۱۴ مطالب روانشناسی جالب درباره رفتار انسانها

روانشناسی علم گسترده ایست و نمی توان برای مطالعات رفتار شناسی مرزی گذاشت. محققان هر روزه به مطالب روانشناسی جالب و مفیدی دست میابند. درک و شناخت روحیات و رفتار انسانها برای بهتر پیش بردن زندگی، کمک به حل معضلات روانی که برای هرکسی ممکن است اتفاق بیافتد، روابط بهتر، افزایش اعتماد به نفس و بسیاری موارد دیگر لازم و ضروری است. قطعا بهترین کسی که می تواند در رویارویی با مسائل مرتبط با اخلاق و روان به ما کمک کند، خودمان هستیم. اما آنچه که این روند را سریع تر و درست پیش می برد شناخت کافی از علم روان و رفتارشناسی است. با خواندن مطالب روانشناسی جالب و دانسته های جدید رفتار انسانها، اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید.

۱۴ مطالب روانشناسی جالب درباره رفتار انسانها

۱. افراد دارای سطوح بالای تستسترون از خشم دیگران لذت می برند! پس مواظب باشید که با عصبانیت موجبات لذت ایشان را فراهم نکنید. البته که این برای خودتان هم بهتر است.

۲. یکی از مطالب روانشناسی جالب این است که افراد دارای اعتماد به نفس پایین، تمایل به تحقیر دیگران دارند! این دسته از افراد با پایین کشیدن دیگران به نوعی سعی در پوشاندن اعتماد به نفس پایین خود دارند. البته این مورد برای همه افراد صدق نمی کند و دائما پیش نمی آید. همچنین صادقانه معتقدند که نظرات منفی آنها در مورد دیگران صحیح است و ارتباطی با آنها و اعتماد به نفس آنها ندارد. در واقع، تحقیر دیگران به آنها این تصور را می دهد که با این کار می توانند اعتماد به نفس خود را بازگردانند.

۳. وقتی تصمیم گیری پیچیده می شود، اغلب افراد تمایل دارند که کلا وضعیت را ترک کنند. برای مثال اگر یک فروشگاه گزینه های نزدیک به هم زیادی داشته باشد که بلافاصله نتوانند مقایسه و انتخاب کنند، بسیاری بدون خرید می روند یا اینکه خرید خود را به بعد موکول می کنند.

۴. رفتار انسان ها تحت تاثیر احساسات ظاهری قرار می گیرد. برای مثال بعضی از افراد دارای اضافه وزن، کمتر احساس مهم بودن می کنند و یا فکر می کنند توسط دیگران جدی تلقی نمی شوند. مثال دیگر اینکه برخی افراد اگر رزومه کاری کسی را در یک پوشه سنگین و زیبا ببینند، ناخودآگاه او را فرد جدی و پرکاری ارزیابی می کنند!

۵. به طور مشابه احساس سختی، افراد را غیرمنعطف می کند. در مذاکرات افرادی که روی صندلی های سفت نشسته اند، دیرتر کنار می آیند! احساس یک سطح خشن در افراد باعث پیچیده شدن روابط انسانی می شود. یک مثال دیگر برای این مورد از مطالب روانشناسی جالب ، ارتباط مستقیم سرما با احساس تنهایی است! این نوع واکنش ها اغلب غیر ارادی اتفاق می افتند.

۶. تمایل به بی نظمی و بی خیالی! و حتی در بعضی افراد قانونمند، تمایل به شلوغ کاری در اجتماع نیز وجود دارد. و اگر قانون و دیگر عوامل بازدارنده نبود حتما این کار را انجام می دانند! در مورد بی نظمی نیز به خاطر آسایش لحظه ای که ریختن وسایل در اولین جای ممکن ایجاد می کند، این حس وجود دارد.

۷. دروغ گفتن مستلزم تلاش فراوانی است. این مورد از مطالب روانشناسی جالب به این دلیل بیان می شود که شخصی که دروغ می گوید، باید هم زمان تمام جزئیاتی که گفته، زمان دروغ گفتن و همچنین حقیقت را دقیقا به ذهن بپسارد. در نتیجه سعی می کند از جملات ساده و کوتاه استفاده کند. و این در مقابله با ویژگی های طبیعی ذهن، کار مشکلی است.

۸. هنگامی که تماشا می شویم رفتار بهتری داریم. حتی توهم دیده شدن نیز در تغییر رفتار اثر می گذارد. برای نمونه تصویر بزرگی از چشم را در یک کافه سلف سرویس گذاشتند و مشاهده شد که مشتریان کم تر از قبل پرخوری می کنند!

