درباره موسیقی درمانی
با مطالب نیک اندیشان همراه باشید.
|
درباره موسیقی درمانی
با مطالب نیک اندیشان همراه باشید.
|
مصطفی مستور به قلم خودش . این مطلب نوشته او درباره زندگی خودش است. با مطالب سایت نیک اندیشان همراه باشید.
|
|
|
با مطالب نیک اندیشان همراه باشید. |
|
هوش هیجانی یا EQ، یکی از مباحث مهم روانشناسی موفقیت است که اخیرا محبوبیت زیادی در بین افراد جامعه پیدا کرده است. برخی از این مسئله تعجب می کنند که چرا هوش هیجانی تا این حد در محیط کاری و زندگی شخصی افراد حائز مهم شده است. با وجود چنین مسائلی که درباره هوش هیجانی مطرح است، باید گفت که هوش هیجانی صرفا یک گرایش جدید نیست و اهمیتی فراتر از آن دارد. بسیاری از صاحبان مشاغل در نظرسنجی های مختلف عنوان کرده اند کارکنانی که از میزان بالاتری از هوش هیجانی برخوردار هستند، به مراتب عملکرد بهتری در مقایسه با دیگران دارند و این خود گواهی است بر اهمیت هوش هیجانی. با توجه این اهمیت است که از راه های افزایش هوش هیجانی و چگونگی آن ها بیشتر از قبل استقبال می شود. باید به خاطر داشت در محیطی رقابتی، افزایش هوش هیجانی برای کسب موفقیت بسیار مهم خواهد بود. در ادامه این مقاله قصد داریم شما را با راه های افزایش هوش هیجانی آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
یکی از راه های افزایش هوش هیجانی این است که به هنگام پیدا کردن احساسی ناخوشایند، سعی بر آن نداشته باشیم که با تغییر موضوع یا تداخل به وجود آوردن حواس خود را پرت کنیم. توصیه ای که در این باره می شود این است که حداقل دو بار در طول روز بنشینید و از خودتان بپرسید «چه احساسی دارم؟». شاید کمی زمان ببرد تا نسبت به احساسات خود شناخت و درک بیشتری پیدا کنید، اما مطمئن باشید که سپری کردن زمان برای این منظور ارزشش را دارد و از مهمترین راه های افزایش هوش هیجانی به شمار می رود. اجازه دهید بدون هیچ مزاحمت و تداخل اضافه ای، این مدت زمان کوتاه را با احساسات خود تنها باشید.
زمانی که کشمکش یا تناقضی به وجود می آید، کاملا عادی است اگر هیجانات ناگهانی بروز پیدا کنند و افراد عصبانی و خشمگین شوند. افرادی که هوش هیجانی بالایی داشته باشند، به خوبی می دانند چگونه تحت چنین شرایطی باید خود را کنترل کنند. آن ها از گرفتن تصمیمات نامعقولی که در نهایت باعث بروز مشکلات بزرگتر می شوند، خودداری می کنند. آن ها به خوبی می دانند که به هنگام بروز کشمکش، مهمترین هدف این است که به راه حل عاجلی برای غلبه بر آن دست پیدا کرد. آن ها تصمیمی آگاهانه می گیرند مبنی بر این که رفتار و گفتارشان به کلی در جهت عملی کردن راه حل یاد شده قرار بگیرد. با این اوصاف، یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی که حائز اهمیت است، سعی کردن برای بسط دادن این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا به رفتار شخصی است.
پیش از آن که زمان کافی برای فکر کردن به هیجانات و احساسات خود اختصاص دهید، برای اصلاح آن ها اقدام نکنید و این رویکرد، یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی است. یکی از خصوصیات هیجانات سالم این است که به شکلی موج مانند پدید می آیند، گسترش پیدا می کنند و پس از گذشت مدتی ناپدید می شوند. هدف نهایی شما باید این باشد که پیش از اوج گرفتن هیجانات در این روند موج مانند اختلالی به وجود نیاورید و اجازه دهید سیر تکاملی لازم را طی کند.
یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی این است که اگر هیجان و احساسی به شما دست داد که به نظرتان غیرعادی آمد و حس کردید چندان معمولی نیست، از خودتان سؤال کنید: «نسبت به آن چه فکری می کنم؟». گاهی ممکن است هیجان و احساسی به ما دست بدهد که با دیگر هیجانات و احساسات در تضاد باشد. این مسئله چیز غریبی است و نیازی نیست نگران شوید. گوش سپردن به هیجانات و توجه نشان دادن به آن ها، همانند این است که به صحبت های تمامی شهود یک جلسه دادگاه گوش دهیم. تنها زمانی می توانید در کمال درستی قضاوت کنید و تصمیم مناسب را برای ادامه مسیر اتخاذ کنید که به خوبی به تمامی صحبت ها و شواهد و قرائن توجه کرده باشید.
افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار هستند، این توانایی را دارند که برای خودشان انگیزه ایجاد کنند و به گونه ای رفتار می کنند که انگیزه شان بر رفتار دیگران هم تأثیر می گذارد. آن ها اهداف بلند مدت و کوتاه مدتی برای خود در نظر می گیرند و با تمام توان به سمت محقق کردن این اهداف گام برمی دارند. انگیزه ای که این افراد دارند، کمک شایانی برای ادامه این مسیر است. به علاوه آن ها از هیچ چالش و مانعی واهمه ندارند و حاضر به هر تلاشی برای محقق کردن اهداف خود هستند. یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی بسط دادن این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا به رفتار شخصی است.
هیچ گاه قدرت نگرش خود را دست کم نگیرید. داشتن نگرشی منفی به سادگی دیگران را هم تحت تأثیر قرار می دهد. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، به خوبی از حالات کسانی که اطرافشان هستند آگاهی دارند و سعی می کنند از نگرش خود در برابر افراد منفی باف محافظت کنند. این مسئله هم از دیگر راه های افزایش هوش هیجانی است که سعی کنیم این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا را به رفتار شخصی خود بسط دهیم. افراد با هوش هیجانی بالا به خوبی از این مسئله آگاهی دارند که چگونه می توانند روز خوبی داشته باشند و با دیدی مثبت فعالیت های روزانه خود را پیش ببرند. برای این کار راهکارهایی هم دارند: برای نمونه خود را دعوت به صرف صبحانه یا ناهاری مغذی، کامل و خوشمزه می کنند، یا در طول روز زمانی را به دعا کردن یا مدیتیشن و تمرکز اختصاص می دهند. راهکار دیگر نگه داشتن نقل قول های مثبت و امیدوارکننده افراد مشهور است.
یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی پیدا کردن شناخت بهتری از هیجانات و احساسات ناخودآگاه است. اما چگونه می توان به این شناخت دست پیدا کرد؟ برای این منظور می توانید از مشارکت آزاد استفاده کنید. زمانی که تحت فشار و استرس نیستید، می توانید به افکارتان اجازه دهید بی هیچ محدودیتی برای خود آزادانه به هر کجا دوست دارند سرک بکشند؛ ببینید افکارتان به چه سمتی مایل می شوند. رؤیاهای خود را تا جایی که برایتان مقدور است تجزیه و تحلیل کنید. دفترچه ای نزدیک محل خواب خود داشته باشید و هرگاه رؤیایی می بینید، به محض بیدار شدن آن را یادداشت کنید. به آن دسته از رؤیاهایی که بیشتر تکرار می شوند توجه ویژه ای داشته باشید (یا رؤیاهایی که به هنگام بروز هیجاناتی بخصوص، شدت می گیرند). شناخت بهتر و بیشتر ضمیر ناخودآگاه از دیگر راه های افزایش هوش هیجانی است و اهمیت زیادی دارد.
