در این جلسه در مورد عناوین “از درون به بیرون” ، “اخلاقیات شخصیت و اخلاقیات منش” ، “عظمت اصلی و عظمت فرعی” ، “تاثیر برداشت” ، “قدرت نغییر برداشت” ، “دیدن و بودن” ، “برداشت مبتنی بر اصول”، “اصول رشد و دگرگونی” ، “مشکل نگرشی است که نسبت به مشکل داریم” ، “سطح تازه ای از تفکر” ، “توصیف عادت ها”، “پیوستار بلوغ” ، “توصیف موثر بودن” ، “سه نوع سرمایه” ، “قابلیت تولید سازمانی” ، “شیوه ی کاربرد این کتاب ” و ” آنچه می توانید انتظار داشته باشید” از کتاب هفت عادت مردمان موثر بحث شد.در زیر نکاتی از گفته های دوستان آمده است که به منظور تفهیم بیشتر می توانید به کتاب “هفت عادت مردمان موثر” مراجعه کنید. -ما ایرانی ها بیشتر در کارهایمان نتیجه گرا هستیم و فقط به دنبال نتیجه هستیم. -کارایی بر دو قسم است: تولید و قابلیت تولید. ما برای داشتن حد اکثر کارایی می باید تعادلی میان این دو قطب ایجاد کنیم و گر نه زیاده روی در هر کدام از این دو مورد موجب شکست ما خواهد بود . – مکتب ها و نهضت های اجتماعی بیشتر به دنبال استقلال هستند ولی در این کتاب بزرگترین آرمان ” اتکای متقابل” است که مرحله ای فراتر از استقلال است -وقتی تعداد کسانی که به استقلال رسیده اند زیاد شود آنها می توانند در کنار هم گرد ایند و در یک همکاری تیمی” اتکای متقابل” را به وجود آورند -استقلال سه جنبه دارد:جسمی،ذهنی و عاطفی . آن کسی به استقلال رسیده که در هر سه ی این موارد وابسته به دیگری نباشد. -برای رسیدن از اتکا به استقلال خواندن سه عادت اول این کتاب و برای رسیدن از استقلال به اتکای متقابل سه عادت دوم کتاب پیشنهاد می شود. -دست شستن از آنچه که اکنون هستیم برای رسیدن به آنچه که میخواهیم برسیم لازم است -عادت های موثر الگوها و اصولی هستند که درونی شده اند -ایجاد عادت نقطه ی تلاقی برخورد سه عامل دانش(برداشت نظری ما و دانستن اینکه چه باید کرد) ، مهارت (چگونگی انجام کار) و اشتیاق(انگیزه و میل به انجام ان کار) است. -هنگامی که اندیشه بکاریم عمل درو می کنیم، هنگامی که عمل بکاریم عادت درو می کنیم، اگر عادت بکاریم منش درو می کنیم و آن وقت که منش بکاریم تقدیر درو می کنیم. -مسائل و مشکلات را از درون به بیرون حل کنید و به جای اینکه برای مشکلاتتان مقصر خارجی پیدا نکنید ریشه ی آن را در درون خودتان جست و جو کنید. -همواره مشکلات در همان سطحی که به وجود می آیند قابل حل نیستند. – هر موقعیتی مناسب برای آموزش نیست -وقتی کسی هنوز مالکیت را تجربه نکرده نمی تواند مشارکت را تجربه کند. -اخلاقیات شخصیت خلاف سیر طبیعت است چون بین آن چیزی که می خواهیم به آن برسیم و آن چیزی که هستیم فرایندی وجود دارد به نام پرورش. که این فرایند در اخلاقیات شخصیت حذف شده است. -اخلاقیات شخصیت راحت به دست می آید و راحت هم از دست می رود. -اصول همان ارزش ها نیستند،اصول مانند یک منطقه است و ارزش ها نقشه ی آن منطقه.خود منطقه همواره امری بدیهی است اما نقشه ی منطقه انواع مختلف دارد. -انسان باید در ابتدا اثر بخش باشد سپس به فکر کارایی بیفتد اخلاقیات منش نیز بیشتر به اثر بخش بودن توجه می کند |