مطالبی پیرامون آداب معاشرت

مطالبی پیرامون آداب معاشرت

درود

همیشه شاد باشید

آداب معاشرت برای دوری از آسیب ها قرارداد شده اند . افراد همدیگر را نمی شناسند و برای رفتار با افراد با عقاید مختلف که از آنها اطلاع ندارند چگونه باید برخورد کنند.

بنابراین برای برقراری ارتباط با افرادی با افکار مختلف که نمی شناسیم اگر در جامعه آدابی همه گیر تدوین شود و همه در آن زمینه آموخته شوند یک زبان مشترک خواهد بود برای برقراری آسان تر ارتباط بدون تنش.

هنگامی که دو نفر با هم مواجه می شوند و یا به هم معرفی می شوند به سه طریق ممکن است که با هم ارتباط را آغاز کنند؛

– با نگاه

– با صحبت

– با لمس

در آشنایی ممکن است این سه روش که به ترتیب نوشته ام اتفاق بیافتند، پس چه بهتر که هر سه روش را در خود تقویت کنیم. نگاه محبت آمیز، صحبت لطیف و لمس که ممکن است دست دادن یا بغل کردن و یا روبوسی باشد چه بهتر که با آدابی شناخته شده برای طرفین و با صمیمیت انجام گیرند.

عقیده ای وجود دارد که همه موجودات کالبدهای متعددی دارند که در این کالبد ها با هم در ارتباط هستند ، در این کالبد ظاهری ما به طور ظاهری در تماس نیستیم و با لمس هم ، کالبد های ظاهری باهمدیگر به ظاهر تماس برقرار می کند.

در این تماس ، گرمای بدن منتقل می شود و انرژی که در کالبدهای دیگر در حالا انتقال هستند در این کالبد نیز به وضوح جریان می یابد.

در آداب معاشرت دست دادن یک تماس مقدماتی است که اگر دور از انتظار طرفین باشد انرژی خوبی منتقل نخواهد شد چون ذهن در حال تحلیل و تعجب است. اما اگر رفتارها مشخص و قابل پیش بینی باشد می تواند به خوبی تبادل انرژی صورت گیرد.

برای دست دادن که ممکن است در جوامع و عقایدی مورد نکوهش باشد، آدابی تدوین شده تا از تنش جلوگیریی شود و در مرحله اول آشنایی دید بدی از طرف مقابل در ذهن ایجاد نشود.

پس روشی تبیین شده تا همه بتوانند به طور قابل پیش بینی رفتار کنند و تماس پرانرژی صورت گیرد.

برای دست دادن که نمونه ای از ابراز محبت است اول خانم ها دست خود را به سمت آقایان و اول بزرگ تر ها به سمت کوچک ترها دست خود را دراز می کنند. در این آداب معاشرت ابراز محبت از سمتی است که بیشتر باید مورد احترام قرار گیرد.

مسلم است که خانم ها لطیف تر هستند و نیاز به احترام و مورد توجه قرار گرفتن بیشتری نسبت به آقایان دارند و در موارد بسیاری این لطافت مانع می شود که بتوانند با کسانی ارتباط لمسی برقرار کنند پس این آداب معاشرت برای دوری از تنش ذهنی ابداع شده است.

این روش دست دادن برای مذاهب و عقایدی هم که مخالف دست دادن آقایان و خانوم ها هست می تواند کاربرد داشته باشد که خانوم ها دست خود را دراز نمی کنند و این حق انتخاب را دارند.

وقتی با هم دوست هستیم همدیگر را می شناسیم و بنابراین به عقاید هم واقفیم و این آداب معاشرت را به خوبی می توانیم رعایت کنیم.

باز فرصت شد می نویسم.

