7 دانستنی روانشناسی که باید بدانید

۷ دانستنی روانشناسی که باید بدانید

روانشناسی مبحثی است که در جوامع امروزی توجه افراد بسیاری را به خود جلب کرده است و این مسئله به هیچ عنوان بی دلیل نیست، چراکه هرچه افراد درک بیشتر و بهتری از پایه و اساس رفتار و ذهن انسان پیدا کنند، قادر خواهند بود تا درک مؤثرتر و بهتری، هم از خود و هم از دیگران به دست آورند. لازم به ذکر است که در دنیای سلامتی امروزی هم روانشناسان نقش بسیار با اهمیتی پیدا کرده اند: آنها به افراد کمک می کنند تا بر مسائل روانی مختلف غلبه کنند، از دانش خود در زمینه روان درمانی استفاده می کنند، روشها و شیوه های گوناگون برای درمان افراد انتخاب کرده و بوسیله آزمون و خطا بهترین روشها را انتخاب می کنند و … .

مطالب یاد شده پیش زمینه ای بود از روانشناسی و تأثیر آن بر جوامع امروزی، اما بحث اصلی مقاله ما دانستنی های روانشناسی است و قصد داریم دانستنی های جالبی در این زمینه در اختیارتان قرار دهیم. اما چه دلیلی یا دلایلی وجود دارند که باعث شوند فرد به داشتن اطلاعات بیشتر در مورد روانشناسی ترغیب شود؟ برای برخی ممکن به این خاطر باشد که قصد دارند در آینده خود روانشناس شوند. برخی دیگر هم ممکن است صرفا از روی علاقه و کنجکاوی روی به روانشناسی آورده باشند. اما صرف نظر از این که به چه دلیلی به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد دانستنی های روانشناسی باشید، با این اطلاعات درک بهتری درباره مباحثی چون احساسات، انگیزه، شناخت، عشق و برقراری ارتباط پیدا خواهید کرد. با ما همراه باشید تا شما را با این اطلاعات آشنا کنیم.

۷ دانستنی روانشناسی که باید بدانید

دانستنی روانشناسی اول: روانشناسی به معنای مطالعه رفتار و ذهن

پیش از هر چیز باید دانست که روانشناسی به طور کلی و گسترده شامل چه مباحثی است و چه تعریفی دارد؛ در حقیقت روانشناسی را می توان به معنای مطالعه فرایندهای ذهنی و رفتار دانست. واژه انگلیسی روانشناسی psychology است که از ترکیب دو واژه یونانی حاصل شده است: اولین واژه psyche است به معنای «نفس، روح، ذات»، و واژه دیگر logia به معنای «مطالعه یا بررسی چیزی به خصوص». به طور اساسی روانشناسی از دل زیست شناسی و فلسفه پدید آمده است و مباحث موجود در آن با رشته های دیگری چون جامعه شناسی، پزشکی و زبان شناسی ارتباط پیدا می کند.

دانستنی روانشناسی دوم: روانشناسی بر پایه روشهای علمی استوار است

یکی از شایعترین باورهای رایج در میان عامه مردم در رابطه با روانشناسی استوار بودن آن بر پایه «احساسات مشترک میان انسانها است». البته این باور رایج درست نیست و اگر احساسات مشترک پایه و اساس رفتارهای انسانی بود، دیگر چرا عده ای با مصرف دخانیات و خوردن غذای نامناسب باید به خود آسیب برسانند. روانشناسان از دانش و تخصص خود استفاده می کنند و سعی بر آن دارند تا راهکارهایی برای حل مسائل مختلف موجود در دنیای واقعی بیابند. بر خلاف باور احساسات مشترک میان انسانها، روانشناسی بر پایه روشهای علمی مسائل مختلف را مد نظر قرار داده و راهکاری برای آنها می یابد.

دانستنی روانشناسی سوم: روانشناسها مسائل را از جنبه های مختلف مد نظر قرار می دهند

مسائل و مباحث مختلف مطرح شده در روانشناسی از جنبه های مختلفی مد نظر قرار می گیرند و رویکردهای گوناگونی برای مواجه با آنها وجود دارد. برای نمونه مبحث خشونت را در نظر داشته باشید. برخی روانشناسان ممکن است به عوامل زیستی مؤثر بر شکل گیری خشونت توجه نشان دهند، حال آنکه برخی دیگر از روانشناسان مسئله را از جنبه فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی و … مد نظر قرار دهند. از جمله مهمترین جنبه هایی که در روانشناسی مورد توجه قرار می گیرند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • جنبه زیستی
  • جنبه رفتاری
  • جنبه تکاملی
  • جنبه انسانی

در نهایت با استفاده از هر یک از این جنبه ها می توان برخی ابهامات مسئله را برطرف کرد.

7 دانستنی روانشناسی که باید بدانید

دانستنی روانشناسی چهارم: زیرمجموعه هایی برای مباحث مختلف روانشناسی پدید آمده اند که برای حل مسائل گوناگون مورد استفاده قرار می گیرند

تا به اینجا شما را با سه مورد از دانستنی های روانشناسی که نسبتا مهم و اساسی بودند آشنا کردیم و بهتر است در ادامه به زیرمجموعه های مهم روانشناسی هم نظری داشته باشیم. در حال حاضر گرایشهای نسبتا زیادی برای علم روانشناسی شکل گرفته اند و هر روانشناس بسته به علایق و تخصص خود یکی از آنها را برخواهد گزید. از جلمه مهمترین این گرایش ها می توان به روانشناسی بالینی، روانشناسی شخصیتی، روانشناسی رشد، روانشناسی شناختی و روانشناسی اجتماعی اشاره کرد. برای نمونه اگر از لحاظ احساسی مسئله ای برایتان پیش آمده باشد، بهتر است به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید، حال آنکه اگر سؤالی در رابطه با چگونگی رشد فرزند خود داشته باشید، سر و کار شما با روانشناس رشد خواهد بود. به همین ترتیب هر یک از تخصصهای یاد شده (و البته دیگر تخصصها) در زمینه منحصر به فردی از کار مردم جامعه مشکل گشا خواهند بود.

دانستنی روانشناسی پنجم: روانشناسی تنها محدود به سلامت ذهنی نمی شود

وقتی به روانشناسی فکر می کنید چه تصویری در ذهنتان نقش می بندند: آیا فردی را تصور می کنید که در حال تعریف کردن خاطرات کودکی خود است و در این حین روانشناس نت برداری می کند؟ با وجود آنکه درمان اختلالات روانی یکی از جنبه های مهم و اساسی روانشناسی است، اما روانشناسی محدود به این فعالیت درمانی نمی شود. جالب است بدانید که بخش زیادی از روانشناسان اصلا فعالیتی در زمینه سلامت ذهنی افراد ندارند. روانشناسی شامل مباحث و فعالیتهای دیگری هم می شود که از جمله آنها می توان به تدریس، تحقیق، و مشاوره اشاره کرد.

همچنین مکانهای بسیاری هستند که تخصص و دانش روانشناسان نیاز پیدا می کنند. از جلمه این مکانها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • دانشگاه ها و کالج ها
  • شرکتهای خصوصی
  • مدارس
  • بیمارستانها و مراکز درمانی
  • دفاتر دولتی

دانستنی روانشناسی ششم: روانشناسی محدود به علم دانشگاهی و فعالیتهای تحقیقاتی نمی شود

روانشناسی علمی نیست که صرفا در سطح دانشگاهی مطرح شود و تنها محدود به کلاسهای درسی و مکانهای تحقیقاتی نمی شود. در حقیقت اصول و قواعد مطرح شده در روانشناسی را می توانید همه روزه در دنیای اطراف خود مشاهده کنید.

برای نمونه تبلیغات بازرگانی و تلوزیونیی که همه روزه مشاهده می کند به طور گسترده ای وابسته به روانشناسی هستند و برای متقاعد کردن مشتریان خود از این علم استفاده می کنند. همچنین وبسایتهایی که همه روزه مورد استفاده قرار می دهید، از روانشناسی استفاده می کنند تا بفهمند افراد بیشتر به خواندن و استفاده از چه مطالبی گرایش دارند و دیگر مسائل این چنینی.

