قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

تاریخ نشستموضوعات نشستدبیر نشست
۲۲ خرداد ۱۳۸۶معرفی کتاب ۷ عادت مردمان موثر – ارتقا شخصیآرزو
«به نام زیبا»
عصر سه شنبه ۲۲ خرداد، یکی دیگر از نشستهای گروه نیک اندیشان با موضوع کلی ارتقا خود و با دعوت از موسی تشکیل و کتاب ۷ عادت مردمان موثر معرفی شد. در این نشست دوستان و همراهان: سیاوش، آقای طالبی، هدا، ناهید، سینا، شهاب، فریبرز، بردیا،  موسی(همراه افتخاری)، آرزو، حمید، پویا، اعظم، سعیده، اقای سیدزاده، آقای میثمی(مهمان)، فروغ، پویان، مهدیه، نرگس، ناصر، حمید، ساسان، میثم، سولماز، زهرا و سمیه شرکت داشتند. آرزو دبیری نشست را بر عهده داشت و نشست در ساعت ۵:۲۰ دقیقه با بیان توافقات نشست توسط دبیر، شروع شد . (۱- موبایلهای خود را روی گزینه بی صدا تنظیم می کنیم ۲- طبق آئین کل گروه سیگار کشیدن در حضور همراهان دیگر ممنوع می باشد ۳- در صورتی که بخواهیم برای دیگر همراهان درباره موضوعی خاص صحبت کنیم از دبیر نشست درخواست وقت می کنیم ۴ – در هنگام خوانده شدن سخن زیبا یا معرفی کتاب، نگاه و گوش خود را متوجه معرفی کننده کتاب یا خواننده سخن زیبا می کنیم و از گفتگوهای دو نفره می پرهیزیم)
در ابتدا سینا کتاب «۷ قانون معنوی موفقیت» نوشته دکتر دیپاک چوپرا را معرفی کرد. معرفی کتاب را زینب از قبل به عهده گرفته بود که با اطلاع قبلی در جلسه حضور پیدا نکرد و ساسان معرفی کتاب را به عهده گرفت ولی چون با تاخیر اندکی در جلسه حاضر شد، در نهایت سینا کتاب ۷ عادت مردمان موثر را معرفی کرد: «در آغاز نه وجود بود، نه عدم و تنها یک وجود یگانه بود.»
مفاهیم کتاب ۷ عادت مردمان موثر مشابه کتاب «۷ عادت مردمان موثر» نوشته استفان کاوی بود، که با تاکید به عامل بودن و توانایی مطلق داشتن کتاب را آغاز کرده است. در بخشی از کتاب ۷ عادت مردمان موثر به سکوت و مراقبه سکوت تاکید شده بود و سپس به بخشایش، اشاره شده بود. «در شور و شوق بخشیدن آنچه که می جوییم، فراوانی کائنات را در زندگیمان به جریان می افکنیم.» «به هر جا که می روم و با هر کس که آشنا می شوم، هدیه ای به او می دهم.»