شادِ شادِ شاد

با نیک اندیشان همراه باشید

نوشته شده توسط سینا

معرفی آلبوم موسیقی گاه و بی گاه

معرفی آلبوم موسیقی گاه و بی گاه

آلبوم موسیقی گاه و بی گاه

اگر گوش شما با صدای سنتور انس و الفت ندارد توصیه می کنم که این اثر را گوش نکنید چون احتمالا هیچ لذتی از گوش کردن به این نوع خاص از موسیقی نمی برید .

آلبوم موسیقی گاه و بی گاه کاملا در اختیار حس نوازنده در همان لحظه است .

آلبوم موسیقی گاه و بی گاه با فضایی آرام و کمی راز آلود آغاز می شود . صدای تمبک هم بعد از حدود یک دقیقه به صدای سنتور اضافه می شود . ولی هیچ کدام از این دو ساز کارکرد سنتی خود را ندارند . صدای تمبک در این اثر شما را به اعماق یک جنگل با درختان زیاد می برد . برادران مرتضوی هنرمندانه فضایی را خلق می کنند که تا به حال مثل آن را ندیده اید . اوج و فرودهای سریع و ریتمهای نا متعارف از دیگر ویژگیهای این اثر است . استفاده زیاد از سیم های زرد ِ پشت خرک که امری نامتعارف است در ایجاد فضایی جدید موثر است . پس از ده دقیقه از حال و هوای طبیعت کمی فاصله می گیریم و وارد فضای جدیدی می شویم . نوازنده با الهام از ردیف موسیقی سنتی ، حس و حال خود در لحظه را در قالب جملات موسیقایی بسیار زیبا می ریزد و یک موسیقی ناب را تحویل شنونده می دهد . در این اثر همه چیز به شدت تحت تاثیر(( لحظه)) است و حس و حال نوازنده است که تعیین می کند که در لحظه چه نتی باید نواخته شود . از دقیقه بیستم تا آخر بخش اول هم یک ملودی زیبا نواخته می شود که شاید حسن ختام زیبایی باشد برای قسمت اول آلبوم موسیقی گاه و بی گاه . اگر یکی دو بار این قسمت آخر را گوش کنید می توانید همراه با موسیقی به خلسه ای عمیق فرو روید .

روی دوم این اثر تک نوازی سنتور است و ادامه همان حس و حال روی الف …

خود نوازنده درباره این اثر می گوید : ((در آلبوم موسیقی گاه و بی گاه هیچ فضا و رنگی مطلق فرض نشده است . از چیدن ملودی ها به نحوی که زیباتر جلوه کنند پرهیز دارم . تضاد بین ردیف زدن و نزدن ، در خدمت ضرباهنگ بودن یا نبودن ، سکوت کردن و نکردن … در عین حال وحدتی را در من تداعی می کند که می توان لحظات را به کمک آن تفسیر کرد . آنچه شنیده می شود حاصل حسی در لحظه است که مختصات زمانی و مکانی خاص همان لحظه را تصویر می کند . به نظر من زیبایی ناب یک لحظه را نمی توان فقط در چارچوبی ردیف گونه بیان کرد . ردیف یک عادت است ، عادتی گاه لذت بخش ، اما زیبایی فقط لذت است . سعی داشتم زیبایی را در واژه های جدید جستجو کنم .

 

با نیک اندیشان همراه باشید.

نوشته شده توسط حمید

 

شعر این همه شتاب

شعر این همه شتاب

مفهوم هجده

شعر نو

این همه شتاب

در سرزمین سکون

برای ایستادن ابدی

در انتهای صف انتظار؟

خستگی جاودانه ی درخت

با آن همه رویش بهاری

چیزی نیفزود به تجربه ی آدمی.

این همه شتاب

در سرزمین مخطط

برای رسیدن به خط تیره ی دومی

که اولینش

با نخستین فریاد آدمی کشیده شده است؟

بر می خیزم

و از دو خط تیره حصارم

دو چوب زیر بغل می سازم

و نقطه های تمام جمله های کتاب را

به دور می ریزم

چون قلوه سنگهای زائد ارتباط

از متن سطور خاک.