دانستنی روانشناسی هفتم: روانشناسان سعی بر آن دارند تا زندگی بهتری برای انسان به ارمغان بیاورند

یکی از اهداف مهم روانشناسی این است که رفتار انسان توضیح داده شده، مشخص شود، پیش بینی شود و در نهایت راهکاری برای بهبود آن به دست آید. با وجود تمامی مطالبی که تا کنون عنوان شد و تفاوتهایی که میان کار روانشناسان وجود دارد، همگی آنها یک هدف مشترک با یکدیگر دارند: اینکه زندگی انسان را بهتر کنند. البته هر روانشناس بسته به تخصص خود رویکردی منحصر به فرد برای دستیابی به این هدف خواهد داشت: برخی روانشناسان به مطالبی اساسی درباره افکار، رفتار و احساسات انسان می پردازند، حال آنکه برخی دیگر سعی می کنند تا با استفاده از راهکارهای کاربردی، گره ای از مشکلات افراد باز کرده و تأثیری بر زندگی روزانه آنها بگذراند.

شعر زیبای جهان آبی آبی

شعر زیبای جهان آبی آبی

 (جهان آبی آبی )

Blue Water World

Blue Water World
Oceans and Oceans
Rain that falls like love as a gift from the sky

Blue Water World
Rivers and Streams
Like wishes and dreams that will come true by and by
On our beautiful, beautiful, beautiful blue water world

Oh we have come from everywhere
Together here as one
All children of the Universe
Each bright and shining sun

To gather on a journey
Hand and hand
Side by side
We are a promise for the future
And we cannot be denied
We will not be denied

To somehow make a difference
To find a better way
We give ourselves completely
To each bright and shining day

Tomorrow will not wait for us
And yesterday is gone
Today is turning into dust
And we are coming home
Yes we are coming home

To a blue water world
Of oceans and oceans
Rain that falls like love as a gift from the sky
Blue Water World
Of rivers and streams
Like wishes and dreams that will come true by and by

And in all that we may say
In all that we will do
The gift that was given to us is given to you

A beautiful, beautiful, beautiful blue water world
A beautiful, beautiful, beautiful blue water world
A beautiful, beautiful, beautiful blue water world
A beautiful, beautiful, beautiful blue water world

============================================

  • شعر جهان آبی آبی
  • برگرفته از تارنمای john-denver
  • -Written by John Denver
    At the Grand Wailea, 1997

============================================

نوشته شده توسط بردیا
رفتار سازمانی چیست و چه کاربردی در سازمان ها و شرکت ها دارد؟

رفتار سازمانی چیست و چه کاربردی در سازمان ها و شرکت ها دارد؟

در مباحث مرتبط با رفتار سازمانی (به انگلیسی organizational behavior، به اختصار OB) به مطالعه و بررسی شیوه هایی پرداخته می شود که افراد با استفاده از آنها در قالب گروه با یکدیگر تعامل پیدا می کنند. معمولا از نتایج این مطالعات و بررسیها برای بهبود کارایی سازمانهای تجاری استفاده می شود. ایده اصلی و اساسی در رفتار سازمانی این است که با استفاده از رویکردی علمی، امکان مدیریت کارکنان در عمل وجود خواهد داشت. نظریه های موجود در رفتار سازمانی برای حاصل شدن حداکثر بازده ممکن از فعالیتهای افراد به کار گرفته می شوند.

نگاهی دقیق تر به فعالیت های مرتبط با رفتار سازمانی

در حال حاضر اشکال و مدلهای گوناگون و فلسفه های مختلفی در رابطه با رفتار سازمانی شکل گرفته است. از جلمه حوزه های تحقیقاتی آن می توان به بهبود کارایی فعالیتها، افزایش رضایت کاری و تشویق افراد خلاق و رهبران لایق اشاره کرد. مدیران و صاحبان مشاغل هم برای دست یابی به اهداف خود می توانند از تاکتیکهای گوناگونی بهره بگیرند که از آن جمله می توان به سازماندهی مجدد گروه ها، اصلاح ساختارهای پاداش و تغییر روشی که به وسیله آن کارایی ارزیابی می شود اشاره کرد.

تاریخچه ای مختصر درباره رفتار سازمانی

با آن که رفتار سازمانی به عنوان یک حوزه دانشگاهی و علمی قدمت چندانی ندارد و در اواخر دهه ۱۹۷۰ بود که اتحادیه روانشناسی آمریکا آن را به رسمیت شناخت، مباحث مرتبط با آن برای نخستین بار در اواخر دهه ۱۹۲۰ و در شرکت الکتریکی هاوتورن مطرح شد؛ یعنی زمانی که مجموعه آزمایش هایی در این شرکت طراحی شدند تا به وسیله آن ها مشخص شود که چگونه تغییرات لحاظ شده در محیط کاری، بر سودآوری کارکنانشان خواهد افزود.

در شرکت الکتریکی هاوتورن میان سالهای ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۳ بررسی ها و اندازه گیری های مختلف و دقیقی صورت گرفت. از جمله این بررسی ها می توان به چگونگی افزایش کارایی افراد در موقعیت های مختلف اشاره کرد. یکی از مشهورترین بررسی های انجام گرفته توسط این شرکت بررسی هایی است که در حال حاضر با نام «اثر هاوتورن» از آن یاد می شود: این بررسی ها شامل چگونگی تغییر رفتار و کارکرد افراد به هنگامی می شد که تحت نظارت قرار داشته باشند.

رفتار سازمانی چیست و چه کاربردی در سازمان ها و شرکت ها دارد؟

در حال حاضر رفتار سازمانی بیشتر بر این مسئله متمرکز است که رفتار و فعالیت کارکنان در محیط کاری به شکلی علمی تحت نظارت قرار بگیرد تا به این واسطه بتوان میزان و کیفیت کالای تولیدی یا خدمات ارائه شده توسط سازمانی به خصوص افزایش و بهبود یابد. از جمله ایده های مهم مطرح شده در این زمینه می توان به این مسئله اشاره کرد که کارکنان سازمان، منابع انسانیی هستند که تا جای ممکن نباید به فکر یافتن جایگزینی برای آن ها بود، چراکه از لحاظ روانی به کار در سازمان عادت کرده اند و باید تا جای ممکن سعی بر آن باشد که همین کارکنان در پست هایشان باقی بمانند. اینگونه ایده ها در زمانی که شرکت هاوتورن شروع به انجام بررسی ها و مطالعات خود کرده بود، نوپا به شمار می رفتند و بررسی های انجام گرفته در این شرکت، کمک شایانی به پیشرفت این گونه ایده ها کرد.

بعدها و به مرور زمان ایده های جدیدی در مباحث مرتبط با رفتار سازمانی مطرح شد که سبب گسترده تر شدن آن شد. برای نمونه در دهه ۱۹۴۰ و به واسطه آغاز جنگ جهانی دوم، بیشتر ایده های مطرح شده در رابطه با مسائل استدلالی و علم مدیریت بودند. در این دوران تمرکز افراد متخصص بیش از هر چیز دیگری بر آن بود تا با استفاده از مدل سازی های ریاضیاتی و تجزیه و تحلیل های آماری بهترین پاسخ برای مسائل پیچیده حاصل شود. این روند تا دهه ۱۹۷۰ ادامه یافت و در این دهه بود که پیشرفت های جدیتری در این حوزه حاصل شد. در آن زمان مدیران و صاحبان مشاغل به مرور توجه بیشتری به اجزاء فرهنگی تشکیل دهنده سازمان هایشان نشان دادند و مسائلی چون نژاد، طبقه اجتماعی و جنسیت و تأثیرشان بر بهره وری سازمان مد نظر قرار گرفت.

