با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
| ||||||||||
| ||||||||||
تنگه واشی -۱۸ تیر ۸۹ دو ماشین ون از کرج و شهریار و آزادی و رسالت ، ۱۹ نفر رو جمع کردند و از جاده دماوند و فیروزکوه رفتیم تا بعد از ده سواشی نزدیکی تنگه که به تنگه واشی معروف شده. در مسیر هنگام خروج از تهران هندوانه و خربزه خریدیم که موقع برگشتن از تنگه ما رو از تشنگی در بیاره. صبحانه رو تو ماشین تو راه خوردیم و جایی هم برای استراحت و دستشویی توقف کردیم. تنگه که رسیدیم ، وسایل رو چک کردیم و وسیله های دستی رو تو کوله ها جا دادیم یا در ون جا گذاشتیم. قبلن به بچه ها اعلام کرده بودیم که دمپایی و کلاه و زیرانداز و صبحانه و ناهار و لباس اضافه بیارند. دمپایی ها رو پوشیدیم و شلوارها رو بالا زدیم و وارد تنگه آب یخ شدیم. همه از سردی آب جیغ می زدند و انرژی هاشون رو تخلیه می کردند. وسط های تنگه یک تابلوی حکاکی شده روی سنگ قرار داره که شکارگاه فتحلی شاه قاجار رو در آنطرف تنگه نشون می ده. قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.آنطرف تنگه دشت بین دو کوه بسیار زیبا بود. خیلی از بچه تمایل داشتند که تنگه دوم رو که بعد از دشت بود هم بریم و بعضی از بچه ها هم خسته بودند و می گفتند بشینیم تو سایه و ناهار بخوریم. ساعت ۲ بود. که برای ناهار نشستیم و برای تنگه دوم ادامه ندادیم. موقع برگشتن هم از مناظر زیبا لذت بردیم و دوباره با جیغ و داد از تنگه پر آب یخ گذشتیم. شب تو ترافیک ده نشسته بودیم و ستاره ها رو تماشا می کردیم و از هوای لطیف لذت می بردیم. همیشه خوش باشیم. |