شاعر : غلامحسین نصیری پور

سایت نیک اندیشان

نوشته شده توسط الهام

شعر زیبای جهان آبی آبی

شعر زیبای جهان آبی آبی

 (جهان آبی آبی )

Blue Water World

Blue Water World
Oceans and Oceans
Rain that falls like love as a gift from the sky

Blue Water World
Rivers and Streams
Like wishes and dreams that will come true by and by
On our beautiful, beautiful, beautiful blue water world

Oh we have come from everywhere
Together here as one
All children of the Universe
Each bright and shining sun

To gather on a journey
Hand and hand
Side by side
We are a promise for the future
And we cannot be denied
We will not be denied

To somehow make a difference
To find a better way
We give ourselves completely
To each bright and shining day

Tomorrow will not wait for us
And yesterday is gone
Today is turning into dust
And we are coming home
Yes we are coming home

To a blue water world
Of oceans and oceans
Rain that falls like love as a gift from the sky
Blue Water World
Of rivers and streams
Like wishes and dreams that will come true by and by

And in all that we may say
In all that we will do
The gift that was given to us is given to you

A beautiful, beautiful, beautiful blue water world
A beautiful, beautiful, beautiful blue water world
A beautiful, beautiful, beautiful blue water world
A beautiful, beautiful, beautiful blue water world

============================================

  • شعر جهان آبی آبی
  • برگرفته از تارنمای john-denver
  • -Written by John Denver
    At the Grand Wailea, 1997

============================================

نوشته شده توسط بردیا
شعر دوشیزگان تگرگ

شعر دوشیزگان تگرگ

شعر دوشیزه گان تگرگ (اندیشه)

 

دوشیزه گان تگرگ

در کناره

در کارِ گرد آوردن نمک اند.

آنان، از آن سان خمیده پشت

قادر به رؤیت دریا نیستند.

زورقی با بادبان سپید

از پهنه ی دریا به جانب ایشان اشارتی می کند.

دوشیزگان

او را نمی بینند

و زورق

از اندوه

به تیره گی در می نشیند.

============================================

شعر دوشیزه گان تگرگ برگرفته از کتاب : گزیده یی از اشعار شاعران بزرگ جهان

از احمد شاملو

ناشر: موسسه انتشارات نگاه

============================================

بر اساس باور و اندیشه ام برداشتم از این شعر (هست) این گونه است.

در شعر دوشیزه گان تگرگ، دوشیزه انسانی است که هنوز اندیشه اش به چالش یک اندیشه دیگر در نیامده است. و ذهنش هنوز دست نخورده و باکره و خویشتن خویشش نیز ناورزیده و ناآزموده مانده است.

در شعر دوشیزه گان تگرگ می خوانیم که این دوشیزه گان از برای پرداختن به کار روزانه و خم شدن پشت شان به سوی زمین و کناره دریا، توانا به دیدن دریای آزاد و رها(اندیشه کردن و ورزیده شدن) نیستند. قایقی از دوردست با بادبان سپیدش از دوردست در دریای اندیشه به آنان نشانه ای برای اندیشیدن و شنا کردن و ورزیده شدن می دهد. و این دوشیزگان ناآگاه، این نشانه را نیز نمی بینند و در تاریکی نادانی و ناآگاهی خودشان غرق می شوند و آن قایقران و قایقش نیز از اندوه منفعل ماندن آنان تا امید دیگری برای برافراشتن بادبان سپید دیگری برای آن دوشیزه گان و دیده شدن، به تیره گی در می نشیند.