شاید برایتان مفید باشد:

۵ مدل اساسی مدیریت رفتار سازمانی برای موفقیت کسب و کارها

چگونگی تمرکز بر روی رفتار سازمانی در سطح دانشگاهی

برنامه های دانشگاهی متمرکز بر روی رفتار سازمانی بیشتر در مدارس و دانشگاه های تدریس علوم بازرگانی انجام می گیرد (و نیز مدارس و دانشگاه های فعالیت های اجتماعی و روانشناسی). برای پیشبرد این برنامه ها از مباحث موجود در حوزه های مختلفی چون انسان شناسی، قوم شناسی و مطالعات رهبری و مدیریت استفاده می شود و در نهایت از مدل های کامپیوتری، و مدل های کمی و کیفی به خصوصی برای کاوش و آزمودن ایده های گوناگون استفاده می شود. به طور کلی این برنامه ها شامل دو بخش رفتار سازمان در سطح کوچکتر، و رفتار سازمانی در سطح کلان می شود. از جمله مباحث مطرح شده در بخش اول می توان به شناخت، تصمیم گیری، یادگیری، انگیزه سازی، مذاکره، تأثیر گذاری و پروسه های گروهی اشاره کرد. برخی از مهمترین مباحث مطرح شده در رفتار سازمانی در سطح کلان هم عبارتند از: سامانه های اجتماعی،  پویایی تغییرات، بازار، روابط میان سازمان ها با محیط اطرافشان و تأثیر فعالیت های اجتماعی بر بازار.

کاربرد رفتار سازمانی

نتایج حاصل شده از تحقیقات صورت گرفته در زمینه رفتار سازمانی توسط مدیران و صاحبان مشاغل به کار گرفته می شود تا درک بهتری از فرهنگ کاری خود پیدا کنند و به این نکته پی ببرند که این فرهنگ چگونه کارایی افراد و بهره وری سازمان را بهبود خواهد بخشید. قبلا در مقاله تاثیر آموزش رفتار سازمانی در موفقیت سازمان به تاثیر رفتار سازمانی در موفقیت سازمان ها اشاره کرده ایم.

کاربرد نظریه ها و دانش حوزه رفتار سازمانی را می توان به این زیرمجموعه ها تقسیم بندی کرد: شخصیت، رضایت کاری و مدیریت پاداش دهی، رهبری، اختیار، قدرت و سیاست. البته نمی توان یک راه به خصوص برای مدیریت هر یک از این زیرمجموعه ها ارائه کرد و بسته به شرایط به خصوص هر سازمان، پروسه مشخصی باید به کار گرفته شود، اما تحقیقات صورت گرفته در زمینه رفتار سازمانی دستورالعمل های کلیی به دست داده است که با استناد به آن ها می توان قدم های اولیه را برداشت و درکی بهتر از مباحث یاد شده پیدا کرد. در ادامه توضیحات مختصری درباره دستورالعمل های مطرح شده در برخی از زیرمجموعه ها در اختیارتان قرار خواهیم داد:

  • شخصیت: نقش بسیار مهمی بر چگونگی رفتار افراد در قالب گروه و کارایی آن ها دارد. داشتن درکی کامل و دقیق از شخصیت افراد اطلاعات ارزشمندی در اختیار صاحبان مشاغل و مدیران قرار خواهد داد؛ برای نمونه اینکه فعالیت فرد در بخشی به خصوص کارآمد خواهد بود یا خیر، و یا آن که چگونه می توان سبب افزایش انگیزه فرد شد. برای پیدا کردن درکی بهتر از شخصیت افراد می توان آزمون های مشخصی در نظر گرفت و یا این که از طریق صحبت کردن با آن ها به این مهم دست یافت.
  • رضایت کاری: نظریه های مطرح شده در این زمینه بسیار گسترده هستند، اما برخی بر این باورند که مهمترین مسائلی که در این زیرمجموعه باید مد نظر قرار داده شوند، عبارت از سیستم پاداش دهی مطمئن، فعالیت متقاعد کننده، ناظرانی کارآمد و محیط کاری رضایت بخش هستند.
  • رهبری: رهبری در حقیقت در ارتباط با مدیریت کاری قرار می گیرد که ممکن است متمرکز، یا گسترده تر باشد. علاوه بر این برخی افراد به طور طبیعی استعداد بیشتری در زمینه مدیریت دیگران دارند و این گونه مسائل هم در این زیرمجموعه مد نظر قرار می گیرد.
  • قدرت، اختیار و سیاست از عواملی هستند که در محیط کاری بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند. پیدا کردن درکی جامع از روش های مقبولی که قوانین وضع شده در محیط کاری بر آن ها صحه می گذارد، یکی از کلیدی ترین نکات داشتن فعالیت تجاری منسجم است و این گونه روش ها و قوانین تا حدود زیادی به قدرت و اختیار صاحبان مشاغل و نیز سیاست های وضع شده توسط آن ها ارتباط پیدا می کند.

 

تکنیک های جالب و کاربردی افزایش هوش هیجانی

تکنیک های جالب و کاربردی افزایش هوش هیجانی

هوش هیجانی (به انگلیسی Emotional Intelligence، به اختصار EI) به طور کلی به مهارت افراد در درک، مدیریت و بیان مؤثر احساساتشان اطلاق می شود. بنا به تحقیقات انجام شده بیش از نود درصد افرادی که در محیط کاری خود موفق بوده اند، هوش هیجانی شان در سطح قابل قبولی بوده است و نزدیک به هشتاد درصد از افراد نه چندان موفق در محیط کاری، هوش هیجانی به مراتب کمتری داشته اند. هوش هیجانی از جهت شکل دهی، توسعه، ابقاء و تقویت روابط نزدیک شخصی اهمیت بسزایی پیدا می کند. بر خلاف ضریب هوشی (IQ) که معمولا میزانی ثابت داشته و در طول زندگی افراد چندان دستخوش تغییر نمی شود، هوش هیجانی همگام با علاقه افراد به یادگیری و پیشرفت می تواند افزایش یابد. در ادامه این مقاله شما را با چند نکته کلیدی جهت افزایش هوش هیجانی آشنا می کنیم. پس تا انتها همراه ما باشید.

تکنیک های جالب و کاربردی افزایش هوش هیجانی

احساسات منفی تان را کاهش دهید

شاید بتوان گفت که مهمترین جنبه هوش احساسی، مهارت و توانایی افراد در مدیریت احساسات منفیشان و پیشگیری از تأثیرگذاری آن بر قضاوتشان است. برای تغییر دادن احساسات در موقعیتی به خصوص، ابتدا باید طرز فکر خود در رابطه با آن موقعیت را تغییر دهیم. مثالی در این رابطه می تواند درک بهتری از موضوع برایتان به همراه داشته باشد: برای نمونه زمانی که رفتار فردی شما را ناراحت می کند، بهتر آن است که به سرعت قضاوت های منفی درباره او نکرده و به جای این کار، پیش از آن که واکنش نشان دهید، مسئله را از چند منظر مختلف مورد بررسی قرار دهید. برای نمونه زمانی که دوستی جواب تلفن شما را نمی دهد، ممکن است به این فکر کنید که می خواهد شما را دست به سر کند، حال آن که ممکن است واقعا گرفتار باشد. زمانی که از شخصیت پردازی رفتار دیگران خودداری کنیم، به مرور زمان قادر خواهیم بود تا درک عینی تری از ابراز احساسات آن ها به دست آوریم (درکی که تحت تأثیر عوامل منفی بیرونی نباشد). پس باید به خاطر داشت که یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر افزایش هوش احساسی، سعی در کنترل و کاهش احساسات منفی است.

در مواقع بحران خونسرد باشید

کسی نیست که در زندگی خود بحران، اضطراب و فشار روحی روانی را تجربه نکرده باشد و توانایی در مدیریت این اوضاع، از دیگر عوامل مهم تأثیرگذار بر افزایش هوش هیجانی است. زمانی که تحت فشار قرار می گیرید، مهمترین مسئله ای که باید مد نظر قرار بگیرد، حفظ خونسردی است. راهکارهای مختلفی برای حفظ خونسردی و مدیریت شرایط بحرانی وجود دارد: برای نمونه به هنگام افزایش اضطراب می توانید کمی آب سرد به صورت خود زده و در هوای آزاد کمی قدم بزنید. هوای خنک می تواند میزان اضطراب را کاهش دهد (در این شرایط از نوشیدنی های کافئین دار هم استفاده نکنید که سبب افزایش اضطراب می شوند)؛ می توانید هم از فعالیت های آرامش بخشی چون ورزش های سبک و اروبیک استفاده کنید.