۹. از جمله مطالب روانشناسی جالب این است که، رفتار بر اخلاق تاثیر می گذارد. افرادی که دروغ می گویند، به کسی خیانت می کنند یا دیگر اقدامات غیر اخلاقی را مرتکب می شوند، به نحوی دیگر درک می کنند که چه کاری خوب یا بد است. پس رفتار متفاوتی هم بروز می دهند که عموما ناصحیح می باشد. در حالی که این از نظر خودشان طبیعی است.

۱۰. ظاهر جذاب و مرتب می تواند به راحتی گمراه کننده باشد. مردم بیشتر از صداقت باطنی تمایل به ظاهر دارند. این اتفاق نیز به طور غیر ارادی پیش می آید. ظاهر نقش مهمی را، حتی هنگام رای دادن در انتخابات ایفا می کند. طبق نتایج در برخی موارد، بلوغ و جذابیت فیزیکی سیاستمداران برای انتخاب رای دهندگان مهم بوده است. (البته این مورد از مطالب روانشناسی جالب به صورت ناخودآگاه اتفاق میفتد).

۱۱. وقتی مردم احساس می کنند کنترل آنچه اتفاق میفتد را در دست ندارند، ناخودآگاه عوامل غیر مرتبط را به هم وصل می کنند و این طور برداشت می کنند که توطئه ای در کار است. در برخی موارد می توان گفت حتی تمایل دارند که حدسیاتشان درست باشد! چندیدن مورد از مطالب روانشناسی جالب به موضوع توهم توطئه، چرایی و راه مقابله با آن پرداخته اند.

۱۲. افراد از تصمیمات سریع پشیمان می شوند، حتی اگر نتایج رضایت بخش باشد. اینکه زمان واقعی برای تصمیم گیری باشد مهم نیست، احساس اینکه به اندازه کافی برای این تصمیم وقت گذاشته باشند، خوشایند تر است. ۱۳. یکی از مطالب روانشناسی جالب این است که همه ریسک ها یکسان نیستند. به این معنی که میزان ریسک پذیری در شرایط متفاوت تغییر می کند. ممکن است کسی که به راحتی ورزش پاراگلایدر را انجام می دهد، هنگام درخواست کاری از رئیسش دچار مشکل بشود. یا مربی آموزش ببرهای وحشی، توانایی راحت صحبت کردن با یک خانم زیبا را نداشته باشد.

۱۳. کسی که پول زیاد دارد شاد نیست؛ بلکه آن کس که نسبت به اطرافیانش پول بیشتری دارد شاد است!انسانها در بسیاری از موارد خود را با دوروبرشان مقایسه می کنند. حتی بدون در نظر گرفتن باطن زندگی، ظواهر را برای خودشان بزرگ جلوه می دهند و این کار بیشتر از اینکه به رشد بیانجامد، درگیری ذهنی کاهنده ایجاد می کند. حتی در مواردی این بالاتر بودن را نسبت به احترام و ویژگی های بهتر، ترجیح می دهند. این مورد از مطالب روانشناسی جالب نیز برای همه یکسان نیست و اغلب به صورت ناخودآگاه و بر اثر رشد ندادن فکر در موارد مهم تر، اتفاق میفتد.

۱۴. یکی دیگر از مطالب روانشناسی جالب این است که خستگی یک طرف مثبت نیز دارد. اغلب افراد بی حوصله برای بیرون آمدن از این حالت دنبال راهی برای سرگرم کردن خود می گردنند. و به انجام کارهای خوب فکر می کنند که شاید دیگران فرصت این را نداشته باشند. در بعضی موارد این منجر به بروز خلاقیت و تغییرات مثبت می شود. اگر بتوانند آن ها را نگه دارند کلا بر حالت بی حوصلگی خود غلبه می کنند.

تئوری انتخاب

انتخاب رفتار

درود بر همراهان عزیز

 

از لطفی که به من و نوشته هام دارید ممنونم..برخی از دوستان در همینجا و برخی در تلگرام اظهار محبت می کنند…

 

امشب در مورد بخش های مختلف تئوری انتخاب براتون می نویسم

شب های دیگری هم در این مورد نوشتم اما همه بخش های این تئوری رو به طور خلاصه اینجا جمع می کنم…

در مورد این تئوری در اکثر کارگاه هام نکاتی رو بیان می کنم….

 

آقای دکتر گلسر معتقد هست که هر رفتاری که از ما سر می زنه به انتخاب خودمون هست بنابر این اسم نظریه اش رو نظریه انتخاب گذاشته…

در بخشی از این تئوری بیان می شه که هر رفتاری که از ما سر می زنه در راستای برآورده کردن ۵ نیاز اساسی و ژنتیکی ماست…

 

آقای گلسر در ابتدا معتقد بوده که ۳ نیاز اساسی و ژنتیکی داریم ولی بعد متوجه ۵ نیاز شده که معتقد هست این ۵ نیاز در ژن انسان ها وجود داره….