بردیا گوران

سایت نیک اندیشان

نوشته شده توسط بردیا

 

کتاب رمادی نوشته آرش جواهری

کتاب رمادی نوشته آرش جواهری

کتاب رمادی نوشته (( آرش جواهری )) از آن کتاب هایی است که از همان سطر اول که شروع به خواندن می کنی ، دوست داری تا آخرش را بخوانی .کتاب رمادی از ۳۶ بخش که هر بخش یک(( دهلیز ))  نام دارد تشکیل شده است و دهلیزها بصورت نامرتب در کتاب قرار دارند . هر دهلیز، متنی کوتاه و درنهایت سه چهار صفحه ای دارد. این ویژگی ها  دست خواننده را برای اینکه هر وقت دوست داشت و از هر جا که می خواست بخواند باز می گذارد .

متن کتاب ، ما را به یاد نوشته های سده ی ِ چهار و پنج هجری می اندازد . نویسنده به عمد از اسمهایی خاص استفاده کرده است . مثلا به جای پادشاه ( رییس مملکت ) از کلمه ((سالار)) استفاده کرده . همچنین برای قدیمی کردن متن از کلماتی قدیمی استفاده کرده است که در جهت فضاسازی بهتر داستان است.

کتاب رمادی شرح حال خواب غفلت مملکت خود ما است . رمادی با زبان مخصوص خود پرده از نا آگاهی ها ، تعصبات ، سنتهای کهنه ، ظلم و ستم حاکمان بر مردم و نادانی و نا آگاهی همان مردم  ، خودخواهی ها و تن پروری ها و  …. پرده بر می دارد . رمادی آیینه تمام نمای جامعه و روزگار ما است که با زبانی ویژه برای در امان ماندن از سانسور نوشته شده است .

 

((کتاب رمادی در کتابخانه باشگاه نیک اندیشان موجود است))

 

قسمتهایی ازکتاب رمادی را با هم می خوانیم

 

* و می گفت ” همیشه بگویید شاید ، شاید که خطا کرده باشید . وبدانید ما تنها دانای ِ نادانی ِ خویشیم . همچنانی که تنها کفش شمار سوراخهای جوراب را می داند. ”

 

* بیچاره ملتی که تاریخش را با شرم بازگو می کند. و بی چاره تر ملتی که به حسرت ! … و دریغ که ما بی چاره ترینیم .

 

* پدرم سینه ی  ِ استخوانی اش را پیش می دهد و باد در غبغب ِ چروکیده اش می افکند که ((من در عهد ِ هفت سالار ، به زندان زیسته ام و دانسته ام که تاریخ  ِ راستین رمادی را تنها به دیوار سردابه های برج می نویسند و بر تخته ی  ِ زنجیر ِ دوستاق خانه ها …

احمق مردا که دل در این جهان بندد … احمق مردا…

توضیح :   دوستاق خانه = زندان

 

* در کتاب (( تواریخ ِ سالاریه )) در حدیث فتنه ی ِ منادیان آمده است که “آنان فرقه ای بودند از ابالهه ی ِ زمانه که می خواستند آدمیان در همه چیز یکسان و برابر باشند حتی در طول ِ قضیب و شمار ِ دندان هاشان . و بدیهی است که این امری است محال و ناممکن”…

توضیح :   ابالهه = جمع مکسر ابله ،   قضیب = شمشیر

 