تکنیک های جالب و کاربردی افزایش هوش هیجانی

در بیان احساسات تان جسارت کافی داشته باشید

وقت هایی در زندگی همه ما وجود دارد که به مشخص کردن محدوده ها و مرزهایی برای خود نیاز پیدا می کنیم تا به این وسیله درک بهتری از جایگاه خود به دیگران بدهیم. این مسئله نیز برای افزایش هوش هیجانی از اهمیت زیادی برخوردار است و با قائل شدن حق مخالفت با دیگران در بعضی مواقع (بدون بی احترامی به آن ها)، گفتن «نه» بدون احساس پشیمانی، مشخص کردن اولویت های خود و محافظت از خود در برابر چیزهایی که به ضررمان هستند می توانیم تا حدود زیادی به هدف یاد شده دست یابیم.

یکی از روش هایی که به هنگام بیان احساسات دشوار می توان مورد استفاده قرار داد، با نام «XYZ» شناخته می شود: وقتی در موقعیت Z، کار Y را انجام می دهی، احساس X به من دست می دهد. مثالی از کاربرد این روش می تواند در فهم بهتر موضوع مؤثر واقع شود:

زمانی که از من می خواهی با زیر پا گذاشتن اولویت های خود به تو کمک کنم، احساس بدی پیدا می کنم..

در مواجه با افراد نه چندان منطقی رویکرد فعالانه داشته باشید

همگی ما گاه به گاه در زندگی خود با افرادی مواجه می شویم که چندان رفتار منطقی ای از خود نشان نمی دهند. حال این فرد ممکن است از اعضای خانواده باشد یا یکی از همکاران ما. متأسفانه چنین شخصی به سادگی می تواند بر روی ما تأثیر گذاشته و روز ما را خراب کند و یکی دیگر از نکات کلیدی برای افزایش هوش احساسی، اجتناب از تأثیرپذیری از این افراد است. اما چگونه می توان در مواجه با این افراد رویکردی فعالانه داشته باشیم؟

اول از همه باید در نظر داشت که به هنگام ناراحت شدن از دست دیگران، پیش از واکنش نشان دادن بهتر است کمی صبر کنیم (مثلا تا ده بشماریم). این مدت زمان صبوری در نهایت ایده بهتری برای واکنش نشان دادن به همراه خواهد داشت و از پیچیده تر شدن اوضاع جلوگیری می شود. نکته دیگری که در پاسخ به سؤال یاد شده می توان مطرح کرد این است که برای مدتی فرض کنیم به جای فرد آزاردهنده زندگی می کنیم و این جمله را کامل کنیم: «احتمالا برایش ساده نیست که …»؛ برای درک بهتر به این مثال دقت کنید: «فرزندم در برابر من مقاوم شده است. احتمالا برایش ساده نیست که با فشارهای اجتماعی و شرایط مدرسه کنار بیاید.».

بر شرایط دشوار و ناخوشایند غلبه کنید

شرایط زندگی گاهی دشوار می شود و این حقیقتی است که همه ما به آن اذعان داریم. انتخاب شیوه تفکر، احساس و رفتار در مواجه با چالش های زندگی می تواند تفاوت میان امید و نا امیدی، مثبت نگری و رخوت و کلافگی، و پیروزی مقابل شکست را رقم زده و در نهایت تأثیر بسزایی بر افزایش هوش هیجانی داشته باشد. هر گاه در زندگی با موقعیتی دشوار و چالش برانگیز مواجه شدید بهتر است از خود سؤال کنید «از این موقعیت چه درسی می توانم بگیرم؟»، یا «چگونه می توانم از این تجربه برای مراحل آتی زندگی بهره بگیرم؟»؛ در نهایت هرچه بتوان از این سؤالات به گونه ای کاربردیتر در زندگی استفاده کرد، هنگام مواجه با شرایط دشوار مشابه عملکرد بهتری خواهید داشت.

توانایی ابراز احساسات خصوصی تر در روابط شخصی تان را داشته باشید

توانایی در ابراز احساسات عاطفی به عنوان یکی از مهمترین عوامل پایداری روابط شخصی شناخته می شود و علاوه بر آن در افزایش هوش هیجانی هم تأثیرگذار است. منظور از این بیان احساسات به بیان دقیقتر این است که فرد بتواند درونی ترین احساسات خود را با کسی که برایش اهمیت و ارزش قائل است در میان بگذارد و این بیان احساسات برای هر دو طرف سازنده و نتیجه بخش باشد. البته به همان اندازه که بیان این احساسات مهم است، نشان دادن واکنش مناسب به هنگام شنیدن این گونه احساسات دیگران هم اهمیت دارد. شاید خالی از لطف نباشد اگر مقاله را با این جمله پیرل باک به پایان ببریم که

قلب، اگر به نجوای قلبی دیگر پاسخ ندهد، پژمرده خواهد شد.

اگر از علاقه مندان به افزایش هوش هیجانی تان هستید، پیشنهاد می کنیم مقاله افزایش هوش هیجانی بر اساس مدل ۶ ثانیه ای را هم مطالعه کنید.

17 راز از دانستنی های روانشناسی زبان بدن که باید بدانید!

۱۷ راز از دانستنی های روانشناسی زبان بدن که باید بدانید!

شاید به این فکر کرده باشید، که اگر بتوانید ذهن و افکار افراد را بخوانید چقدر جالب میشد! بعضی از افراد برای اینکار از قوه درک خودشان استفاده می کنند، اما اگر آنچنان حساس و باهوش نیستید، تنها یک راه برایتان باقی می ماند: سعی کنید دانستنی های روانشناسی زبان بدن

را بدانید.

این یک واقعیت است که ما بیش از ۵۵ درصد از اطلاعات را از ارتباطات غیرشفاهی به دست می آوریم. میمیک ها، ژست ها و دیگر حرکات بدن، همه یک شخص را فاش می کنند و به شما می گویند که مردم واقعا به چیزی فکر می کنند و چه احساسی دارند. در ادامه این مقاله برای شما چند مورد از مهمترین دانستنی های روانشناسی زبان بدن آورده شده است تا به کمک آن ها مهارت اجتماعی خود را توسعه دهید و بهتر بتوانید مردم را بشناسید.

دانستنی های روانشناسی زبان بدن که باید بدانید!

۱- بستن چشم

یکی از جالبترین دانستنی های روانشناسی زبان در مورد چشم ها است. اگر یک نفر با شما صحبت می کند و چشمانش را می بندد، باید بدانید که آنها سعی می کنند که در دنیای بیرونی، چیزی را از شما پنهان کنند. با این حال ممکن است بستن چشم به این معنی است که آن فرد از شما می ترسد. فرد با این کار در تلاش است که از شر شما راحت شود. چرا که ممکن است از دست شما خسته شده باشد و اگر اون چشمانش را ببندد، شما ناپدید می شوید.

۲- دهانشان را با دستشان می پوشانند

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان پوشاندن دهان با دست است. همه ما در دروان بچگی این حرکت را تجربه کرده ایم. آیا یادتان هست زمانی که نمی خواستید چیزی بگویید جلوی دهانتان را می گرفتید؟ این موضوع در دوران بزرگسالی نیز رخ می دهد. گذاشتن چندتا انگشت، کف دست و یا حتی مشت کنار دهان، به شما این اجازه را می دهد حرف هایی که نمی خواهید بزنید را نزنید. گاهی این ژست با یک سرفه دروغین پوشیده می شود.

