خط سوم-79آ - کودکی شمس

خط سوم-۷۹آ – کودکی شمس

شمس ، به زودی امکان روشن بینیو استعداد کشف و بینشمندی ، و … را در خود احساس می کند. تنها در آغاز می پندارد که کودکان دیگر نیز همه ، مانند اویند . لیکن به زودی ، به تفاوت و امتیاز خود نسبت به آنان پی می برد.

این تجربه ها و خاطره ها ، در ذهن شمس ، نقش می بندد ،‌ و از همان کودکی وی را ،‌ خود برتر بین و خودآگاه ، می سازد . نا جاییکه در برابر شگفتی پدر خود ، از دگرگونی خویش ،‌ به وی می گوید :

– تو مانند مرغ خانگی هستی که زیر او ،‌ در میان چندین تخم مرغ ، یکی دو تخم مرغابی نهاده باشند ! جوجگان چون ، به در آیند ، همه به سوی آب می روند . لیکن جوجه مرغابی ، بر روی آب می رود ، و مرغ ماکیان ، و جوجگان دیگر ، همه بر کنار آب ، فرو در می مانند !

اکنون ای پدر ، من آن جوجه مرغابی ام که مّرکّبش دریای شناخت و آگاهی ست :

« ظن و حال من ، اینست :

– اگر تو از منی ؟

– یا من از تو ؟

– در آ ! در این آب دریا !

– و اگر نه ، برو بّرِ مرغان خانگی ! »

پدر شمس ، تنها با حیرت و تاثر ، در پاسخ فرزند ، می گوید :

« با دوست چنین کنی ، به دشمن چه کنی ؟ »

=====================================================

برگرفته از کتاب « خط سوم »

درباره ی شخصیت ، سخنان ، و اندیشه ی شمسِ تبریزی

نوشته یا گردآوری شده به وسیله ی دکتر ناصر الدین صاحب زمانی

چاپ نخست : مرداد ۱۳۵۱

چاپ هفدهم : نوروز ۱۳۸۰

نویسنده : بردیا