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، سعی می کنند با تمام توان و دقت به صحبت های دیگران گوش بدهند و آن ها را مورد سنجش قرار دهند. آن ها صرفا منتظر این نیستند که نوبتشان فرا برسد و شروع به صحبت کردن کنند و برای صحبت های دیگران هم اهمیت قائل هستند. آن ها از این مسئله کسب اطمینان می کنند که به خوبی آن چه را بهشان گفته شده است درک کرده اند و تنها با پیدا کردن چنین درکی است که اقدام به جواب دادن و صحبت کردن می کنند. آن ها همچنین تنها به جملات و کلماتی که از زبان فرد مقابل ادا می شوند توجه نمی کنند و به زبان اشارات و حرکات آن ها هم توجه می کنند. این رویکرد از بروز سوء تفاهم ها جلوگیری می کند و به شنونده این امکان را می دهد که با درک و فهم بهتری جواب دهد. به علاوه، نشانگر این مسئله هم هست که شنونده برای صحبت های فرد دیگر ارزش و احترام قائل است. یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی، بسط دادن این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا به رفتار شخصی است.
یکی دیگر از ویژگی های مهم افراد با هوش هیجانی بالا خودآگاهی و ابتکار عمل آن ها است و به علاوه از راه های افزایش هوش هیجانی هم هست که این ویژگی را به رفتار شخصی بسط دهیم. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، به خوبی نسبت به هیجانات خود شناخت و آگاهی دارند و می دانند چگونه می توانند بر هیجانات اطرافیانشان تأثیر بگذارند. به علاوه آن ها از شناختی که از هیجانات دیگران به دست آورده اند، به منظور افزایش مهارت های ارتباطیشان هم استفاده می کنند.
افرادی که از میزان قابل توجهی از هوش هیجانی برخوردار هستند، به دیگران اجازه می دهند به آن ها نزدیک شوند و با آن ها ارتباط برقرار می کنند. آن ها روی خوشی به دیگران نشان می دهند و با لبخند از آن ها استقبال می کنند و به این شکل، این پیام را منتقل می کنند که امکان برقراری ارتباط بیشتر وجود دارد. آن ها در حضور دیگران از مهارت های ارتباط اجتماعی مختلفی استفاده می کنند. آن ها از مهارت های بین فردی قابل توجهی برخوردار هستند و به خوبی می دانند چگونه باید با دیگران ارتباط برقرار کنند (صرف نظر از این که ارتباط کلامی باشد یا با زبان اشارات). یکی دیگر از راه های افزایش هوش هیجانی بسط دادن این ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا به رفتار و زندگی شخصی است.
مطالعه و بررسی جامع رفتار سازمانی از این رو مهم است که با استفاده از آن می توان درک بهتری از این مسئله به دست آورد که چرا افراد در سازمان های مختلف رفتارهای منحصربه فردی دارند و اساسا می توان به ریشه های دلیل رفتارهای متفاوت آن ها پی برد. اهمیت رفتار سازمانی در محیط های کاری از آن جهت است که با استفاده از آن می توان طبیعت پیچیده انسان را به شکل مؤثرتری مورد تحلیل و بررسی قرار داد و عوامل تأثیرگذار بر رفتارهای گوناگون او را مشخص کرد.
فارغ از این که سازمان چه نوعی باشد و چه فعالیتی را دنبال کند، اهمیت رفتار سازمانی بر آن را نمی توان نادیده گرفت. این اهمیت شامل موارد زیر می شود که در ادامه مقاله جزئیات بیشتر ی درباره هر یک در اختیارتان قرار خواهیم داد:
۱. رفتار سازمانی باعث به دست آمدن درک بهتری از سازمان و کارکنان آن می شود.
۲. رفتار سازمانی باعث ایجاد انگیزه در کارکنان می شود.
۳. رفتار سازمانی به بهبود روابط صنعتی/کاری کمک می کند.
۴. با استفاده از رفتار سازمانی می توان رفتار کارکنان و به طور کلی اشخاص را پیش بینی و کنترل کرد.
۵. با استفاده از رفتار سازمانی می توان منابع انسانی را به گونه ای کارآمدتر به کار گرفت.
ایجاد درک بهتر از سازمان و کارکنان آن باعث می شود تا روابطی دوستانه تر میان این دو به وجود بیاید و محیط و فعالیت های کاری ثمربخش تر از حالت معمول خود شوند.
با مورد مطالعه و بررسی قرار دادن مباحث مرتبط با رفتار سازمانی می توان به علل شکل گیری رفتاری بخصوص پی برد و به کمک دانش حاصل شده از این مطالعه می توان از استراتژی های متفاوتی برای کنترل آن دسته از رفتارهایی که سبب کاهش کارایی محیط کاری سازمان می شوند استفاده کرد.