۳- دسته های عینکشان را گاز می گیرند

دیده اید که افراد دسته های عینکشان را گاز می گیرند؟ این مورد یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن است که باید بدانید. در مواجه با چنین افرادی سعی کنید که آنها را تشویق کنید و از آنها حمایت کنید. قطعا آنها نگران چیزی هستند. آنها در تلاشند که احساس امنیت کنند.

۴- دست به چانه زدن

اغلب این ژست برای جذب افرادی با جنس مخالف استفاده می شود. زمانی که ما چانه مان را به دستمان تکیه می دهیم، جوری صورتمان را نشان می دهیم که انگار می خواهیم بگوییم «این منم!» باید این ژست را به موقع به کار ببرید و همزمان نیز در زمانی مناسب، از طرف مقابل تعریف کنید.

۵- کشیدن دست روی چانه

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن کشیدن دست روی چانه است. زمانی که مردم در حال تصمیم گیری اند از این ژست استفاده می کنند. شاید آنها به پایین، بالا، کناره ها و یا هرجایی نگاه کنند. در واقع آنها دقیقا متوجه نیستند که به کجا نگاه می کنند، چرا که غرق در فکرند.

۶- دست به سینه بودن

این یکی از معروفترین ژستها است. جای تعجب ندارد که خیلی از مردم با این ژست خیلی راحتند. این ژست به آنها کمک می کند خودشان را نسبت به بقیه بسته نشان دهند. ما اغلب از این ژست زمانی استفاده می کنیم که از چیزی رنجیده ایم و چیزی ما را آزار داده است. دست به سینه بودن، یک نشانه واضح از این است که یک فرد حس خوبی از چیزی ندارد. این واکنش، یکی از دانستنی های روانشناسی زبان بدن است که باید بدانید.

۷- درست کردن ظاهر

آیا موافقید که این ژست زیادی گشاده رویانه است؟ زمانی که یک زن می خواهد یک مرد از او خوشش بیاید، سعی می کند خودش را به بهترین نحو نشان دهد. او پشتش را صاف می کند زانوهایش را روی هم می اندازد. دست ها رو توی دست انداختن و یا انداختن دست ها نیز نشانهی توجه و علاقه به آن شخص است.

۸- به جلو خم شدن

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن نشان دوست داشتن است. زمانی که افراد کسی را دوست دارند و می خواهند با او ارتباط برقرار کنند، اغلب به جلو خم می شوند. در این موقعیت، پاها، بدون حرکت باقی می ماند، اما بدن به جلو خم می شود.

۹- تکیه دادن به عقب

اگر کسی به صندلی به عقب تکیه دهد، نشان می دهند که از یک مکالمه خسته شده است. شاید آنها احساس می کنند که در حضور شخصی دیگر، احساس ناراحتی دارند.

۱۰- تکان خوردن روی پاشنه ها و پنجه ها

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن فهمیدن احساس اضطراب و نگرانی است که با تکان خوردن روی پاشنه ها و پنجه ها نمایان می شود. بله این کار را فقط بچه ها نمی کنند. این نشان می دهد که یک شخص از چیزی نگران است.

۱۱- کشیدن دست ها به هم

گفته شده است که دست ها آنچه که ذهن به آن فکر می کند را نمایان می کنند. کشیدن دست ها به هم، عموما بدین معنی است که یک شخص به یک چیزی احساس مثبتی دارد. آنها افرادی امیدوارند. ما این کار را زمانی که درمورد منافعی که قرار است در آینده برایمان پیش بیایند انجام می دهیم.

۱۲- نحوه دست دادن

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن نحوه دست دادن افراد با یکدیگر است. اگر یک نفر به هنگام دست دادن با دست دیگرش، روی دستتان را نیز گرفت

دست زدن به روی دست یک نفر، نشان می دهد که یک نفر حس دلسوزی و شفقت دارد. اما این زمانی درست است که یک نفر سریع این کار را انجام دهد. با این حال، اگر برای مدتی برای دست دادن دست یک نفر را در دستتان گرفتید، و آن زمان طرف مقابل روی دست شما را گرفت، این نشان می دهد که او می خواهد به شما بگوید چه کسی اینجا مسئول است.

اگر یک نفر هنگام دست دادن مچ دست شما را گرفت به شما بسیار اعتماد دارد

اگر دست کسی را از زیر بگیرید (دست دادن به صورتی که با کف دست انگشتان طرف را بگیرید) میخواهید به او بگویید که آماده اید به او کمک کنید

اگر کسی به شما دست داد و همزمان لمستان (جلوی بازو، آرنج، و یا پشت طرف مقابل) کرد، معمولا به این معنی است که یک فرد دچار کمبود ارتباط است. هرچه لمس به نیم تنه نزدیک تر باشد، فرد بیشتربه همراهی نیاز دارد.

۱۳- موهایی را از روی لباستان بردارید درحالی که مویی آنجا نیست

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن فهمیدن احساس مخالفت طرف مقابلتان است. برداشتن موی فرضی از روی لباس، یک ژست جایگزین برای ابراز مخالفت است. مردم اغلب از این روش استفاده می کنند تا نشان دهند که با چیزی مخالفند، اما نمی خواهند آن را به زبان بیاورند. به بیانی دیگر، آنها دقیقا نظرشان را بیان نمی کنند، اما قطعا با چیزی مخالفند.

۱۴- قرار دادن پا روی میز

چنین ژستی نشان دهنده خیلی از چیزها است: رفتارهای بد، بی احترامی، نشان دادن اینکه چه کسی رئیس است و یا حتی اینکه فرد فقط به سلامتی خودش اهمیت می دهد. روانشناسان معتقدند که اگر شما در این موقعیت احساس ناراحتی دارید، نباید جوری استراحت کنید انگار که در خانه خودتان هستید.

۱۵- جوری روی صندلی بنشینید انگار سوار اسب شده اید

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن نوع نشستن بر روی صندلی است. به یاد داشته باشید، یک صندلی یک اسب نیست، و اگر حتی پشت صندلی شبیه به یک حفاظ به نظر برسد، به منظور اهداف زیادی به کار می رود. بیشتر افراد از این که طرفشان این گونه بنشیند، اذیت می شوند، چرا که احساس می کنند به صورت غیرمستقیم خشونتی علیه آنها صورت گرفته است. این وضعیت بین افراد سلطه گر معروف است. اگر نمی خواهید که ضعیف به نظر برسید، وقتی که کسی سوار اسبش شده است، شما ایستاده بمانید!

۱۶- بازی کردن با کفش

زانو روی زانو انداختن یک استایل جذاب برای زنان است و اگر یک زن با کفشش بازی کرد، در تلاش است که توجه شما را به پاهایش جلب کند. این ژست نشان می دهد که یک زن ریلکس و آسوده است.

۱۷- ارتباط چشمی

یکی دیگر از دانستنی های روانشناسی زبان بدن دانستن نکات ارتباط چشمی است. چشم ها یک راه بسیار عالی برای برقراری ارتباط است. شما می توانید تمام احساسات و هیجانات یک شخص را از چشم هایش بخوانید. عشاق با چشم هایشان به هم نگاه می کنند تا مردمک هایشان بزرگ شود. در واقع مردمک چشم می تواند در مقایسه با حالت عادی اش ۴ برابر درشت تر شود و فهمیدن این موضوع نیز آسان است. یا مثلا، اگر یک شخص عصبانی باشد چشمهایش شبیه به مهره می شود چرا که مردمک چشم بسیار کوچک می شود.

امیدواریم دانستنی های روانشناسی زبان بدن که در این مقاله به آن ها اشاره کردیم مورد استفاده شما قرار گرفته باشد.

شعر دوشیزگان تگرگ

شعر دوشیزگان تگرگ

شعر دوشیزه گان تگرگ (اندیشه)

 

دوشیزه گان تگرگ

در کناره

در کارِ گرد آوردن نمک اند.

آنان، از آن سان خمیده پشت

قادر به رؤیت دریا نیستند.

زورقی با بادبان سپید

از پهنه ی دریا به جانب ایشان اشارتی می کند.

دوشیزگان

او را نمی بینند

و زورق

از اندوه

به تیره گی در می نشیند.