 

بقا، عشق و احساس تعلق، آزادی، قدرت ، تفریح

ترتیب اونها اهمیت اونها رو نشون نمی ده ولی به طور مثال اول بقا تامین می شه تا بتونه به عشق بپردازه…

در ضمن اینکه بقا و تفریح می تونند به تنهایی برآورده بشند اما بقیه برای برآورده شدن نیاز به نفر دیگر داره…

اینها همه توضیحات مفصل داره که من امشب خلاصه وار بخش های مختلف تئوری رو می نویسم…

 

در بخش دیگری از این نظریه، آقای گلسر بیان می کنه که هر رفتار ما یک کل هست که از چهار جز تشکیل شده… فکر، عمل ، احساس، فیزیولوژی بدن

 

ایشون این چهار جز رو که یک رفتار رو می سازند چهار چرخ یک اتومبیل در نظر گرفته

 

که چرخ های جلو، فکر و عمل و چرخ های عقب احساس و فیزیولوژی هستند…

 

 

 

دو چرخ جلو در مقایسه با دو چرخ عقب در اتومبیل چه خاصیتی دارند؟

اینجا نکته خاصی وجود داره که در کارگاه هوش هیجانی بسیار تاکید می شه…

دو چرخ جلو اتومبیل توسط فرمان ما قابل جهت دادن هستند

و چرخ های عقب تابع چرخ های جلو خواهند بود

آقای دکتر گلسر با این تعبیر تاکید می کنه که با می تونیم در فکر و عملمون تغییر ایجاد کنیم و احساس و فیزیولوژیمون رو تحت تاثیر قرار بدیم….

 

در مبحث هوش هیجانی هم به این موضوع اشاره می شه که ما نمی تونیم احساسمون رو به طور مستقیم تغییر بدیم

 

سوال می شه که پس با احساس بدمون چکار کنیم؟!

 

پاسخ در همین اتومبیل هست … شما با تغییر جهت دادن به فکرتون می تونید احساستون رو به طور غیر مستقیم و با واسطه فکر یا عمل تغییر بدید….

به طور مثال اگر احساس غم دارید و نمی خواهید مثل بعضی ها با گوش دادن به موسیقی غم انگیز غمتون رو حفظ کنید می تونید تصویر یک کودک در حال خندیدن رو به یاد بیارید و لبخند بر چهره شما ظاهر خواهد شد و احساستون تغییر خواهد کرد…

 

امتحان کردین؟

در بخش دیگری از تئوری انتخاب آقای گلسر از دنیای مطلوب شخص صحبت می کنه…

اگر ما از چیزی خوشمون بیاد اون رو در دنیای مطلوب خودمون قرار می دیم و اگر بدمون بیاد او رو در دنیای مطلوب خودمون راه نمی دیم

به طور مثال اگه از زیتون یا پرسپولیس خوشمون بیاد یا از شخص خاصی خوشمون بیاد اون رو در دنیای مطلوبمون قرار می دیم…

 

هنگامی که این موضوع رو پیشتر توضیح می دادم به فیلم inside out اشاره کردم…

در اون فیلم پنج احساس اساسی ما یعنی شادی، غم، انزجار، خشم، ترس نشون داده می شند و دنیای مطلوب نیز به تصویر کشیده شده

هر کدوم از این احساس ها دلیل وجود خودشون و توضیحات خودشون رو دارند که سر فرصت بهشون می پردازیم….

می رسیم به بخش بعدی از تئوری انتخاب که آقای گلسر روشی رو به ما پیشنهاد می کنه که ما با اجرای اون می تونیم وارد دنیای مطلوب یک نفر بشیم….

پیشنهاد ایشون جایگزین کردن روانشناسی کنترل بیرونی با روانشناسی کنترل درونی هست…

یعنی به جای ۷ عادت کنترل بیرونی یعنی عیب جویی کردن، سرزنش کردن، غرولند کردن، شکایت کردن، تنبیه کردن، تهدید کردن، باج دادن

از ۷ عادت کنترل درونی یعنی گوش سپردن، تشویق کردن، حمایت کردن، احترام گزاردن، اعتماد کردن، پذیرفتن طرف مقابل به همان گونه که هست، صحبت کردن همیشگی در خصوص موارد مورد اختلاف

استفاده کنیم

 

چرا اسمشون رو گذاشته کنترل بیرونی و کنترل درونی…

آقای گلسر معتقده که ما نمی تونیم کسی رو کنترل کنیم مگر خودمون رو و کسی هم نمی تونه ما رو کنترل کنه بغیر از خودمون

پس با هفت عادت اول سعی داریم طرف مقابل رو کنترل کنیم که میشه کنترل بیرونی اما با هفت عادت دوم خودمون رو کنترل می کنیم و رابطه رو می سازیم….