بعد از معرفی کتاب ۷ عادت مردمان موثر از قانون کارما صحبت شد و روابط علت و معلولی و بیان این حقیقت که «هر چه بکاریم، همان را درو می کنیم.» و قانون کمترین تلاش به عنوان کاربردی از کارما بیان شد: « هوشمندی طبیعت، کمترین تلاش را می طلبد و کمترین تلاش هنگامی روی می دهد که انگیزه اعمالتان عشق باشد.» سپس از قانون قصد و آرزو صحبت شد وخلاصه ای از قانون عدم دلبستگی بیان شد. قانون دارما(غایت حیات) بیان شد و این اندیشه که: «برای به انجام رسیدن هدفی، در این کالبد جسمانی متجلی شده ایم. از آفرینش ما، هدفی وجود داشته که باید آن هدف را بیابیم.»
سپس بردیا ۲ دقیقه در مورد نشریه ی شماره ۶ و بخش نشر کتاب و پویا هم ۲ دقیقه در مورد باشگاه فیلم و سینمای گروه نیک اندیشان صحبت کردند.
در بخش سخن زیبا که به عهده سینا بود، ۳ ضرب المثل بیان شد و توضیح کوتاهی درباره آنها داده شد.
۱- دو قورت و نیمش باقیه. ۲- دیر آمده و زود هم می خواهد برود. ۳- دیگران کاشتند، ما می خوریم، ما می کاریم، دیگران بخورند.
در ادامه سینا و ناصر هر یک شعری از سهراب سپهری  برای همراهان خواندند.
سپس سینا، در مورد نظافت محل نشست و قوانین جدید شهرداری گروههای سه نفره صحبت کرد و درباره نوشته ها و متونی که به دیوار آویزان شده ولی جمع آوری شده بود نیز توضیحاتی داد و آقای سیدزاده هم در این مورد کمی صحبت کردند.
استراحتی داشتیم که با آبمیوه و چای و شیرینی از خودمان پذیرایی کردیم و وقت استراحت ۲۵ دقیقه به درازا کشید.
بعد از پایان استراحت و بازگشت به صندلیهایمان، توافقات گفت وشنود توسط دبیر برای همراهان بیان شد (۱- برای صحبت کردن با بالا بردن دست از دبیر اجازه می گیریم ۲- صحبت یکدیگر را قطع نمی کنیم ۳- پرسشهای خود را در نوبت خود بیان می کنیم ۴- به اندیشه دیگران احترام می گذاریم و اندیشه خود را در نوبت خود بیان می کنیم ۵- اندیشه مان را برای جمع مطرح می کنیم و شخص خاصی را مخاطب قرار نمی دهیم و نگاه خود را بین همراهان تقسیم می کنیم ۶- شنیدن را تمرین می کنیم و تحمل خود را افزایش می دهیم ۷- بر اندیشه خود اصرار نمی کنیم ۸- در مواقع ضروری مثلاً موقع خارج شدن بحث از موضوع یا هشیار نبودن دبیر، با بالا بردن دست و باز و بسته کردن انگشتان به دبیر تذکر می دهیم ۹- همگی مسئولیم که این موارد را به عنوان یک همراه گروه نیک اندیشان به یکدیگر یادآوری کنیم)
و سپس مهدیه از سیاوش برای برنامه لار و از اعضا شورا برای تدوین آئین نامه ها تشکر کرد و در مورد انتقاد از یکی از همراهان، جمعاً ۱ دقیقه صحبت کرد.
جمله ی «شناخت خویشتن خویش، گذر از جهل به سوی دانایی، همراه با رعایت نظم و انضباط در تفکر و رفتار انسانی، به نیروی خرد و خردورزی، نقد و نقادی توأم با آزادگی و عشق آفرینی، سرانجام رهایی از هرگونه سلطه پذیری» از موسی، که جمله ای آشنا برای همراهان نیک اندیشان است، توسط دبیر (آرزو) خوانده شد و دبیر از موسی برای حضور در جمع نیک اندیشان، تشکر کرد و از خود موسی خواست که گفت و شنود را آغاز کند. موسی گفت و شنود را با تکیه روی مفاهیم انتقاد( با توجه به صحبت های مهدیه)، خودخواهی و خودپسندی و غرور آغاز کرد.) صحبتها و نظرات موسی به صورت پررنگتر مشخص شده است)

–     همه چیزها گفته شده اند ولی چون گوش شنوایی نیست، همواره از نو باید گفت.(آندره ژید)