در کتاب ((تواریخ سالاریه)) حدیث ِ حکیمی را خواندم که اختراعات شگرف داشت و صناعات غریب . گاه چرخی می ساخت که با وزش باد ، آب از چاه برمی کشید. و گاه تقویمی می نگاشت روز شمار ، که در آن تا هفت سال ِ پسین احوال  ِ ابر و آفتاب و باران و خشکی  ِ ایام معین بود . نوبتی سالار با او فرموده بود که ” ما را شربتی بساز تا به هر که خورانیم دروغ نتواند گفت و ما بدان از احوال ِ راستین چاکران و وزیران و قراولان و متعگان ِ خویش آگاه شویم ” . حکیم گفته بود ” این از یک سو فتنه ای عظیم است و من از خون همه جهانیان بیزارم . و از دیگر سو ، خود ممکن نباشد که دروغ در ذات ِ آدمی چون بوی ِ لاش ، در سرگین ، نهان است و به هیچ حال تفکیک نتوان کرد. اما اگر مرا یاری دهی ، ارابه ای بسازم سرپوشیده و آهنین زره که چون دو حمال ِ ستبر بازو کوکش کنند ، هفت پرتابه راه سپارد و آن گاه میان سپاه دشمنان درهاش بگشاید و از هر در ، زنبورکی سربرآرد و هر زنبورک بی هیچ توپچی و سنبه زنی ، هفت نوبت شلیک کند و باز به محل نخستین بر آید و این سلاحی است گزاف تورا ، تا با دشمنانت بدان جنگ آوری . و سالار گفته بود که ” ما تنها با رعیت ِ خویش سر ِ جنگ داریم و آنان را نیز همین یک توپ گور که کافی است…

توضیح :          متعگان = همسران            سرگین = مدفوع حیوانات

 

* در کتاب ((تواریخ سالاریه)) حدیث منجّمی است علامه که نام هزار ستاره را می دانست . و از اسلوب استنباط ِ خفایا آگاه بود . و کتابی نوشته بود در قانون ِ استخراج ِ احکام ِ بروج ِ آسمانی و در آن به مکاشفه ی ِ بُعد ِ پنجم که همانا مرگ باشد ، دست یازیده بود . و آزمون های بسیار کرده بود .و بارها و بارها مردگان و زندگان و خفتگان و بیداران را وزن کرده بود تا بلکه میزان ثقل روح را بیابد . در حکایت است که روزی سالار از   او خواسته بود تا گاه شماری بنگارد که در آن هر ماه چهل روز به درازا کشد ” باشد تا ماهیانه ی  ِ دبیران و کاتبان و جارو کشان و مواجب بگیران ِ خویش را دیرتر بپردازیم ” . وباز امر کرده بود تا در آن ، هر سال به هفتاد روز سر آید ” باشد تا خراج اصناف و صیادان و سمّاکان و رعیت خویش زودتر بستانیم . اما منجم پیر اکراه کرده بود که ” تقویم بر نظم روز گار استوار کنند ، نه روزگار بر حسب ِ تقویم ” . پس سالار فرموده بود که کتاب ِ رسالاتش را چندان بر سر فرو کوبند تا کور شود . گویند کسی از او پرسید ” چرا در درمان چشمانت نمی کوشی؟ ” گفت :” آن قدر دنیا را دیده ام که ملولم ” . پس وصیت کرده بود تا بر گورش بنویسند ” در اینجا نادانی خفته است که اگر خطایای بسیار کرد بر او ببخشایید که این نخستین بار بود که می زیست ” .

توضیح :   سماکان = ( به فتح سین و تشدید میم ) ماهی فروش

 

* در کتاب (( تواریخ سالاریه )) کوتاه ترین حدیث ، حدیث ِ سالاری است شکمباره . که ستبر گردن بود و تنگ خرَد . و چندان فربه که به پیراهنی نمی گنجید . و میر ِ وزیرانش همواره در رتق و فتق امور ِ مطبخیان بود . آورده اند که چون درگذشت ، در رثایش شاعری گفت ” آمد و … خورد و … مُرد… ”

 

* هیهات هستی ،که هزار توی ِ وهم انگیزی است . لبریز از دهلیزهای همهمه . ودخمه های پر واهمه . از بن بستی به بن بستی . در تردّد و تردید . پیچاپیچ . و هیچاهیچ

 

کنار حوض ِ بی آب ِ سنگی  ِ میدان گاه در گرماگرم تابستان گنجشککی پرّان پرّان کلافه ی ِ کور نخی را به منقار می کشید . من بودم من ، با کلاف  ِ در هم ِ اندیشه هام ؛ بی حاصل و پا در گل ، من !