مشخصا با ایجاد انگیزه برای کارکنان سازمان می توان کارایی بیشتر و بهتری از فعالیت های آن ها انتظار داشت و این مزیت دیگری است که از مطالعه و بررسی مباحث مرتبط با رفتار سازمانی حاصل می شود. اهمیت رفتار سازمانی در این مورد از آن جایی نشئت می گیرد که اساسا طبیعت و شخصیت هر انسانی متفاوت با دیگران و منحصر به خود او است و رفتار سازمانی دانش بهتری در مورد ویژگی های منحصر به فرد کارکنان در اختیار کارفرمایان خواهد گذاشت و به این شکل قادر خواهند بود برای هر کدام از این افراد، بسته به این ویژگی ها، ایجاد انگیزه کنند. با این رویکرد در نهایت محقق شدن هدف نهایی سازمان امکان پذیر خواهد شد.
دیگر اهمیت رفتار سازمانی در پیدا کردن درکی بهتر و مؤثرتر از روابط صنعتی/کاری است. می توان با مدیریت کردن رفتار سازمانی به ریشه های هر مشکل و مسئله ای پی برد، روند پیشرفت آن در آینده را مشخص کرد و در نهایت از بروز عواقب منفی آن تا حدود زیادی جلوگیری کرد؛ با این اوصاف، کارفرمایان قادر خواهند بود از عواقب منفی و مثبت رفتارهای خود آگاه شوند و با استفاده از این آگاهی اقدام به برقراری روابطی نزدیک و دوستانه با کارکنان خود کنند؛ روابطی که در نهایت سبب شکل گیری آرامش و هارمونی در محیط کاری سازمان می شود.
کنترل و پیش بینی رفتار کارکنان سازمان یکی از مهمترین ویژگی هایی است که رفتار سازمانی امکان دست یابی به آن را میسر می کند، به همین خاطر، اهمیت رفتار سازمانی و مطالعه مباحث مرتبط با آن برای آن دسته از دانشجویانی که در رشته مدیریت تحصیل می کنند دو چندان می شود (البته اگر قصد داشته باشند در آینده بدل به مدیرانی موفق شوند). البته حاصل شدن این ویژگی کار چندان ساده ای نیست و به مطالعه و بررسی دقیقی درباره رفتار سازمانی احتیاج دارد، اما با دست یابی به آن می توان میزان کارایی سازمان را تا حدود زیادی افزایش داد.
دیگر اهمیت رفتار سازمانی در استفاده مؤثر از نیروی انسانی ای است که در خدمت سازمانی بخصوص قرار دارد. هرچه دانش و اطلاعات کارفرما درباره مباحث مرتبط با رفتار سازمانی بیشتر باشد، به همان اندازه توانایی او در مدیریت مؤثر نیروی انسانی هم افزایش خواهد یافت. کارفرمایان با استفاده از این دانش قادر خواهند بود منبع الهام و انگیزه مشخصی برای کارکنان خود به وجود بیاورند و منجر به کارایی بیشتر و بهتر آن ها شوند.
حال که درک بهتری از رفتار سازمانی به دست آوردید و تا حدودی به اهمیت رفتار سازمانی در محیط کاری واقف شدید، شما را با توصیه هایی آشنا خواهیم کرد که با مد نظر قرار دادنشان کار به مراتب ساده تری برای استفاده از رفتار سازمانی خواهید داشت.
دیگر اهمیت رفتار سازمانی این است که شناختی بهتر از این مسئله به دست می دهد که اساسا فعالیت سازمانی بخصوص چیست و چرا این فعالیت ها در آن سازمان انجام می گیرد. برای بسیاری از سازمان ها این مسئله به محصولی بخصوص ارتباط پیدا می کند. برای نمونه سازمان قصد فروش خودرو را دارد، یا فروش ماشین چمن زنی، و اساسا هر محصول دیگری که سازمان ها امروزه اقدام به فروش آن می کنند و قصد دارند به این واسطه سودی برایشان حاصل شود. اما باید به خاطر داشت که همه چیز به پول و کسب درآمد ختم نمی شود و هر سازمان، بسته به فعالیتی که دنبال می کند، اهداف و فرهنگ گسترده تری برای خود و فعالیت هایش در نظر می گیرد. برای نمونه این هدف را که به ادعای مسئولان فیسبوک چیزی است که به دنبال محقق کردنش هستند ذکر می کنیم: «در اختیار گذاشتن قدرت شکل دادن به انجمن ها و دسته های مردمی به افراد و نزدیک تر کردن مردم دنیا به یکدیگر».