 

شب های دیگه فرصت شد برای هر کدوم از این بخش ها بیشتر توضیح می نویسم… سوالاتتون رو مطرح کنید…

شبتون خوش ، خواب خوبی داشته باشید

 

سینا یاوریان

 سخنران، مدرس و مشاور روانشناسی

group

تحلیل رفتار متقابل – ۴

درود بر همراهان عزیز

در نوشته قبل از والد و بالغ و کودک نوشتم

کودک در همان اوایل کودکی شروع می کند به تفسیر اعمال والدین و اطرافیان و محیط بیرونی…

این تفسیرها از خود و اطرافیان بسته به محیط و رفتار والدین ممکن است به چهار صورت در ذهن کودک نقش ببندد

من خوب نیستم و دیگران هم خوب نیستند

من خوب نیستم، دیگران خوب هستند

من خوب هستم، دیگران خوب نیستند

من خوب هستم ، دیگران خوب هستند

وضعیت آخر اسم کتابی است که آقای تامس هریس نوشته

در واقع وضعیت آخر یکی تفسیر من خوب هستم و دیگران هم خوب هستند هدف نهایی این کتاب است

۱۶ سال بعد آقای هریس با همکاری همسرش کتابی با عنوان ماندن در وضعیت آخر را نوشته اند

رسیدن به وضعیت آخر یک پروسه دارد و ماندن در آن وضعیت و حفظ آن یک روند دیگر است…

حال تقسیم تفکر بر سه شکل والد و بالغ و کودک به ما چه کمکی برای رسیدن به وضعیت آخر می کند

با شناخت کودک درون که همچنان تفکر کودکی ما را به همراه دارد می تونیم از بسیاری مسایل رهایی یابیم

به طور مثال کودک به قضاوت اطرافیان وابسته است

و همچنان کودک درون ما همان تفکر را تا بزرگسالی با خود به یدک می کشد

ما اگر بدانیم که ترس از قضاوت دیگران از بخش کودک درون ما ناشی می شود با به رو آوردن بخش بالغ درون خود این ترس پس رانده می شود…

پس یکی از کاربردهای این سه بخش این است که از خود بپرسیم در حال حاضر کدام بخش است که در ذهن من فعال است و بر رفتار من تاثیر می گذارد…

همانطور که در مقوله هوش هیجانی شناخت هیجان ها اولین گام است در مقوله تحلیل رفتار متقابل هم شناخت این سه بخش از تفسیر ذهنی یعنی کودک بالغ و والد گام اول در تحلیل رفتار هست

در نوشته قبل اتفاقی رو از کتاب بازی ها نقل کردم

آقای اریک برن در کتاب بازی ها رفتارهایی که افراد از طریق این سه بخش انجام می دهند را نوشته و می توان از این طریق این بخش ها رو بیشتر شناخت

در این کتاب در مورد مراسم و مناسک هم نوشته که مردم به جا می آورند

امشب دو مورد از بازی ها رو اینجا می نویسم

اریک برن اسم یکی از بازی ها رو بازی تی شرت گذاشته

یک دختر خانمی تی شرتی پوشیده که پشت آن نوشته دنبالم بیا و در خیابان در حال عبور است

البته در کشور ما به دلیل وجود حجاب شما تی شرت را مانتو تصور کنید

آقا پسری به این نوشته توجه کرده و به دنبال دختر خانم می رود ، و وقتی با دختر خانم مصاحبت را آغاز می کند می بیند جلوی تی شرت نوشته برو گم شو…

این یک بازی است که تحلیل رفتاری خاص خود را دارد…

بازی دیگری که افراد در دور همی انجام می دهند…

یکی از افراد در مورد مشکل خود می گوید و نوبتی در مورد مشکل خود صحبت می کنند و نوبتی می گویند که این که چیزی نیست مشکل من خیلی بزرگ تر از مشکل توست و شروع می کنند به تشریح مشکل خود…

دکتر اریک برن این رفتارهای عمومی افراد را بازی نامیده و اون ها رو در کتابش تحلیل می کنه…

اینا رو براتون نوشتم که در مورد رفتارها و افکار، دید دیگری رو براتون باز کرده باشم….

شبتان به خوشی و آرامش

 

 سینا یاوریان

سخنران، مدرس و مشاور روانشناسی