 

گور و کفن ؟… نه ! چون مُردم ، دوست دارم مرا جلد بگیرید . شاید آرام بگیرم ، شاید …

 

* می گفت ” هیچ عهدی تلخ تر از عهد سالاری نیست که وعده های شیرین می دهد ”

 

* می گفت ” عشق یگانه مرضی است که از چشم و نگاه واگیره دارد ”

 

* می گفت : ” فرزانگان ما قد قد ِ بسیار می کنند ، اما دریغ ، تخمی نمی گذارند ”

سایت نیک اندیشان

 

نوشته شده توسط حمید
دگرگونی دینی همگانی در هند

دگرگونی دینی همگانی در هند

دگرگونی دینی دسته جمعی در هند
دهها هزار هندو از طبقه بسیار پایین موسم به “دالیت” در یک گردهمایی در هند و در یک مراسم همگانی دین خود را عوض کرده و بودایی و یا مسیحی شده اند.

این گردهمایی برای دگرگونی دینی در شهر مرکزی ناگپور بخشی از اعتراض بسیاری از “دالیت”هاست علیه آنچه که آنرا بی عدالتی سیستم طبقاتی هندویسم موسوم به “کاست” خوانده اند.

به گفته بسیاری از دالیتها، آنها با دگرگونی دینی می توانند از تعصبات و تبعیضاتی که می گویند بطور معمول در زندگی روزمره با آنها روبرو هستند، بدور باشند.

این تجمع در پنجاهمین سالگرد تغییر دین یک محقق دالیت به نام “بیمرائو رامجی آمبدکار”، به بودئیسم، برگزار شده است.

آقای آمبدکار اولین فرد مشهور دالیتها بود که هندوهای طبقه پایین را تشویق به تغییر دین کرد.

تجمعاتی از این دست برای تغییر دین در این ماه (اکتبر) در بسیاری دیگر از نقاط هند برگزار می شود.

بسیاری از ایالات هند که در آنها حزب هندو گرای بی جی پی در قدرت است با تصویب قانونی تغییر دین بصورت جمعی را، با مشکلات قانونی روبرو کرده اند.

بر اساس گزارشها در مراسم انجام شده در ناگپور بیش از ۵۰۰ نفر مسیحی و بیش از هزار نفر بودایی شدند.

سایت نیک اندیشان

============================================

============================================

نوشته شده توسط بردیا

نشست های هفتگی: جبهه گیری ، پیشداوری ، یک جانبه نگری – ۲۹ شهریور ۱۳۹۱

گزارش نشست های هفتگی گروه نیک اندیشان به تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۱ به دبیری سینا یاوریان. درباره جبهه گیری ، پیشداوری ، یک جانبه نگری صحبت کردیم .

زمان شروع نشست و همراهان حاضر :
نشست ساعت ۵:۴۰ با حضور ودیعه و سینا رسمیت یافت

معرفی کتاب نداشتیم توسط :

گوینده سخن زیبا : ودیعه و سینا
با اشخاص به گونه ای رفتار کن که انگار اولین بار است که آنها را ملاقات می کنی.

همیشه کار درست را انجام دهید حتا وقتی کسی شما را نگاه نمی کند.

– بدون گفتگو رابطه ای وجود ندارد.
– بدون احترام عشقی وجود ندارد.
– بدون اعتماد دلیلی برای ادامه وجود ندارد.

هرگز به کسی که به شما دروغ می گوید اعتماد نکنید ، هرگز به کسی که به شما عتماد می کند دروغ نگویید.

نکات قابل ذکر :

گفت و شنود آزاد با موضوع :

جبهه گیری ، پیشداوری ، یک جانبه نگری

نشست های هفتگی: رابطه عشق، عقل، منطق و عرفان – ۱۸ مرداد ۱۳۹۱

گزارش نشست های هفتگی گروه نیک اندیشان به تاریخ ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ به دبیری رضا. درباره رابطه عشق، عقل، منطق و عرفان صحبت کردیم.