این گونه جملات و عبارات به عنوان یادآوری است که می توان در اختیار سهام داران سازمان و دیگر افراد قرار داد تا درک بهتری از هدف نهایی سازمان شما پیدا کنند. همچنین با در نظر داشتن چنین اهدافی، می توانید از آن ها به عنوان معیاری برای سنجش کارایی کارکنان خود استفاده کنید و این جا است که باز هم صحبت از اهمیت رفتار سازمانی می شود.
پس از آن که هدف و مأموریتی برای فعالیت های سازمان خود انتخاب کردید، نوبت به آن می رسد که با استفاده از رفتار سازمانی و مباحث مرتبط با آن برای هر کسی که در سازمان تان فعالیت می کند، انتظارات مشخصی لحاظ کنید (و نیز کسانی که از بیرون بر فعالیت های سازمان تأثیر می گذارند).
اهمیت رفتار سازمانی در این رابطه این است که با استفاده از آن می توان جدول یا چیزی شبیه به آن طراحی کرد و وظایف هر یک از کارکنان را در آن مشخص کرد. همچنین می توان با استفاده از رفتار سازمانی نوع مشتری ها و فروشنده های مورد نظر خود را هم انتخاب کنید. برای نمونه می توانید قوانین اخلاقی یا معیارهایی وضع کنید که تمامی کارکنان سازمان تان موظف به رعایت کردن آن باشند.
پس از آن که انتظارات خود از کارکنان و دیگر افراد را کاملا مشخص کردید و معیارهایی برای آن ها در نظر گرفتید، تیمی یکدست تر در اختیار خواهید داشت و امکان دست یابی به اهداف بلند مدت به مراتب ساده تر از قبل می شود. این جا است که باز هم به اهمیت رفتار سازمانی پی می بریم. اما نکته دیگری که باید در نظر داشته باشید، گرفتن تصمیم های درست و به جا است. در جای جای مسیر فعالیت شما ممکن است به این تصمیم ها نیاز پیدا کنید؛ برای نمونه در همان مثال فیسبوک، اگر مسئولان آن واقعا قصد داشته باشند به هدف یاد شده دست پیدا کنند، باید به هنگام رواج پیدا کردن چیزی که بر خلاف اهداف شان باشد، تصمیم جدی اتخاذ کرده و با آن مقابله کنند و تنها در این صورت است که امکان دست یابی به هدف شان میسر خواهد شد.
با این تفاسیر می توان گفت که تصمیم گیری اساسا باید در تقابل با هدف نهایی و اصلی سازمان قرار بگیرد.
استعداد و توانایی ای که برای سازمان خود انتخاب می کنید در ارتباط مستقیم با رفتار سازمانی قرار می گیرد. شما برای پیشرفت و بهبود شرایط کاری تان به کسانی احتیاج دارید که به کار خود علاقه داشته باشند و ایده های جدیدی مطرح کنند (البته از لحاظ فرهنگی هم باید با دیگر کارکنان سازمان شما سنخیت داشته باشند). بنابراین پیش از استخدام کارکنان خوب این مسائل را مورد بررسی قرار دهید. البته داوطلبان استخدامی هم باید از مسیر کاری ای که قرار است در سازمان شما پیش رو داشته باشند به خوبی آگاه شوند. اهمیت رفتار سازمانی در این رابطه این جا است که با پیدا کردن تعریفی دقیق و درست از رفتار سازمانی، افراد جدیدی که استخدام می کنید درک بهتری از وظایف خود خواهند داشت و نیز این که اهداف بلند مدت احتمالی شان در سازمان شما چه خواهد بود.
|
|
|