============================================

شعر دوشیزه گان تگرگ برگرفته از کتاب : گزیده یی از اشعار شاعران بزرگ جهان

از احمد شاملو

ناشر: موسسه انتشارات نگاه

============================================

بر اساس باور و اندیشه ام برداشتم از این شعر (هست) این گونه است.

در شعر دوشیزه گان تگرگ، دوشیزه انسانی است که هنوز اندیشه اش به چالش یک اندیشه دیگر در نیامده است. و ذهنش هنوز دست نخورده و باکره و خویشتن خویشش نیز ناورزیده و ناآزموده مانده است.

در شعر دوشیزه گان تگرگ می خوانیم که این دوشیزه گان از برای پرداختن به کار روزانه و خم شدن پشت شان به سوی زمین و کناره دریا، توانا به دیدن دریای آزاد و رها(اندیشه کردن و ورزیده شدن) نیستند. قایقی از دوردست با بادبان سپیدش از دوردست در دریای اندیشه به آنان نشانه ای برای اندیشیدن و شنا کردن و ورزیده شدن می دهد. و این دوشیزگان ناآگاه، این نشانه را نیز نمی بینند و در تاریکی نادانی و ناآگاهی خودشان غرق می شوند و آن قایقران و قایقش نیز از اندوه منفعل ماندن آنان تا امید دیگری برای برافراشتن بادبان سپید دیگری برای آن دوشیزه گان و دیده شدن، به تیره گی در می نشیند.

بردیا گوران

سایت نیک اندیشان

نوشته شده توسط بردیا

 

کتاب رمادی نوشته آرش جواهری

کتاب رمادی نوشته آرش جواهری

کتاب رمادی نوشته (( آرش جواهری )) از آن کتاب هایی است که از همان سطر اول که شروع به خواندن می کنی ، دوست داری تا آخرش را بخوانی .کتاب رمادی از ۳۶ بخش که هر بخش یک(( دهلیز ))  نام دارد تشکیل شده است و دهلیزها بصورت نامرتب در کتاب قرار دارند . هر دهلیز، متنی کوتاه و درنهایت سه چهار صفحه ای دارد. این ویژگی ها  دست خواننده را برای اینکه هر وقت دوست داشت و از هر جا که می خواست بخواند باز می گذارد .

متن کتاب ، ما را به یاد نوشته های سده ی ِ چهار و پنج هجری می اندازد . نویسنده به عمد از اسمهایی خاص استفاده کرده است . مثلا به جای پادشاه ( رییس مملکت ) از کلمه ((سالار)) استفاده کرده . همچنین برای قدیمی کردن متن از کلماتی قدیمی استفاده کرده است که در جهت فضاسازی بهتر داستان است.

کتاب رمادی شرح حال خواب غفلت مملکت خود ما است . رمادی با زبان مخصوص خود پرده از نا آگاهی ها ، تعصبات ، سنتهای کهنه ، ظلم و ستم حاکمان بر مردم و نادانی و نا آگاهی همان مردم  ، خودخواهی ها و تن پروری ها و  …. پرده بر می دارد . رمادی آیینه تمام نمای جامعه و روزگار ما است که با زبانی ویژه برای در امان ماندن از سانسور نوشته شده است .

 

((کتاب رمادی در کتابخانه باشگاه نیک اندیشان موجود است))

 

قسمتهایی ازکتاب رمادی را با هم می خوانیم

 

* و می گفت ” همیشه بگویید شاید ، شاید که خطا کرده باشید . وبدانید ما تنها دانای ِ نادانی ِ خویشیم . همچنانی که تنها کفش شمار سوراخهای جوراب را می داند. ”

 

* بیچاره ملتی که تاریخش را با شرم بازگو می کند. و بی چاره تر ملتی که به حسرت ! … و دریغ که ما بی چاره ترینیم .

 

* پدرم سینه ی  ِ استخوانی اش را پیش می دهد و باد در غبغب ِ چروکیده اش می افکند که ((من در عهد ِ هفت سالار ، به زندان زیسته ام و دانسته ام که تاریخ  ِ راستین رمادی را تنها به دیوار سردابه های برج می نویسند و بر تخته ی  ِ زنجیر ِ دوستاق خانه ها …

احمق مردا که دل در این جهان بندد … احمق مردا…

توضیح :   دوستاق خانه = زندان

 

* در کتاب (( تواریخ ِ سالاریه )) در حدیث فتنه ی ِ منادیان آمده است که “آنان فرقه ای بودند از ابالهه ی ِ زمانه که می خواستند آدمیان در همه چیز یکسان و برابر باشند حتی در طول ِ قضیب و شمار ِ دندان هاشان . و بدیهی است که این امری است محال و ناممکن”…

توضیح :   ابالهه = جمع مکسر ابله ،   قضیب = شمشیر

 

در کتاب ((تواریخ سالاریه)) حدیث ِ حکیمی را خواندم که اختراعات شگرف داشت و صناعات غریب . گاه چرخی می ساخت که با وزش باد ، آب از چاه برمی کشید. و گاه تقویمی می نگاشت روز شمار ، که در آن تا هفت سال ِ پسین احوال  ِ ابر و آفتاب و باران و خشکی  ِ ایام معین بود . نوبتی سالار با او فرموده بود که ” ما را شربتی بساز تا به هر که خورانیم دروغ نتواند گفت و ما بدان از احوال ِ راستین چاکران و وزیران و قراولان و متعگان ِ خویش آگاه شویم ” . حکیم گفته بود ” این از یک سو فتنه ای عظیم است و من از خون همه جهانیان بیزارم . و از دیگر سو ، خود ممکن نباشد که دروغ در ذات ِ آدمی چون بوی ِ لاش ، در سرگین ، نهان است و به هیچ حال تفکیک نتوان کرد. اما اگر مرا یاری دهی ، ارابه ای بسازم سرپوشیده و آهنین زره که چون دو حمال ِ ستبر بازو کوکش کنند ، هفت پرتابه راه سپارد و آن گاه میان سپاه دشمنان درهاش بگشاید و از هر در ، زنبورکی سربرآرد و هر زنبورک بی هیچ توپچی و سنبه زنی ، هفت نوبت شلیک کند و باز به محل نخستین بر آید و این سلاحی است گزاف تورا ، تا با دشمنانت بدان جنگ آوری . و سالار گفته بود که ” ما تنها با رعیت ِ خویش سر ِ جنگ داریم و آنان را نیز همین یک توپ گور که کافی است…

توضیح :          متعگان = همسران            سرگین = مدفوع حیوانات

 

* در کتاب ((تواریخ سالاریه)) حدیث منجّمی است علامه که نام هزار ستاره را می دانست . و از اسلوب استنباط ِ خفایا آگاه بود . و کتابی نوشته بود در قانون ِ استخراج ِ احکام ِ بروج ِ آسمانی و در آن به مکاشفه ی ِ بُعد ِ پنجم که همانا مرگ باشد ، دست یازیده بود . و آزمون های بسیار کرده بود .و بارها و بارها مردگان و زندگان و خفتگان و بیداران را وزن کرده بود تا بلکه میزان ثقل روح را بیابد . در حکایت است که روزی سالار از   او خواسته بود تا گاه شماری بنگارد که در آن هر ماه چهل روز به درازا کشد ” باشد تا ماهیانه ی  ِ دبیران و کاتبان و جارو کشان و مواجب بگیران ِ خویش را دیرتر بپردازیم ” . وباز امر کرده بود تا در آن ، هر سال به هفتاد روز سر آید ” باشد تا خراج اصناف و صیادان و سمّاکان و رعیت خویش زودتر بستانیم . اما منجم پیر اکراه کرده بود که ” تقویم بر نظم روز گار استوار کنند ، نه روزگار بر حسب ِ تقویم ” . پس سالار فرموده بود که کتاب ِ رسالاتش را چندان بر سر فرو کوبند تا کور شود . گویند کسی از او پرسید ” چرا در درمان چشمانت نمی کوشی؟ ” گفت :” آن قدر دنیا را دیده ام که ملولم ” . پس وصیت کرده بود تا بر گورش بنویسند ” در اینجا نادانی خفته است که اگر خطایای بسیار کرد بر او ببخشایید که این نخستین بار بود که می زیست ” .