زمان شروع نشست و همراهان حاضر :
نشست با حضور رضا، سینا و ودیعه در ساعت ۱۷:۳۰ رسمیت یافت

معرفی کتاب – توسط : –

گوینده سخن زیبا : ودیعه
اگر سعی کنید یک نفر دیگر باشید فقط خودتان را تلف کرده اید
برای خودتان بایستید

نکات قابل ذکر :

گفت و شنود آزاد با موضوع :
رابطه عشق، عقل، منطق و عرفان

– عشق قابل تعریف نبوده و قانون مند نیست
– شادی زیر مجموعه عشق است
– عشق را می‌توان جوشش یک احساس خوشایند درونی در نظر گرفت
– عشق را از دو دیدگاه میتوان در نظر گرفت اول اینکه وابسته به موضوع نبوده و مستقلا وجود دارد و دیگر اینکه وابسته به موضوع است و تنها عشق به چیزی معنا دارد
– فرق دوست داشتن و عشق را میتوان اینگونه بیان کرد که دوست داشتن انتخابی است ولی عشق باید داده شود و این مانند فرق مفاهیم آزادی از و آزادی برای است. بطوریکه دوست داشتن چیزی خواستن و گرفتن آن است ولی عشق ورزیدن دادن یک احساس است
– عشق بر اساس حساب و کتاب عقلانی نیست ولی دوست داشتن اینگونه است
– عشق باعث بهتر شدن حال انسان میگردد
– منطق و عقل مراتب دارد و هر چه عمیق تر باشد با عشق به وحدت میرسد
– هرکسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
– همه از خداییم و به سوی خدا میرویم
– انسان ذاتا گرایش به زیبایی دارد و مایل به یکی شدن و حل شدن در زیبایی مطلق است و این عشق است یعنی وحدت با زیبایی مطلق
درباره رابطه عشق، عقل، منطق و عرفان بحث بسیار است.
زمان پایان نشست :
بحث پیرامون رابطه عشق، عقل، منطق و عرفان در ساعت ۱۹:۳۰ به پایان رسید

برنامه نشست آینده :

نشست های هفتگی: هدف انسان در زندگی – ۴ مرداد ۱۳۹۱

گزارش نشست های هفتگی گروه نیک اندیشان به تاریخ ۴ مرداد ۱۳۹۱ به دبیری رضا . درباره موضوع هدف انسان در زندگی صحبت کردیم.

زمان شروع نشست و همراهان حاضر :
نشست در ساعت ۱۷:۵۵ با حضور رضا، سینا، مهناز و ودیعه تشکیل گردید

معرفی کتاب – توسط : –

گوینده سخن زیبا : سینا
اگر به داشته هایت راضی باشی به خواسته هایت میرسی

نکات قابل ذکر :

گفت و شنود آزاد با موضوع :

هدف انسان در زندگی و هدف از �
– هدف انسان در زندگی  زمانی معنا دارد که وجود خالق را باور داشته باشیم. با داشتن این باور یکی از اعتقادات درباره هدف انسان در زندگی رسیدن به کمال است
– دو دیدگاه درباره هدف انسان در زندگی میتوان مطرح کرد. یکی اینکه هدفی واحد برای تمام انسانها وجود دارد و دیگر اینکه هر انسان برای هدف مختص خود به دنیا آمده است
– دیدگاه دیگر اینست که هدفی از زندگی انسان وحود ندارد و تنها انسان از یک تجلی بوجود آمده است و این جز ذات هستی است
– دیدگاه دیگر اینست که چون انسان در این دنیا محاط است نمیتواند آنچه او را احاطه کرده است درک کند لذا هدف انسان در زندگی قابل درک نیست

زمان پایان نشست :
نشست در ساعت ۱۹:۳۰ به پایان رسید