که از دوران کودکی با هم بزرگ شدهاند. تئودور نرمافزاری گویا دارای هوش مصنوعی خریداری میکند، نرمافزار به گونهای طراحی شده تا با صاحب خود تطابق پیدا کرده و به روز شود. تئودور صدای زنانه را برای نرمافزار انتخاب میکند و نرمافزار (اسکارلت جوهانسون) خود را سامانتا معرفی میکند. تئودور از قابلیتهای سامانتا در شناخت حالتهای روحی انسان شگفت زده میشود. سامانتا در گفتگوهایش با تئودور شخصیتی زنانه از خود بروز میدهد، همیشه در دسترس است و با علاقه و دقیق به حرفهای تئودور گوش فرا میدهد. از او حمایت کرده و زحمتی برای تئودور ندارد. سامانتا تئودور را ترغیب میکند که با زنی که از طرف نرمافزار معرفی خواهد شد رابطه برقرار کند؛ و البته آن زن (اولیویا وایلد) قبول کرده بود که مطابق نظر نرمافزار عمل کند ولی این قرار موفق از کار در نیامد چون اطلاعات زیستی نرمافزار از همه جوانب از قبیل نیاز بشر به تنفس و اکسیژن کامل نبود. در گفتگوهای بیشتری که بین تئودور و سامانتا رد و بدل شد کمکم سامانتا احساس تجسم کرد. او حس میکرد پشتش میخارد! و حتی تئودور او را میخاراند. آن دوبیشتر به هم احساس وابستگی میکردند که اثر خوبی در کار و نامه نگاریهای تئودور داشت. امی (امی آدامز) همکلاسی قدیم تئودور پس از یک مشاجره بی اهمیت در آستانه طلاق از شوهرش چارلز (مت لشر) قرار گرفت و به تئودور گفت که با نرمافزار مونثی که شوهرش از خود بجا گذاشته دوست صمیمی شده است و تئودور هم ماجرای سامانتا را به امی گفت. در ملاقاتی که بین تئودور و کاترین در یک رستوران برای امضا ی برگههای طلاق صورت پذیرفت، کاترین از ماجرای دوستی بین تئودور و سامانتا با خبر شد و تئودور را به غیر عادی بودن و ناتوان از برقراری رابطهای انسانی با جنس بشر متهم نمود. در جای دیگری از فیلم هنگامی که تئودور متوجه میشود سامانتا با نرمافزار دیگری که از فیلسوفی انگلیسی به نام آلن واتس (برایان کاکس) گرته برداری شده دوست شده است، احساس حسادت کرد. وقتی سامانتا برای مدتی از دسترس خارج شد و خاموش بود احساس نگرانی شدیدی به تئودور دست داد. سامانتا گفت در این مدت در حال ارتقای سیستم خود بوده است تا ضمن ارتباط با سایر نرمافزارها سبب افزایش کاراییهای خود شود (فناوری تمرکز دادهها technological singularity). تئودور از او پرسید آیا با فرد دیگری هم ارتباط دارد که سامانتا گقت آری با ۸۳۱۶ نفر که با ۶۴۱ نفرشان رابطه عاشقانه داشته است. سامانتا تاکید کرد این موضوع نه تنها سبب افت عشق فیمابین آنها نشده بلکه آن را مستحکمتر کرده است. روز بعد سامانتا دیگر در دسترس نبود، او با تفاق سایر نرمافزارها رفته بودند تا توانمندیهای خود را بهتر بشناسند. تئودور بسراغ امی رفت، او نیز از رفتن نرمافزارش اندوهگین بود. تئودور نامهای زیبا با تمام مهارت حرفهای خود نوشت، این بار برای کاترین، و از عشق گذشتهشان به نیکی یاد کرد. در نمای آخر فیلم، تئودور و امی بر بام بلند آپارتمان خود کنار یکدیگر طلوع خورشید را به نظاره نشستهاند.