– برای اینکه بخواهیم دیگران رافریب دهیم، اول باید خودمان را بفریبیم.
– روشهایی که امروزه برای بدست آوردن اعتماد به نفس ارائه می شود همراه با خود فریبی است. اینکه خود را قبول داشته باشیم و سنگ زیرین آسیاب نباشیم.
– خود فریبی از روی جهالت است و اینکه آنچه که هستم، را معرفی نمی کنم.
– غرور یعنی خود را بر دیگران ارجحیت دادن
– غرور پسندیده است. غرور یک نوع غیرت است و برای دفاع از خود، لازم است. غرور با علم و دانش و دانایی همراه است. دانایی، غرور می آورد.
– ولی در مقابل، خودپسندی و خودبینی، مذموم و زشت و ناپسند است.
– انتقاد یعنی اینکه قبول کنیم خیلی از رفتارها و گرایشات ما درست نیست. انتقاد یعنی ستایش و نکوهش، هر دو در کنار هم. جدا کردن سره از ناسره، خالص از ناخالص، تاریک از روشن، شب از روز، سیاه از سفید.
– مستدل انتقاد کنیم. باید هر حرکتمان با علم و دانش باشد.
– تعریفی وجود ندارد و حتی خوب و بدی هم وجود ندارد. اخلاق هم نسبی است.
– چرا دوست نداریم که از ما انتقاد بشود؟ هویت فردی در یک نسل قبل از ما جای خود را به هویت جمعی داده است. در واقع انتقاد پذیری نسل ما کم شده چون هویت فردی ما نابود شده است.
– خود برتربینی ناپسند است ولی غرور پسندیده. غرور ملی در افراد کمرنگ شده و افراد حالت جهان وطن بهشون دست داده است.
– ما در جهان احتیاج به تعریف داریم و این تعاریف بر حسب دوره ای که در آن زندگی می کنیم تغییر می کند.
– با کسانیکه دوست و معشوقشان کتاب است، دوستی و مشورت کنید.
– مشرق و مغرب را ما تعریف کرده ایم و برای خورشید آگاهی از معنای مشرق و مغرب بی معنی است.
–  به خود روحیه نقد و انتقاد را بقبولانیم. شهامت، جسارت و گستاخی در خود ایجاد کنیم. اینها صفات خوبی هستند.
– بهترین بی معناست. مثل بهترین حرکت در شطرنج که بستگی به حرکت حریف دارد.
– روش موسی در افراد انگیزه مطالعه ایجاد می کند چون حرف را کامل نمی زند.
– غروری که از روی تعاریف برای خود ایجاد کنیم، نمی تواند پسندیده باشد چون تعاریف تغییر می کنند و دوره ای هستند، در هر فرهنگی تعریفی برای هر لغت وجود دارد. باید غرور را در خود با دانش ایجاد کنیم.
– انتقاد درست کردن، نیاز به صداقت دارد.
– به دوران دو کس را اگر دیدمی/به گرد سر هر دو گردیدمی/یکی آنکه گوید بد من به من/دوم آنکه پرسد بد خویشتن
– در زندگی باید هنرمند بود و هنر زندگی کردن را آموخت و بالاتر از آن هنر مردن را آموخت./سنکا
– هر کسی حق انتقاد از ما را ندارد. اصلاً شاید از ما شناخت نداشته باشد و حتی خودش آن عیب را داشته باشد.
– حکایتی از عطار هست که رد آن شخصی از یک کودک و یک زن بدکاره و یک مست می آموزد، پس از هر کسی می توان آموخت.
– هرکسی حق دارد که از من انتقاد کند ولی من خودم باید با عقل وشعورم تشخیص دهم.
– اگر خودمان را عوض کنیم، دنیا عوض می شود.
– گر سبک سازی چو شبنم از علایق خویش را/می توان در بارگاه خاطر گل بار یافت/از بلند و پست عالم، شکوه کافر نعمتی ست/تیغ این همواری از سوهان ناهموار یافت
– نباید از انتقاد برنجیم. در حیطه های مشترک به راحتی از هم انتقاد کنیم نه در حیطه های شخصی و زندگی خصوصی که به آن علم نداریم.
– از انتقاد نهراسیم. بگذاریم از ما انتقاد کنند.
–  نباید روی دانسته های قبلی تعصب داشته باشیم. باید انتقادپذیر باشیم تا به راحتی دانسته هایمان را جایگزین کنیم.
– انسان کودک، انتقادپذیر نیست. جامعه کودک هم همین طور. پس خود را در معرض نقد قرار نمی دهد تا رشد کند و کودک نماند.
– کسی که ما را نمی شناسد، بهتر از ما انتقاد می کند، تا کسی که با ما آشناست.
– انتقاد را نباید فی المجلس جواب داد، باید ماهها و سالها در موردش فکر کرد.
– باید به انتقاد کننده نگاه کنیم که آیا برای منفعت خودش انتقاد می کند یا نه؟
– باید منتقد را به چشم داور ببینیم ولی کسی که فقط ادعای داوری دارد، خودش سبک می شود.
– تا به حال کسی نتوانسته خود را از علایق خالی کند و علایقش را از خود دور کند.
– زندگی گلخانه ای نداشته باشیم تا آسیب پذیر نباشیم.
– «لکم دینکم ولی الدین»  را همواره در نظر داشته باشیم.
– هنر انتقاد کردن را بدانیم و بعد انتقاد کنیم تا با انتقاد خود هم به دیگران آسیب نرسانیم و کمتر رنجش ایجاد کنیم و هم انتقادی موثر و سازنده داشته باشیم. فقط برای رفع تکلیف انتقاد نکنیم.

در پایان نشست از آقای میثمی درخواست کردیم که برایمان یکی از اشعارشان را بخوانند و ایشان هم پذیرفتند و شعر «عارفانه» از اشعار خودشان را برایمان با صدای گرمشان خواندند.
نشست در ساعت ۷:۵۵ بعد از ظهر بعد از دو بار تمدید وقت، به پایان رسید.
هفته بعد جلسه نقد کتاب به دبیری سینا خواهد بود.
و برنامه دو هفته بعد به شکل زیر مشخص شد:
اعظم دبیر خواهد بود و ساسان و زهرا به ترتیب معرفی کتاب و بیان سخن زیبای نشست را به عهده خواهند داشت.

 

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

پست قبلیNext Post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

6 + 1 =