توضیح :   سماکان = ( به فتح سین و تشدید میم ) ماهی فروش

 

* در کتاب (( تواریخ سالاریه )) کوتاه ترین حدیث ، حدیث ِ سالاری است شکمباره . که ستبر گردن بود و تنگ خرَد . و چندان فربه که به پیراهنی نمی گنجید . و میر ِ وزیرانش همواره در رتق و فتق امور ِ مطبخیان بود . آورده اند که چون درگذشت ، در رثایش شاعری گفت ” آمد و … خورد و … مُرد… ”

 

* هیهات هستی ،که هزار توی ِ وهم انگیزی است . لبریز از دهلیزهای همهمه . ودخمه های پر واهمه . از بن بستی به بن بستی . در تردّد و تردید . پیچاپیچ . و هیچاهیچ

 

کنار حوض ِ بی آب ِ سنگی  ِ میدان گاه در گرماگرم تابستان گنجشککی پرّان پرّان کلافه ی ِ کور نخی را به منقار می کشید . من بودم من ، با کلاف  ِ در هم ِ اندیشه هام ؛ بی حاصل و پا در گل ، من !

 

گور و کفن ؟… نه ! چون مُردم ، دوست دارم مرا جلد بگیرید . شاید آرام بگیرم ، شاید …

 

* می گفت ” هیچ عهدی تلخ تر از عهد سالاری نیست که وعده های شیرین می دهد ”

 

* می گفت ” عشق یگانه مرضی است که از چشم و نگاه واگیره دارد ”

 

* می گفت : ” فرزانگان ما قد قد ِ بسیار می کنند ، اما دریغ ، تخمی نمی گذارند ”

سایت نیک اندیشان

 

نوشته شده توسط حمید
دگرگونی دینی همگانی در هند

دگرگونی دینی همگانی در هند

دگرگونی دینی دسته جمعی در هند
دهها هزار هندو از طبقه بسیار پایین موسم به “دالیت” در یک گردهمایی در هند و در یک مراسم همگانی دین خود را عوض کرده و بودایی و یا مسیحی شده اند.

این گردهمایی برای دگرگونی دینی در شهر مرکزی ناگپور بخشی از اعتراض بسیاری از “دالیت”هاست علیه آنچه که آنرا بی عدالتی سیستم طبقاتی هندویسم موسوم به “کاست” خوانده اند.

به گفته بسیاری از دالیتها، آنها با دگرگونی دینی می توانند از تعصبات و تبعیضاتی که می گویند بطور معمول در زندگی روزمره با آنها روبرو هستند، بدور باشند.

این تجمع در پنجاهمین سالگرد تغییر دین یک محقق دالیت به نام “بیمرائو رامجی آمبدکار”، به بودئیسم، برگزار شده است.

آقای آمبدکار اولین فرد مشهور دالیتها بود که هندوهای طبقه پایین را تشویق به تغییر دین کرد.

تجمعاتی از این دست برای تغییر دین در این ماه (اکتبر) در بسیاری دیگر از نقاط هند برگزار می شود.

بسیاری از ایالات هند که در آنها حزب هندو گرای بی جی پی در قدرت است با تصویب قانونی تغییر دین بصورت جمعی را، با مشکلات قانونی روبرو کرده اند.

بر اساس گزارشها در مراسم انجام شده در ناگپور بیش از ۵۰۰ نفر مسیحی و بیش از هزار نفر بودایی شدند.

سایت نیک اندیشان

============================================

============================================

نوشته شده توسط بردیا

رشد فردی چیست و چرا شما به آن نیاز دارید؟

رشد فردی چیست و چرا شما به آن نیاز دارید؟

اگر به مباحث موفقیت و روانشناسی علاقه مندید، احتمالا تاکنون عبارت رشد فردی به گوشتان خورده، ولی ممکن است ندانید که معنای آن چیست. به همین جهت در این مقاله به دو سوال مهم رشد فردی چیست و چرا شما به آن نیاز دارید؟ پاسخ می دهیم. پس تا انتها همراه ما باشید.

رشد فردی چیست ؟

رشد فردی به اقداماتی که در جهت بهبود عادات، رفتار و اقدامات و واکنش های یک شخص صورت می گرد، اطلاق می شود.

در ادامه مثال هایی آورده شده است تا  به شما بهتر نشان دهد که رشد فردی چیست ؟

  • یادگیری کنترل خشم
  • یادگیری غلبه بر تعلل
  • یادگیری غلبه بر تنبلی
  • یادگیری مودبانه تر و موجه تر رفتار کردن
  • تبدیل شدن به فردی مسئولیت پذیرتر
  • یادگیری چیزهای جدید و توسعه ی مهارت های جدید
  • تغییر ذهنیت و مثبت تر شدن
  • یادگیری مدیریت زندگی
  • یادگیری افزایش هوش هیجانی
  • و …

رشد فردی موفق، نیازمند انگیزه، به دنبال پیشرفت بودن، و تمایل به تلاش برای ایجاد تغییر است.  شما هم چنین باید تمایل داشته باشید که از منطقه امن خود بیرون بیاید، و گاهی کارهایی را بکنید که آسان نیستند، اما برای خودتان منفعتی را به دنبال دارند. یک ذهن باز و طالب برای یادگیری و پیشرفت نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

رشد فردی، یک فرآیند پیوسته است که از همان اوایل شروع شده است، اما اغلب توسط والدین، معلمان، و محیط شکل داده می شود. با این حال برای اینکه بیشترین بهره را از آن ببرید، باید از این فرآیند آگاه باشید، بدانید فرایندهای رشد فردی چیست و برای پیشرفت و بهبود دادن خودتان، گام های درستی را بردارید.

گاهی مشکلات و دشواری ها محرک هایی هستند که خواسته شما برای پیشرفت و رشد را به وجود می آورند تا در زندگیتان تغییری به وجود آید. گاهی نیز بعد از خواندن یک کتاب الهام بخش، دیدن یک فیلم یا خواندن درباره افرادی که به موفقیت رسیده اند، مردم الهام می پذیرند و به سمت رشد فردی قدم بردارند.

رشد فردی اغلب باعث به وجود آمدن تغییر در زندگیشان می شود، و مدیریت زندگی  و خودآگاهی شان را بسط داده، مهارت هایشان را بهبود بخشیده، و مهارت هایی جدید را توسعه می دهد.

چگونه رشد فردی را بیاموزید؟

کتاب ها، کارگاه ها، مقالات و مربیان زیادی هستند که رشد فردی را آموزش می دهند. اگر این موضوع برایتان جذاب و جالب است و همان کاری است که می خواهید انجام دهید، می توانید تمام این اطلاعاتی که نیاز دارید را با جست و جو در اینترنت پیدا کنید.

رشد فردی می تواند در تمام جوانب زندگی به شما کمک کنید. می تواند به شما در محل کارتان کمک کند. می تواند نگرش شما نسبت به کار را تغییر دهد و لذا فرصت هایی جدید برای پیشرفت را در اختیارتان قرار دهد. رشد فردی به شما در رشد احساسی و ذهنی کمک می کند و باعث می شود که موجه تر، دوست داشتنی تر و فردی مثبت تر شوید.

روش های زیادی برای رشد فردی وجود دارد، همانند تجسم خلاقانه، تکرار تصدیقات و تاکید بر آنها، توسعه ذهنیتی مثبت و مدیتیشن. رشد فردی هم چنین شامل مشاوره، مربی گری و خوانش است.

یک روش ساده و سودمند برای رشد فردی این است که به رفتار خودتان و زندگی تان با ذهن باز نگاهی بیاندازید. این به شما نشان می دهد که باید برای در خودتان و زندگیتان چه تغییراتی ایجاد کنید.  نگاه به نوع رفتار مردم و نوع کارهایشان نیز به شما در این زمینه کمک می کند. بدین صورت، می توانید ویژگی های مثبت و منفی را تشخیص دهید، از آنها آگاه شوید، و بدانید که آیا این ویژگی ها را دارید و یا آنها را کم دارید. و بدین صورت، چیزی که برای بهبود خودتان لازم دارید را یاد خواهید گرفت.

مردم با هم دیگر فرق می کنند، و چیزی که برای یک نفر جواب می دهد ممکن است به درد یک نفر دیگر نخورد. این بدین معنی است که بعد از اینکه فهمیدید رشد فردی چیست ، ممکن است روش های متعددی و راه های متفاوتی را برای رشد فردی پیدا کنید تا بفهمید کدامشان برای شما مناسب است.

چرا مدیریت زمان مهم است؟

چرا مدیریت زمان مهم است؟

مدیریت زمان چیست؟ مدیریت زمان را می توان مجموعه ای از اصول، شیوه ها، مهارت ها، ابزارها و سیستم هایی است که به شما کمک می کند تا زندگی خود را مدیریت کنید و از زمان خود برای انجام آنچه می خواهید، استفاده کنید.

چرا مدیریت زمان مهم است؟

مدیریت زمان برای زندگی شخصی و موفقیت شغلی مهم است. مدیریت زمان به شما می آموزد که چگونه زمان خود را به طور موثر مدیریت کنید و از آن برای مدیریت درست زندگی استفاده کنید.

در ادامه این مقاله به چند دلیلی اشاره می کنیم که توضیح می دهد چرا مدریت زمان بسیار مهم است و چگونه می تواند به شما کمک کند تا از وقت خود استفاده کرده و آن را به طور مفید مدیریت کنید:

۱- زمان یک منبع ویژه است که نمی توانید برای استفاده بعدی آن را ذخیره کنید. هر کس مقدار دقیق و مشابهی زمان دارد. زمانی که به خوبی استفاده نشود را نمی توان بازیابی کرد.

چرا مدیریت زمان مهم است؟

۲- اکثر مردم احساس می کنند که برای انجام دادن کارهایشان به زمان بیشتری نیاز دارند و زمان کافی ندارند. آنها امور مالی ضعیف، استرس، روابط بد و ورزش نکردن را با کمبود وقت توجیه می کنند. مدیریت زمان به صورت صحیح، به شما کمک می کند تا زمان مناسب برای آنچه که می خواهید انجام دهید و آنچه باید انجام دهید را پیدا کنید.

۳- برای رسیدن به چیزهایی که در زندگی می خواهید، به زمان نیاز دارید. اگر منتظر زمان اضافی باشید، بازی را می بازید. از طریق مدیریت زمان ، می توانید «زمان» ایجاد کنید و فقط منتظر رسیدن آن لحظه نباشید. با برنامه ریزی عاقلانه وقت تان، زمان بیشتری برای انجام کارهای بیشتر خواهید داشت.

۴- مدیریت زمان به شما در تنظیم اولویت های تان کمک می کند.

۵- زمان، ۲۴ ساعت در روز است، بنابراین زندگی خود را عاقلانه برنامه ریزی کنید.

۶- مدیریت زمان به شما کمک می کند تا انتخاب های آگاهانه داشته باشید، بنابراین می توانید بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهای مهم و ارزشمند کنید.

۷- شما می توانید برای کارهایی که برای شما مهم هستند، وقت بگذارید. حتی زمان کمی در روز، یا حتی یک بار در هفته، این کار شما را به اهداف تان نزدیکتر می کند و از پیشرفتی که حاصل می شود، شگفت زده خواهید شد.

۸- با بهره گیری از مهارت ها و ابزارهای مدرن مدیریت زمان ، می توانید با تلاش و زمان کمتر، بیشتر کار کنید. مدیریت زمان می تواند به کاهش زمان تلف شده و انرژی هدر رفته منجر شود و شما را خلاق تر و کارآمد تر کند، و شما را قادر می سازد تا کار درست را در زمان درست انجام دهید. این کار منجر به تعادل و تحقق بیشتر در زندگی شما خواهد شد.

۹- امروزه، چیزهایی که باعث حواس پرتی در زندگی می شوند، زیاد هستند، بنابراین زمان بسیار زیادی برای فعالیت های بی اهمیت هدر می رود. از خود بپرسید، آیا تماشای این برنامه یا آن برنامه تلویزیونی، خواندن این یا آن شایعه و یا شرکت در یک فعالیت خاص، چیزی به زندگی شما اضافه کند یا خیر. آیا زمانی که صرف شرکت در یک فعالیت شده است، به درستی صرف شده است یا هدر دادن وقت و انرژی بوده است؟

چرا مدیریت زمان مهم است؟

۱۰- هر روزه، انتخاب های زیادی پیش روی افراد می باشد، و سوال این است که آیا هر آنچه در زندگی تان پیش بیاید را دنبال می کنید یا اینکه آگاهانه چیزی را انتخاب کنید؟ آیا اجازه می دهید که حواس پرتی های دیگر، شما را از اهدافتان بازدارد یا اینکه با اراده و مصمم هستید و بدون تلف کردن وقت و انرژی تان، به طور مستقیم در جهت هدفتان قدم بر می دارید؟

۱۱- مقدار کمی کناره گیری و آرامش داخلی در مدیریت زمان مفید است. آنها به شما کمک می کنند تا از صرف انرژی احساسی و ذهنی زیاد، دوری کنید، مثلا مردم در مورد شما چه می گویند یا چه فکری می کنند. آنها با وجود حواس پرتی و یا مشکلات، به شما کمک می کنند آرام باشید، و این موجب صرفه جویی در وقت و انرژی زیادی می شود که می توانید برای فعالیت های بهتر و پر سود تر صرف کنید.

چیزهای زیادی وجود دارد که می توانید انجام دهید و ابزارهای زیادی وجود دارند که می توانید برای مدیریت وقت خود از آنها استفاده کنید. هر روز زمان زیادی تلف می شود که می توانید بهتر از آن استفاده کنید. می توانید تغییراتی ایجاد کنید که به طور موثر باعث افزایش زمان مورد استفاده در هر روزتان شود.

فکر کردن، برنامه ریزی، بررسی مدیریت زمان توسط دیگران و خواندن کتاب ها و مقالات در مدیریت زمان ، این مهارت ها را توسعه می دهد و ایده های خوبی به شما می دهد.

در میان بسیاری از تغییراتی که می توانید برای مدیریت زمان انجام دهید، یکی از آنها مهم و آسان است که در دسترس می باشد و آن، صبح زود از خواب بلند شدن است. تا دیر وقت تلویزیون نگاه نکنید و کمی زودتر بخوابید. این باعث می شود که زودتر از خواب بلند شوید.

حتی ۱۵ دقیقه زودتر بیدار شدن نیز بسیار خوب است. این زمان، زمان آرامش است، قبل از اینکه دیگران از خواب بلند شوند، می توانید به خواندن، مدیتیشن، ورزش و یا برنامه ریزی روز خود، بپردازید.

برای خلاص شدن از احساسی که شما می گوید کار زیادی دارید اما وقت کافی ندارید، سعی کنید فکر کنید، انگار که تمام زمان دنیا متعلق به شماست.

این نوع تفکر شما را قادر می سازد بدون استرس و فشار، بر روی آنچه می خواهید انجام دهید تمرکز کنید. همیشه زمان خود را به خوبی برنامه ریزی کنید و آن را در مسائل بی فایده هدر ندهید. مراقب باشید که کارها را به عقب نیاندازید و همه چیز را به بهترین نحو ممکن با تمرکز و توجه انجام دهید.

وقت کافی در روز ندارید؟ آیا می خواهید یاد بگیرید که چگونه زمان خود را مدیریت کنید؟ یادگیری در مورد مدیریت زمان می تواند به شما کمک کند که زمان خود را به طور موثر تر مدیریت کنید. با بهبود اراده و انضباط نفس خود می توانید زمان خود را آسان تر کنترل کنید.